کرونا علیه ایران ویروس تنفسی یا سلاح سیاسی؟

این روز‌ها بیماری کرونا نقل همه محافل است، از کوچه و خیابان و خانه‌ها گرفته تا رسانه‌های رسمی و فضای مجازی. فضای روانی جامعه به شکلی درگیر ماجراست که میزان نگرانی با میزان خطر محتمل این ویروس قابل‌مقایسه نیست و ماجرا از یک تهدید سلامتی تنفسی، تبدیل به سوژه‌ای سیاسی شده است. دشمنان جمهوری اسلامی و ملت ایران هم که از هیچ فرصتی برای خباثت و ضربه زدن به ایران نمی‌گذرند، این قضیه را ابزاری برای اهداف پلید خود می‌دانند. قبل از هر چیز باید دانست دشمن در این زمینه چه تاکتیک و اهدافی را دنبال می‌کند؛

ابزاری علیه راهپیمایی و انتخابات
چند روز پیش از برگزاری انتخابات دوم اسفند با انتشار خبر ورود ویروس کرونا به ایران و ابتلای چند تن از هم‌وطنانمان به این ویروس، دشمن تلاش گسترده‌ای را برای استفاده از این خبر در راستای ممانعت از حضور مردم پای صندوق‌های رأی در پیش گرفت. آنان در بازه زمانی پیش از راهپیمایی ۲۲ بهمن نیز از همین تاکتیک استفاده کرده و با طرح ادعای شیوع کرونا در ایران، حضور در این راهپیمایی را خطرناک معرفی می‌کردند.

ادعای پنهان‌کاری
یکی دیگر از تاکتیک‌های دشمن در این ماجرا، طرح ادعای پنهان‌کاری ایران درباره این بیماری است. آنان مدعی هستند ایران آمار واقعی مبتلایان و تلفات این بیماری را اعلام نمی‌کند و در این زمینه صداقت ندارد. این ادعا که اعتماد مردم به حاکمیت را نشانه رفته است از چنان اهمیتی برای آنان برخوردار است که حتی وزیر امور خارجه آمریکا نیز شخصاً در این مورد وارد میدان شد. مایک پمپئو در یک نشست خبری مدعی شد: آمریکا بسیار نگران آن است که ایران جزئیات مهمی از شیوع ویروس کرونا را مخفی کرده باشد. ایران باید اطلاعات دقیق را منتشر کرده و با سازمان بهداشت جهانی همکاری کند.
این ادعا در حالی است که آمریکایی‌ها خود در موارد مهمی مانند تلفات عین الاسد، سقوط هواپیمای جاسوسی خودشان در افغانستان، شیوع آنفولانزا در این کشور و تلفات چندین هزارنفری آن تاکنون شفاف‌سازی نکرده‌اند. نکته دیگر آنکه اگر جمهوری اسلامی بنا داشت مسئله را پنهان کند، چه لزومی داشت دو روز مانده به انتخابات مجلس، خبر آن را رسماً منتشر نماید؟! نکته سوم و قابل‌توجه اینکه اغلب کشور‌های منطقه غرب آسیا – از عربستان گرفته تا بحرین و ترکیه و امارات و کویت و ... - درگیر این ویروس شده‌اند، اما جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که به‌طور رسمی این خبر را تأیید کرده و به شکل روزانه و شفاف در این خصوص اطلاع‌رسانی می‌کند. حال‌آنکه سایر کشور‌ها که اغلب آن‌ها از متحدان و دوستان آمریکا هستند سیاست سانسور و سکوت را در پیش‌گرفته‌اند.

ابزاری برای فشار اقتصادی
دشمنان جمهوری اسلامی، ویروس کرونا را فرصتی برای افزایش فشار‌های اقتصادی به ایران می‌بینند. آنان با بزرگنمایی این ویروس در ایران و تبلیغات گسترده در این زمینه سعی دارند چنین وانمود کنند که ایران تنها کشور درگیر این بیماری در منطقه است تا به این وسیله در ارتباط و مبادلات اقتصادی ایران و همسایگان و سایر کشور‌ها اختلال ایجاد کنند.
مارک دوبوویتز، رئیس مؤسسه «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» که به داشتن روحیه ضدایرانی معروف است و نقش مهمی در ترغیب دولتمردان آمریکایی برای اعمال تحریم علیه مردم ایران دارد در توئیت خود نوشته بود: «کرونا کاری را انجام داد که تحریم‌های آمریکا نتوانستند: تعطیل کردن صادرات غیرنفتی ایران.»
سید عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان در صفحه توئیتر خود با انتشار عکسی از توئیت دوبوویتز نوشت: «این شرم‌آور و کاملاً غیرانسانی است که از شیوع یک ویروس مرگبار خوشحال شد و از دیدن آسیب‌های مردم لذت برد، اما حداقل مارک دوبوویتز می‌داند که تحریم‌های اقتصادی آمریکا به‌اندازه ویروس کرونا مؤثر نیستند و نخواهند بود.»
از نظر آمریکا، کرونا فرصتی برای زدن ضربه اقتصادی به رقبا و دشمنان خود است. چند هفته پیش «ویلبور راس»، وزیر بازرگانی آمریکا در مصاحبه با شبکه «فاکس بیزنس نت‌ورک» گفته بود: «حقیقت این است که شیوع این بیماری در چین به شتاب گرفتن بازگشت فرصت‌های شغلی به آمریکای شمالی، بخشی به آمریکا و بخشی به مکزیک کمک خواهد کرد»!

تشدید هراس و القای ناکارآمدی
تاکتیک بعدی دشمن در این زمینه تشدید هراس عمومی و به دنبال آن القای ناکارآمدی در مواجهه با این بیماری است. انتشار شایعات بی‌اساس، دامن زدن به نگرانی مردم و بزرگنمایی خطر این بیماری -بیش ازآنچه هست- از جمله برنامه‌های آنان در این تاکتیک است. ویروس کرونا – با کمتر از سه هزار تلفات در کل دنیا تاکنون- در رسانه‌های بین‌المللی روزهاست که به خبر اول دنیا تبدیل‌شده و سازمان بهداشت جهانی درباره آن اعلام وضعیت هشدار کرده است، اما آنفولانزایی که سالانه در آمریکا جان بیش از ۱۰ هزار تن را می‌گیرد و به سایر کشور‌ها نیز سرایت کرده و قربانی می‌گیرد، هرگز در مرکز توجه رسانه‌ها نبوده و نخواهد بود.
«مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های آمریکا» که پس از نیم‌قرن برای کرونا حکم قرنطینه فدرالی صادر کرد، گویا حساسیت چندانی در مورد مرگ ۱۶ هزار آمریکایی بر اثر ابتلا به آنفولانزا در چند ماه گذشته نداشت! این مرکز با صدور اطلاعیه‌ای در ۲۱ فوریه (دوم اسفند) اذعان کرد که فصل آنفولانزا همچنان پرقدرت به‌پیش می‌رود و تلفات می‌گیرد. طبق گزارشی که این نهاد بهداشتی آمریکا تا جمعه گذشته صادر کرد، حداقل ۲۹ میلیون نفر در آمریکا دچار آنفولانزا شده‌اند که ۲۸۰ هزار نفر آن‌ها بستری و ۱۶ هزار نفر از آن‌ها درگذشته‌اند. پنج سال پیش در آمریکا ۷۱۰ هزار نفر در آمریکا به دلیل آنفولانزا بستری‌شده و ۵۶ هزار نفر از آنان فوت کردند. کدام‌یک از شما چنین خبری را شنیده‌اید؟!
تصور کنونی بسیاری از مردم دنیا آن است که آمریکا در کنترل بیماری‌های واگیردار بسیار موفق است و برخی کشور‌ها مانند چین یا ایران در این زمینه ناموفق هستند، حال‌آنکه موفقیت واقعی آمریکا در کنترل و جهت‌دهی به افکار عمومی است. هنری که از کاه دیگران کوه و از کوه خود کاه می‌سازد.

لزوم هوشیاری مردم و مسئولان
با توجه به آنچه گفته شد می‌بینیم که ویروس کرونا تنها یک تهدید بهداشتی و مربوط به‌سلامتی نیست و تبدیل به ویروسی سیاسی شده است. مقابله با آن نیز نباید تنها محصور و محدود به اقدامات پیشگیری و درمانی باشد. کرونا تمام می‌شود، اما درس‌های آن برای جامعه و حاکمیت باید بماند و مورد تأمل قرار گیرد.
نکته مهم و قابل‌توجه درباره تاکتیک‌های دشمن آن است که مانند سایر موارد مشابه جنجال‌آفرینی، این بار نیز اصلی‌ترین ابزار دشمن برای پیشبرد اهداف خود، فضای مجازی است. شایعات، اخبار جهت‌دار و اغراق‌شده، اطلاعات غلط و موارد دیگری ازاین‌دست، همگی از طریق این مجرا به خورد جامعه داده می‌شود.
در مباحث مربوط به درمان جمله مشهوری وجود دارد؛ پیشگیری بهتر از درمان است. این جمله در دنیای سیاست نیز صادق است. تا وقتی فکری به حال فضای مجازی بی‌قاعده و بی‌دروپیکری که عنان آن دست دشمن است نشود، تکرار چنین مواردی به‌هیچ‌عنوان دور از انتظار نیست.