03 اسفند 1398 - 15:52
اولویت‌های اقتصادی مجلس جدید در گفت‌و‌گو با دکتر ارسلان ظاهری:

اولویت مجلس جدید، در آوردن اقتصاد ایران از بلاتکلیفی است

دکتر ارسلان ظاهری، کارشناس ارشد مسائل اقتصادی و یکی از ده‌ها اقتصاددان جوانی است که پس از اظهارنظر تلویحی رئیس‌جمهور مبنی بر عدم امکانِ رشد درون‌زا، بدون تعامل با برخی کشورهای خاص طی چندین نامه با عنوان «راه نو»، راه‌ حل مشکلات اقتصاد ایران با نگاه به ظرفیت‌های داخلی را مطرح و به ریاست‌جمهور پیشنهاد دادند.
کد خبر : 5197

پایگاه رهنما:

دکتر ارسلان ظاهری، کارشناس ارشد مسائل اقتصادی و یکی از ده‌ها اقتصاددان جوانی است که پس از اظهارنظر تلویحی رئیس‌جمهور مبنی بر عدم امکانِ رشد درون‌زا، بدون تعامل با برخی کشورهای خاص طی چندین نامه با عنوان «راه نو»، راه‌ حل مشکلات اقتصاد ایران با نگاه به ظرفیت‌های داخلی را مطرح و به ریاست‌جمهور پیشنهاد دادند. با توجّه به پشت سر گذاشتنِ انتخابات مجلس و تشکیل مجلس جدید، با ایشان در مورد اولویت‌های اقتصادی مجلس جدید به گفت‌و‌گو نشستیم. متن مشروحِ این گفت‌و‌گو در ادامه می‌آید.


ت: جناب دکتر ظاهری، دیروز مردم پای صندوق‌های رأی آمدند و نمایندگان خود را برای تشکیل مجلس جدید انتخاب کردند. به نظرتان مهم‌ترین اولویت‌های مجلس جدید چیست؟
ظاهری: برای اینکه به سؤال جنابعالی پاسخ بدهیم، اول باید ببینیم که اولویت‌های جامعه‌ی ما در این مقطع فعلی چیست؟! خب، همان‌طور که رهبری معظم هم بارها تأکید کردند، اقتصاد امروز مسئله‌ی اول جامعه‌ی ماست. ما وقتی شاخص‌های اقتصاد کلان را ملاحظه می‌کنیم، می‌بینیم که مطلوب نیستند؛ قدرت خرید مردم کاهش پیداکرده، سطح عمومی قیمت‌ها افزایش پیداکرده و اقتصاد در یک بلاتکلیفی به سر می‌برد، به این جهت که 6، 7 سال است که ما درگیر مذاکرات و برجام و ... هستیم و هنوز تکلیف به‌نوعی روشن نشده است و دولت هم عزم جدی‌ای برای اصلاح ساختارهای اقتصادی در داخل از خود نشان نداده است؛ بنابراین سرمایه‌گذاران و عوامل اقتصادی همچنان در بلاتکلیفی قرار دارند.
نتیجه‌ی این وضعیت، این شده که وقتی آخرین آمارهای نرخ تشکیل سرمایه‌ی ثابت ناخالص در اقتصاد ایران -که یک شاخص حیاتی است- را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که متأسفانه سرمایه‌گذاری در کشور ما رو به کاهش است، سرمایه‌گذاری جدید انجام‌نشده و بخشی از سرمایه‌ها هم از کشور خارج‌شده‌اند؛ بنابراین اولین اولویت مجلس آینده این است که اقتصاد ایران را از بلاتکلیفی دربیاورد. به تعبیر دیگر، مجلس آینده نقش سوزنبان را دارد. سوزنبان می‌تواند ریل را عوض کرده و قطار را به ریل برگرداند. اقتصاد ایران از ریل خارج‌شده و مجلس آینده باید بتواند دولت را به ریل بازگرداند. یک سری روندهای نگران‌کننده در اقتصاد ایران هست که باید خیلی سریع، برای آن‌ها چاره‌اندیشی کرد.


ت: مثلاً چه روند‌هایی؟! ممکن است از مهم‌ترین روند‌های نگران‌کننده‌ی مدنظرتان، مثالی بزنید؟
ظاهری: بله حتماً. مثلاً میزانِ رشد نقدینگی در اقتصاد ایران بالاست. وقتی دولت آقای روحانی بر سر کار آمد، حجم نقدینگی کشور در تیرماه 1392، حدود 470 هزار میلیارد تومان بود. اکنون آمارها نشان می‌دهند که حجم نقدینگی از 2200 هزار میلیارد تومان گذشته و این، با همین سرعت دارد رشد می‌کند؛ بنابراین مجلس باید برای مهار و هدایت نقدینگی به سمت بازارهای مولّد، برنامه‌ریزی کند. نقدینگی مثل خون است؛ اگر به بازارهای مولّد برود، می‌تواند بسیار مفید باشد ولی اگر اقتصاد دچار خون‌ریزی درونی باشد و این نقدینگی به جای ورود به بازارهای مولّد، به بازارهای مخرّب و سفته‌بازانه و دلّالی برود، می‌تواند به اقتصاد آسیب بزند. نقدینگی اگر با هدایت بانک‌ها به بازارهای ارز، سکّه، خودرو و مسکن وارد شود، مشاهده می‌کنیم که باعث جهش قیمت‌ها می‌شود و این بزرگ‌ترین عامل برای کاهش قدرت خرید مردم است. مقاوم‌سازی اقتصاد، به یک تعبیری یعنی مقاوم‌سازی بودجه‌ خانوار و قدرت خرید مردم. نباید اجازه داد که قدرت خرید مردم کاهش پیدا کند.


خب، چرا سرعت رشد نقدینگی در کشور این‌قدر بالاست؟! آمارها نشان می‌دهند در سال 1397، 93% حجم نقدینگی خلق و توزیع‌شده توسط بانک‌ها بوده است. این نشان می‌دهد که بانک‌ها قدرت فزاینده‌ای دارند. حتّی من معتقدم که بانک‌ها بیشتر از دولت در اقتصاد ایران قدرت دارند. منتهی به جای این‌که این قدرت را در خدمت مردم به کار بگیرند، در راستای خدمت به منافع عدّه‌ای قلیل و خودشان، از آن استفاده می‌کنند؛ بنابراین مجلس جدید باید به فکر مهار و هدایت نقدینگی باشد، باید رفتار مخرّب بانک‌ها را مهار کند و همچنین باید از دولت بخواهد که قطار اقتصاد را به ریل خودش بازگرداند.


ت: آقای دکتر، فکر می‌کنید مجلس جدید، چطور می‌تواند تهدید تحریم‌ها را تبدیل به فرصت کند؟
ظاهری: رهبر انقلاب در ابتدای سال، امسال را سال فرصت‌ها نامیدند. مردم واقعاً امسال به‌خوبی فرصت‌آفرینی کردند. حضور بی‌نظیر مردم در تشییع‌جنازه‌ی شهید سلیمانی، بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان بود. این، یعنی فرصت‌آفرینی. حضور بی‌سابقه‌ی مردم در راهپیمایی 22 بهمن و حضور مردم در انتخابات، فرصت‌آفرینی بود. امّا از جنبه‌ی مسئولان؛ از فرصت‌ها به‌خوبی استفاده نمی‌شود. ببینید؛ ما از تحریم استقبال نمی‌کنیم، امّا تحریم‌ها می‌توانند فرصت‌هایی را برای ما داشته باشند. مثلاً وقتی با تحریم‌ها ما نمی‌توانیم نفت بفروشیم و نفتِ خام، روی دستمان مانده، آیا می‌شود از این مسئله، یک فرصت تاریخی ساخت؟! بله می‌شود. اگر ما همت می‌کردیم و چند پالایشگاه و پتروپالایشگاه دیگر، مثل پالایشگاه ستاره‌ی خلیج‌فارس –با همین حجمِ ظرفیت فراوری- می‌ساختیم، ما می‌توانستیم سلاحِ تحریمِ نفت خام را از دستِ آقای ترامپ بگیریم. ولی متأسفانه مسئولان ما روی این مسئله تمرکز نکردند.
البته در تیرماه امسال، زمینه‌های قانونی این مسئله در مجلس تصویب شد و مجلس، با «طرح تنفّس خوراک» موافقت کرد؛ طرحی که راه‌اندازی این‌گونه پتروپالایشگاه‌ها را برای سرمایه‌گذاران جذّاب می‌کند. در این طرح تا دو سالِ اول دولت به این پتروپالایشگاه‌ها تنفّس می‌دهد و هزینه‌ی خوراک را از آن‌ها نمی‌گیرد. بعد از دو سال پتروپالایشگاه‌ها شروع می‌کنند به پرداخت هزینه‌ی خوراک. خب، این طرح به دولت الزام شده و ما همچنان منتظریم که آئین‌نامه‌هایش در دولت ابلاغ شود. منتهی دولت باید با یک رویکرد جهادی این طرح را انجام بدهد. پس می‌شود تحریم‌ها را به فرصت تبدیل کرد. یکی دیگر از فرصت‌های تحریم این است که وقتی نمی‌شود نفت فروخت، پس دولت بیاید و با روش‌های درست، کسری بودجه‌اش را مدیریِت کند. به‌قول‌معروف، چو دخلت نیست، خرج آهسته‌تر کن!


ت: منظورتان از روش‌های درست مدیریت کسری بودجه چیست؟! مجلس دقیقاً برای این مهم، چه اقدامی می‌تواند انجام دهد؟
ظاهری: راه درست مدیریت کسری بودجه این است که دولت اشراف اطلاعاتی در حوزه‌ی مالیات‌ها پیدا کند، مادّه‌ی 169 قانون مکرّر مالیات‌های مستقیم که یک قانون بسیار مترقّی هست را اجرا کند. جلوی فرار مالیاتی را بگیرد، همچنین پایه‌های مالیاتی جدید –مانند مالیات بر درآمدهای نامولد و کالاهای لوکس، مثل خانه‌های میلیاردی و خودروهای میلیاردی – را ایجاد کند. محاسبات ما نشان می‌دهد که دولت می‌تواند حداقل 50 هزار میلیارد تومان در سال از این محل درآمد پاک کسب کند. ولی اگر دولت این کارها را انجام ندهد و بخواهد کسری بودجه‌اش را از راهِ گران کردنِ قیمت بنزین و انتشار اوراق بی‌ضابطه و ... تأمین کند، اینها روش‌های مخرّب و فرصت را به تهدید تبدیل کردن است. چون نهایتاً نقدینگی را به‌سرعت رشد می‌دهد. پس مجلس آینده باید مبتنی بر اقتصاد مقاومتی، برای دولت به‌گونه‌ای ریل‌گذاری کند که سرعت رشد نقدینگی مهار شود. بنده امروز به‌عنوان یک کارشناس، در اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی نمره‌ی قبولی به دولت و مجلس گذشته نمی‌دهم. مجلس جدید حتماً باید در حوزه‌ی اجرایی شدنِ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی نقش‌آفرینی کند؛ به‌شرط اینکه راهبرد مشخص در حوزه‌ی اقتصاد داشته باشد و بتواند یک تقسیم‌کار دقیق انجام دهد.


ت: جناب دکتر؛ در خصوص بخش اسمی اقتصاد از مدیریت و هدایت نقدینگی صحبت کردید و فرمودید مجلس باید در این حوزه، عملکرد بانک‌ها را اصلاح کند. در بخش حقیقی اقتصاد –یعنی در مدیریت بودجه- چه نقشی متوجّه مجلس است؟!
ظاهری: بله؛ اتفاقاً یکی دیگر از فرصت‌هایی که می‌توانست در دل این تحریم‌ها به وجود بیاید، اصلاح ساختاری بودجه بود. چیزی که مطالبه‌ی جدی مقام معظّم رهبری (مدظله‌العالی) از مجلس بود و متأسفانه دولت فعلی و مجلس گذشته نتوانستند این مطالبه را محقق کنند. ولی مجلس جدید می‌تواند این مسئله را در صدر برنامه‌های خودش قرار دهد؛ مجلس باید از دولت مطالبه‌ی اصلاح ساختاری بودجه داشته باشد. اصطلاحاً باید بند ناف بودجه را از نفت جدا کرد؛ منتهی مجلس باید مبتنی بر یک استراتژی سه‌گانه، این اصلاح ساختاری را محقق کند. بخش اوّل این استراتژی سه‌گانه، جلوگیری از رفتار مخرّب دولت در تأمین کسری بودجه است؛ یعنی مجلس نباید بگذارد که دولت کسری بودجه‌اش را از راه‌هایی مثل چاپ پول، فروش اوراق بی‌ضابطه یا دست‌اندازی به صندوق توسعه‌ی ملّی تأمین کند. دومین بخش، استراتژی کاهش هزینه‌های بی‌ضابطه و جلوگیری از ریخت‌وپاش‌های دولت و -به‌ویژه شرکت‌های دولتی- است. می‌دانیم که سه‌چهارم بودجه‌ی کشور (بیش از 1200 هزار میلیارد تومان)، بودجه‌ی شرکت‌های دولتی در سال 1399 است.
خب این بودجه باید بیاید در مجلس و زیر ذره‌بین قرار بگیرد. البته امسال کلیات این بودجه، به مجلس آمد. این گام خوبی است، ولی کافی نیست. بودجه‌ی شرکت‌های دولتی، سه برابر بودجه‌ی خود دولت است. مجلس ماه‌ها بودجه‌ی دولت را بررسی می‌کند ولی این بودجه‌ی شرکت‌های دولتی، به دقّت بررسی نمی‌شود. این در حالی است که حقوق‌های نجومی، سفرهای آن‌چنانی و ... در آن بخش‌ها انجام می‌شود. بخش مهمی از بودجه‌ی شرکت‌های دولتی از محل خدمات‌دهی به مردم انجام می‌شود؛ یعنی اگر این شرکت‌ها بودجه‌شان را زیاد کنند، معنایش این است که باید از مردم، پول بیشتری بگیرند؛ بنابراین دود این اتّفاق به چشم مردم می‌رود. پس دولت باید در این بخش، ورود کند. سومین بخش استراتژی سه‌گانه‌ی اصلاح ساختار بودجه نیز تأمین کسری بودجه‌ی دولت از محل درآمدهای پایدار و پاک است. دولت می‌تواند بخش زیادی از کسری خود را از این محل تأمین کند. مقداری سخت هست، ولی باکار جهادی و شبانه‌روزی شدنی است.

ارسال نظرات