حالا دیگر روزهای زیادی از ایده هشتگ نه به حجاب اجباری میگذرد.
پایگاه رهنما:
حالا دیگر روزهای زیادی از ایده هشتگ نه به حجاب اجباری میگذرد. هشتگی که قرار بود به یک جنبش اجتماعی برخاسته از کنش عمومی مردم تبدیل شود و ایجاد ارزشهای جدید و تغییر قواعد و هنجارها را در ایران دنبال کند؛ اما خیلی زودتر از آنکه انتظار میرفت، دستوری بودن آن از سوی سرویسهای رسانهای معاند برای مردم عیان شد و بهعنوان یک حرکت سازماندهی شده از سوی کشورهای استعماری و دستنشاندههای آنان باقی ماند؛ اما تبلیغات و تحرکات خاموش همچنان ادامه پیدا کرد تا بتواند ذهن دختران و زنان را نسبت به مقوله حجاب تغییر دهد. تغییر در نوع پوشش زنان در سطح اجتماع و عادیسازی برهنگی، از دروازه فضای مجازی به نتیجه بهتری میرسید. فضای مجازی پیام متنی و تصویری را ترکیب میکرد و برهنگی زن در تصاویر میتوانست با شعارها و هشتگهای زیبایی همچون دفاع از حقوق زن، نه به خشونت علیه زنان و برابری ... همراه شود. به همین دلیل این فرصت بیبدیل بیشتر از سایر حوزهها موردتوجه معاندان قرار گرفت. حالا این روزها فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام مملو از تصاویر زنان نیمه برهنهای شده که با دیگران به اشتراک گذاشته شده است؛ اما سؤال اینکه آیا آن شعارهای زیبا هم محقق شده است؟ آیا زنان با برهنگی بهحق و حقوق رسیدهاند؟ آیا خشونت علیه زنان کاهش یافته است؟ آیا حالا زنان با مردان احساس برابری میکنند؟ حجاب و عفاف در این فضا تا میزان زیادی کمرنگ شده است، اما این برهنگی و نیمه عریانیهای زنان در اینستاگرام تعظیم زن است یا تحقیر؟! تبلیغات پر رنگ و لعاب جراحیهای زیبایی و وسوسهانگیز که زنان را برای تغییر در و خودنمایی در فضای مجازی ترغیب میکند چه بر سر اعتمادبهنفس و تواناییهای ذهنی آنها آورده است؟ با شعار دفاع از حقوق زن، الگوی یک زن توانمند، عفیف و متین را از دخترانمان گرفتند و دنبالهروی از شاخهای اینستاگرامی را به آنها پیشنهاد دادند. حالا میتوان سؤال کرد که اوج توانمندی شاخهای اینستاگرام بهعنوان الگوهای معرفیشده برای زنان و دختران از سوی رسانههای غربی چیست؟ آیا چیزی جز حضور جنسی و جلوهگری برای مردان و جذب چشم هوسرانان است؟ این سیل لایکها، کامنتها و دنبالکنندگان بهسوی کدام جنبه شخصیتی زن سرازیر میشود؟ فقط پیادهسازی یک طرح استعماری میتواند مفاهیم را اینگونه وارونه سازد که «چشمنوازی برای مردان» بهعنوان «دفاع از حقوق زن» و «متانت و عفاف»، «خشونت علیه زن» تعبیر شود. همانطور که فمینیسم، ایدهای جهت تأمین منافع سرمایهداری بود، بیحجابی زن و تشویق او برای برهنگی نیز ایدهای استعماری است که آثار سوء آن برای کشور، جامعه، اخلاق، سیاست و... مخرب و ماندگار است. در نهایت زنان قربانی اصلی این ایدهها هستند و بازیچه اهداف دیگران قرار میگیرند. اجرای طرح استعماری حذف حجاب از سال ۱۳۱۴ تاکنون بهطور مستمر دنبال شده است؛ اما شعار زیبای «دفاع از آزادیهای فردی»، جایگزین چوب و چماق رضاخانی شده است. زمانی میتوان حجاب را حکمی اجباری تلقی کرد که ریشه در فرهنگ یک کشور و جامعه نداشته باشد که در کشور ما مطالعات فرهنگ ملی و دینی خلاف آن را ثابت میکند. درواقع برای زنان جامعه ایرانی، بیحجابی و برهنگی حکمی اجباری محسوب میشود که این روزها با شعارهای فریبکارانه دچار قلب واقعیت شده است.
ارسال نظرات