پرده آخر خیانت ریاض

به گزارش رهنما به نقل از بصیرت، روابط عربستان و رژیم صهیونیستی بعد از روی کارآمدن ملک سلمان وارد مرحله جدیدی شد و طی سه سال گذشته، روابط این دو رژیم، گام به گام رسمیت بیشتری به خود گرفته است تا این که محمد بن سلمان ولیعهد سعودی اخیرا در مصاحبه ای به صورت رسمی موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت.
 ولیعهد سعودی در گفت‌وگو با مجله آتلانتیک آمریکا اظهار داشت، «در صورت تحقق صلح منافع بسیاری بین اسرائیل و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و کشورهایی نظیر مصر و اردن وجود خواهد داشت.» وی درباره این که آیا به حق ملت فلسطین برای دستیابی بر بخشی از اراضی اشغالی اعتقاد دارد یا نه گفت: «به تصور من این حق اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌هاست که در سرزمین خود زندگی کنند.» ولیعهد عربستان با این ادعا که تنها نسبت به حقوق ملت فلسطین و مسجدالاقصی نگران است،‌ گفت: «ما هیچ اعتراضی به موجودیت هیچ ملت دیگری نداریم.» بن سلمان اظهار داشت: «فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها حق داشتن کشور خود را دارند، اما در عین حال باید ما توافق صلحی را برای تضمین ثبات برای همه و ایجاد روابط عادی داشته باشیم.»
این اظهارات بن سلمان را می توان پرده آخر سه سال تلاش سران صهیونیستی برای وادار کردن عربستان  به رسمیت شناخت این رژیم دانست. این اقدام بن سلمان در زمانی صورت گرفته است که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به دنبال اجرایی کردن معامله قرن و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس است. بنابراین تایید مشروعیت اسرائیل توسط بن سلمان می تواند پیام ها و تبعاتی داشته باشد.

پیام ها و تبعات اقدام بن سلمان در مورد اسرائیل
مواضع بن سملمان که می توان آن را به معنای شناسایی اسرائیل از سوی عربستان دانست، می تواند در شرایط کنونی طرح آمریکا در مورد انتقال سفارت از تل آویو به قدس را بسیار به مرحله عملیاتی شدن نزدیک کند. از زمانی که ترامپ این ایده را مطرح کرد کشورهای مختلف جهان به شدت با آن به مخالفت پرداختند و جز چند کشور، هیچ بازیگر بین المللی از این طرح حمایت نکرد. از این رو در سایه مخالفت های جهانی امکان عملیاتی شدن انتقال پایتخت آمریکا با چالش های زیادی مواجه است. در این شرایط حمایت عربستان از اسرائیل و تایید موجودیت این رژیم، می تواند بخشی از فشارها بر ترامپ را کاهش دهد، چرا که عربستان با وجود حرمین شریفین در جهان اسلام جایگاه ویژه ای داشته و این ظرفیت در 8 دهه گذشته در اختیار قبیله آل سعود قرار گرفته است؛ ظرفیتی که به ابزاری در جهت تحقق اهداف آل سعود تبدیل شده است. 
در شرایط کنونی مثلث بن سلمان، نتانیاهو و ترامپ عملا شکل گرفته و این مثلث اقدامات خود را با هدف مقابله با نفوذ ایران ترسیم می کنند و از این رو هدف قرار دادن فلسطین به عنوان یکی از ظرفیت های قدرت نرم ایران در جهان اسلام می تواند علاوه بر رسیت دادن به اسرائیل، با هدف تقابل با ایران نیز باشد. از سوی دیگر یکی از تهدیدهای این اقدام بن سلمان تبعیت برخی از ریزکشورهای عربی همانند بحرین است. عربستان با حمایت های مالی از برخی کشورهای ضعیف عربی و اسلامی توانسته است سیاست خارجی آن کشورها را عملا در اختیار خود گیرد و در شرایط کنونی بیم آن می رود که برخی از این کشورها نیز به تبعیت از ریاض، اقدام به شناسایی اسرائیل کنند.
این اقدام آل سعود اما، هرچند باعث خواهد شد فلسطین تحت فشارهای شدیدتری قرار گیرد و دلارهای سعودی بیش از قبل در خدمت پیشبرد اهداف اسرائیل باشد، در عین حال می تواند تبعاتی هم برای عربستان و هم برای اسرائیل به دنبال داشته باشد. عربستان در جهان اسلام در 8 دهه گذشته با لقب ادعایی خادم حرمین شریفین تواسته است، اقدامات ضد اسلامی خود را لاپوشانی کرده و توجیه کند، اما به رسمیت شناختن اسرائیل،  ضربه سنگینی به حیثیت ناچیز این کشور در جهان اسلام وارد خواهد کرد. علاوه بر این عربستان با این اقدام در کنار اسرائیل و آمریکا قرار گرفته و همین مسئله می تواند محرکی دیگر برای اتحاد جوامع اسلامی علیه اسرائیل باشد، چرا که در شرایط کنونی به رسمیت شناختن اسرائیل می تواند به معنای وارد شدن ضربات جدی بر آرمان فلسطین باشد و همین مسئله می تواند به عنوان انگیزه ای در جهت اتحاد مجدد جوامع اسلامی در مورد فلسطین باشد.
در نهایت این که مواضع اخیر بن سلمان در مورد به رسمیت شناخت رژیم صهیونیستی، پایان سه سال روابط مخفیانه و محرمانه ریاض با تلاویو محسوب می شود و از این زمان باید عربستان را دوست آشکار و نزدیک اسرائیل در منطقه و حافظ منافع این رژیم اشغالگر دانست. در چنین شرایطی کشورهای اسلامی باید به تجدیدنظر در اتحادیه ها و نهادهای اسلامی بین المللی بپردازند و بدون حضور عربستان، آرمان فلسطین و حمایت از قدس شریف را با جدّیت در دستور کار قرار دهند.

یوسف شفیعی