پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
12 آبان 1398 - 14:22

دزدی منابع کشورها؛ موتور رشد آمریکا

با وقوع انقلاب دریانوردی، غربی‌ها توانستند مسافرت‌های دریایی طولانی را تجربه کنند. در یکی از این مسافرت‌ها که قرار بود به مقصد هند انجام شود، قارّه‌ی امریکا کشف شد. غربی‌ها پی بردند که این قارّه‌ی جدید، معادن طلای زیادی دارد. به همین دلیل عمدتاً پرتغالی‌ها و انگلیسی‌ها با مسافرت به این قارّه، بومیان امریکا را کشتند و طلا‌های آن مناطق را غارت کردند.
نویسنده :
امیرحسین طالقانی
کد خبر : 4293

پایگاه رهنما :

با وقوع انقلاب دریانوردی، غربی‌ها توانستند مسافرت‌های دریایی طولانی را تجربه کنند. در یکی از این مسافرت‌ها که قرار بود به مقصد هند انجام شود، قارّه‌ی امریکا کشف شد. غربی‌ها پی بردند که این قارّه‌ی جدید، معادن طلای زیادی دارد. به همین دلیل عمدتاً پرتغالی‌ها و انگلیسی‌ها با مسافرت به این قارّه، بومیان امریکا را کشتند و طلا‌های آن مناطق را غارت کردند. پروفسور مسعود درخشان -دانش‌آموخته‌ی اقتصاد مدرسه اقتصاد لندن- معتقد است رشد اقتصادی غربی‌ها از همین‌جا آغاز شد و با گسترش دزدی دریایی توسط آن‌ها، سرعت گرفت؛ بنابراین سرآغاز رشد اقتصادی غرب، بیش از آنکه مرهون تلاش علمی و اقتصادی آن‌ها باشد، به دزدی‌ها و راهزنی‌های اقتصادی بازمی‌گردد. این رویه‌ای است که اکنون نیز ادامه دارد.
دزدی با جنگ ارزی
یکی از رویه‌های ثابت امریکا، چاپ پول و پایین بردنِ مستمر ارزش دلار است. آمریکایی‌ها از این طریق، رسماً سال‌هاست که به دزدی از کشور‌ها مشغول‌اند. مکانیسم این دزدی، چنین است: ابتدا آمریکایی‌ها در کنفرانس برتون وودز، دلار را به پول بین‌المللی تبدیل کردند تا همه با آن معامله کنند. آن روز، قرار بود دلار، پشتوانه طلا داشته باشد. بعدها، آمریکایی‌ها پشتوانه‌ی طلا را از دلار برداشتند و به‌اصطلاح، پولِ بودن پشتوانه چاپ کردند. از این تاریخ به بعد، آمریکایی‌ها در تجارت خارجی خود از سایر کشور‌ها کالا‌های زیادی خریدند و در مقابل، دلار چاپ کردند و به این کشور‌ها فروختند. در واقع آمریکایی‌ها در بخش قابل‌توجهی از تجارت خارجی خود، از دنیا کالا و خدمت می‌خرند و در مقابل به آن‌ها کاغذ می‌دهد! کاغذی که بدون دردسر به دلار تبدیل شده است. این شاید بزرگ‌ترین دزدی اقتصادی آمریکایی‌ها، پس از دزدی‌های دریایی و سرقت طلا و منابع آمریکایی‌ها باشد.
دزدی در بازار نفت
یکی از ابزار‌های جدید آمریکایی‌ها برای دزدیدن بازار نفت و مشتری‌های دیگران، استفاده از تحریم‌هاست. شاید یکی از دلایل مهم پاره کردنِ برجام از سوی ترامپ همین باشد؛ چراکه پس از تشدید تحریم‌های ایران به بهانه‌های هسته‌ای و موشکی، عرضه نفت خام امریکا به‌شدت افزایش‌یافته است. به‌طور مثال، تنها صادرات نفت امریکا به هند - که پیش‌تر یکی از خریداران نفت ایران بود- ۹۶ درصد افزایش‌یافته است. به گزارش آژانس انرژی، امریکا در ماه ژوئن سال جاری، بزرگ‌ترین صادرکننده نفت دنیا شد. جالب اینجاست که آمریکایی‌ها خود در تئوری از بازار رقابتی و آزاد و تجارت آزاد دم می‌زنند، اما وقتی خود می‌خواهند بازار‌های دنیا را تصاحب کنند، از هیچ اقدام فریبکارانه‌ای فروگذار نمی‌کنند. این اقدامات، در بازار سلاح، پررنگ‌تر از بازار نفت است و آمریکایی‌ها برای فروش سلاح بیشتر به کشور‌ها تاکنون جنگ‌های زیادی به راه انداخته‌اند.
سرقت مستقیم؛ مثل دوره‌ی استعمار
اگرچه مواردی که ذکر شد، نشان داد که آمریکایی‌ها در دوره‌ی استعمار فرانو از روش‌های نوینی برای سرقت از ملت‌ها استفاده می‌کنند، اما این باعث نشده تا روش سرقت مستقیم -مثل ایّام استعمار اولیه- را کنار بگذارند. نمونه یکی از این سرقت‌های مستقیم، دزدی نفت کشور سوریه است. اخیراً اسنادی منتشرشده که نشان می‌دهد شرکت‌های بزرگ نفتیِ تحت حمایت نیرو‌های آمریکایی، با کامیون‌های نفت‌کش از میادین شرق سوریه نفت سرقت می‌کنند و زمانی که به این کاروان‌ها حمله می‌شود نیرو‌های عملیات ویژه آمریکا و نیروی هوایی این کشور به‌سرعت برای حفاظت از آن‌ها وارد عمل می‌شوند. علیرغم آنکه قاچاق هر بشکه سوریه ۳۸ دلار هزینه دارد، وزیر دفاع روسیه -کوناشنکف- معتقد است شرکت‌های خصوصی از محل قاچاق نفت این کشور ماهانه بیش از ۳۰ میلیون دلار درآمد دارند. به همین دلیل است که علیرغم شوی اخیر ترامپ در خصوص به هلاکت رساندن ابوبکر البغدادی -سرکرده‌ی داعش- آمریکایی‌ها دوست دارند داعش همچنان باقی بماند تا بتوانند به حضور استعماری خود در سوریه مشروعیت ظاهری ببخشند.
بارِ کجی که به مقصد نمی‌رسد!
رشد اقتصادی آمریکایی‌ها، حاصل عمل به توصیه‌هایی نیست که به سایر کشور‌ها می‌کنند؛ یعنی چنین نیست که مثلاً آمریکایی‌ها با احترام به اصول لیبرالیسم و تجارت آزاد و ... رشد کرده باشند. امریکا دو موتور رشد اقتصادی داشته است: موتور نخست عمل به سیاست‌های تقویت تولید ملّی و حمایت از صنایع آمریکایی است (که تقریباً نزدیک به سیاست‌های اقتصاد مقاومتی ماست) و موتور دوم نیز دزدی اقتصادی آمریکایی‌ها از سایر کشورهاست. دزدی‌هایی که امریکا اساساً با آن‌ها شکل گرفت و تا امروز نیز ادامه‌دارند؛ بنابراین اقتصاد امریکا، حامل بار کج است؛ بار کجی که بنا بر فرهنگ و آموزه‌های دینی ما، سنّت الهی بر این است که به مقصد نرسد. به همین دلیل است که بسیاری از اندیشمندان و اندیشکده‌های آمریکایی، افول هژمونی این کشور را گزارش می‌کنند.
برچسب ها: منابع دزدی آمریکا

ارسال نظرات