در حال حاضر چندهفتهای است که از اعتراضات و آشوبهای کشور عراق و لبنان میگذرد. این اعتراضات اگرچه به بهانه تصمیم دولت در افزایش مالیاتها در لبنان و یا عزل یک مقام نظامی در یکی از نهادهای امنیتی در عراق آغاز و حتی شعارها نیز ابتدا در اعتراض به مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و یا فساد دستگاههای اداری و ضعف خدمترسانی دستگاههای مسئول بود، اما بهسرعت ابعاد دیگر آن آشکار و گاهی به آشوب نیز کشیده شد. شعارهای معیشتی بهسرعت به شعار تغییر دولت و نخستوزیر و حتی شعار تغییر حکومت و نظام سیاسی تبدیل شد و گاهی نیز این اعتراضات به خشونت منجر شد و شعارهایی برنامهریزیشده که قرابتی با خواسته اصلی معترضان نداشت در آن مطرح گردید. در این میان سفارتخانه چند کشور مشخص نیز به لانههای جاسوسی مستقر در این کشورها تبدیل شدند و با فرصتطلبی و سوءاستفاده از آشوبها نهایت تلاش خود را برای فتنهانگیزی و پیشبرد اهداف و منافع خود داشتند. این تلاشها نهفقط در فضای میدانی اعتراضات، بلکه در فضای مجازی نیز بهصورت کاملاً هدفمند و برنامهریزیشده دنبال میشد تا بتوانند با استفاده از تاکتیکهای عملیات روانی به مقاصد خود دست یابند.
نقش فضای مجازی بر تحولات اخیر عراق و لبنان
فضای مجازی اصلیترین منبع هماهنگیها در اعتراضات اخیر عراق محسوب میشود. بهطورکلی در اعتراضات اخیر، خواستگاه عمده جریانات فضای مجازی که مردم را به اعتراضات تشویق میکردند در خارج از کشورهای عراق و لبنان و از سوی شبکههای معاند، بهویژه شبکههای وابسته به عربستان سعودی بازتاب داده میشود. عربستان سعودی در سال ۱۳۹۶ با حضور ترامپ مرکز سایبری موسوم به «مبارزه با افراطگرایی» را با عنوان «اعتدال» تأسیس کرد. طبق بررسیهای انجام شده عمده فعالیت این مرکز بهمنظور ترند کردن هشتگهای خاص در توئیتر و بازی با افکار عمومی در فضای مجازی بوده است. این مرکز در تحولات اخیر عراق برای پیادهسازی اهداف سعودی نقش عمدهای داشته است. همچنین بعثیها و عناصر سکولار کشور عراق نیز، در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به تلاش برای تحریک احساسات مردم و انتقام گرفتن از مخالفان خود اقدام میکردند که متأسفانه برخی از چهرههای مذهبی فرصتطلب نیز با همین رویکرد در تشدید اعتراضات نقش اساسی داشتند. در این میان افرادی نیز توانستند به نقشآفرینی فعالانه در فضای مجازی بپردازند و جهتدهی باب میل خود را به جوانان عراقی تزریق کنند. در گزارشی که از سوی کیهان منتشر شد، «استیون نبیل»، نویسنده و روزنامهنگار مسیحی ساکن آمریکا، «غیث التمیمی» و «احمد البشیر» از جمله کسانی بودند که در جهتدهی به اعتراضات مردم عراق نقش اصلی داشتند. «غیث التمیمی»، از صحنهگردانان اغتشاشات اخیر عراق در فضای مجازی در قیافههای مختلف از لباس روحانی و رزم تا صمیمیت با یهودیان و زنان افسران اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ظاهر شده است. استیون نبیل نیز که بهعنوان نویسنده و روزنامهنگار مسیحی ساکن آمریکا فعالیت میکند از تحریککنندگان و رهبران اعتراضات اخیر در عراق از طریق فضای مجازی محسوب میشود. عمده نوشتههای او با محتوای تحریک علیه ایران و تشویق جوانان به اعمال خشونت در فضای مجازی درج میشود. او مدعی است که میخواهد عراق را از «استعمار ایرانی» آزاد کند. از دیگر شگردهای وی تحریک مذهبی جوانان عراقی است. او در یکی از پستهای فیسبوک خود خطاب به جوانان عراقی نوشته است: «...نیازی نیست که برای اربعین غذا بپزی چراکه راه امام حسین روشن است و گمان نمیکنم از سکوت تو در قبال آنچه در بغداد میگذرد راضی باشد.»
نحوه بازتاب تحولات عراق و لبنان در رسانههای غربی
از همان آغاز این تظاهرات برخی از شبکههای خبری ضد دولت عراق و مخالف محور مقاومت مانند «العربیه» سعودی و «بی.بی.سی» و «سی.ان.ان» عربی بهشدت به دنبال انحراف مسیر خواستههای مردم عراق بودند. تارنما و صفحات مجازی شبکههای غربی از جمله بیبیسی و من و تو بر نقاط تفرقهاندازانه اعتراضات تأکید داشتند و گاهی نیز تلاش داشتند بر نمایش ابتذال در این اعتراضات تمرکز کنند. آمریکاییها در سالهای اخیر برای کادر سازی در این دو کشور و تغییر در جامعه مذهبی و دامن زدن به ولنگاری فرهنگی از جمله همجنسبازی از طریق NGOها و شبکههای اجتماعی تلاشهای زیادی داشتند و در نظر داشتند با بهرهگیری از این ظرفیت در اعتراضات اخیر، تصاویری متفاوت از جوانان با اصول و رفتارهای اسلامی در این دو کشور ارائه کنند. همه این موارد بخشی از جنگ نرم طراحیشده در سناریو غربیها بوده است. همچنین تلاش برای پررنگ کردن اختلافات قومی و مذهبی در اعتراضات، برای گسست وحدت ملی نیز از جمله اهداف این شبکهها بوده است. علاوه بر این شبکههای مزبور بهویژه جریان ضدانقلاب ایرانی خارج از کشور تلاش داشتند این اعتراضات را معطوف به ایران کرده و با ادعای دخالت ایران در مسائل این دو کشور، حساسیتهای ناسیونالیستی و قومی را علیه ایران تحریک کنند.
نحوه پرداختن به تحولات عراق و لبنان توسط جریانات داخلی
در این مدت، موضوع اعتراضات عراق و لبنان در رسانههای داخلی نیز موردتوجه قرار گرفت و هرکدام از جریانات داخلی به طرق مختلف به آن پرداختند. برخی تلاش داشتند این اعتراضات را به سیاستهای ایران ربط دهند و آن را نتیجه مداخله در امور سیاسی و نظامی این کشورها بدانند و بیان کنند که ایران مگر صلاح مردم این کشور را بهتر از خودشان میداند. برخی با انتشار فیلم شعارهای ضد ایرانی عدهای قلیل در عراق در فضای مجازی به دنبال آن بودند که نشان دهند مردم عراق پاسخ حمایتها و کمکهای مردم ایران را با قدرنشناسی دادهاند و از این راه بر طبل تفرقهافکنی بکوبند. درحالیکه مرزهای جغرافیایی را باید از ذهنهای کوتاه پاک کرد. دوره خطکشیها به سر آمده است. ایران و هر کشوری حق دارد در قراردادهای نوشته یا نانوشته، با کشورهای دیگر همپیمان شود و از آنها در برابر آسیبها محافظت کند و حق خود بداند که در موارد مشابه، بهوقت نیاز، دست استمداد بهسوی متحدانش دراز کند. همچنین همانطور که برخی رسانههای داخلی اشاره داشتند، برآیند تحولات حاکم بر عراق و لبنان گواه آن است که فارغ از نقصانهای احتمالی دولتهایشان در تحقق خواست معترضین، دستهایی در کار است تا زمینه سقوط دولتهای حاکم بر بغداد و بیروت را فراهم آورد. آنچه مشخص است این است که هماهنگی میان ایران با دولت عراق و قدرت حزبالله در دولت لبنان برای بسیاری از کشورهای منطقه، رژیم صهیونیستی و همپیمانان غربیشان قابلتحمل نیست و هرکدام از این کشورها برای ضربه زدن به این اتحاد تلاشهای زیادی میکنند که عمده این تلاشها نیز با استفاده از عملیات روانی و در بستر رسانهها انجام میشود. به همین دلیل، حتی اگر دولتهای عراق و لبنان اقداماتی جدی در رفع مشکلات مردم داشته باشند و این اعتراضات فروکش کند، لازم است نیروهای مقاومت در شناخت آسیبها و چالشهای فرهنگی و اجتماعی و کمک به حل آن توجه ویژه داشته باشند و مبارزه در قالب جنگ نرم در بستر رسانهها و فضای مجازی را جدی بگیرند. چراکه با کاهش تهدیدات امنیتی، اهتمام به کادر سازی و نهادسازی و ظرفیتسازی برای مقابله با جنگ نرم و عملیات روانی پیچیده دشمن، بخش اصلی وظایف نیروهای مقاومت را تشکیل میدهد.
ارسال نظرات