به اعتقاد بسیاری از روانشناسان و صاحبنظران حوزه تربیت، شخصیت اجتماعی هر فرد در محیط خانه و در کنار خانواده شکل میگیرد
نویسنده :
حامد کرمانیزاده
کد خبر : 4031
پایگاه رهنما :
به اعتقاد بسیاری از روانشناسان و صاحبنظران حوزه تربیت، شخصیت اجتماعی هر فرد در محیط خانه و در کنار خانواده شکل میگیرد و هر رفتاری که اعضای خانواده با کودک و نوجوان خود داشته باشند، در خلقیات و نحوه سلوک او با مردم و در اجتماع تاثیر مستقیم دارد و فراتر از این، نوع روابط و مناسبات اعضای خانواده با یکدیگر – از جمله نحوه رابطه پدر و مادر با هم – در مقابل چشمان کودک و نوجوان قرار دارد و او همه اینها را میبیند و با خود حلاجی میکند و در هنگامی که پا به میدان اجتماع در مدرسه و دانشگاه و محیط همسالان میگذارد، با همان روحیات و متاثر از همان رفتارها، با دیگران رفتار و تعامل میکند.
هرچند این قاعده کلی و اثبات شده، استثناپذیر هم هست و موارد زیادی مشاهده شده که رفتار اجتماعی یک فرد و روحیات و سلوکش، نه متاثر از خانه و خانواده، که از دیگر محیطهای تربیتی مثل رسانه، مدرسه، دوستان و فامیل و امثال آن شکل میگیرد، اما به هر حال قاعده گفته شده به قوت خود باقی است و هر سبک زندگی و رفتاری منفی یا مثبتی بر رفتار فردای کودک و نوجوان در صحنه اجتماع تاثیر مستقیم خواهد گذاشت.
خطر افراط و تفریط در محبت والدین
اگر این نکته روانشناسانه و البته اثباتشده را بپذیریم، بنابراین به این نتیجه خواهیم رسید که بهتر است در محیط خانه و خانواده و در نحوه تعامل با فرزندمان و پاسخ دادن به نیازهایش، به گونهای عمل کنیم که اگر فردا در محیط مدرسه و دانشگاه و محل کار با اتفاق یا تنش پیشبینی نشدهای مواجه شد، بتواند به صورت منطقی و در تعامل با دیگران، نیازش را برطرف کند؛ نه از دیگران توقع نابجا داشته باشد و به قول معروف «زیادهخواهی» کند و نه از حقوق قانونی و عرفی خود کوتاه بیاید و سرخورده شود.
به بیان واضحتر، اگر قرار باشد به قول معروف کودک و نوجوانمان را «لوس» و نازپرورده بار بیاوریم و به قول قدیمیها به هر ساز او برقصیم، نه تنها چشمش را بر واقعیتهای آینده زندگی و فراز و نشیبهای احتمالی – که صبر و اندیشه و تدبیر میطلبد – بستهایم، که او را در چشم دوستان و همسالانش نیز به یک موجود غیرمنعطف و تافته جدابافته تبدیل کردهایم و بیآنکه بخواهیم، به زندگی و ارتباطات اجتماعیاش لطمه جدی زدهایم. از سوی دیگر، اگر قرار باشد بدون توجه به ظرافتهای روحی فرزندمان، او را تحت فشارها و مقررات خشک و بیروح در محیط خانواده قرار دهیم و به اصطلاح نیازهای مادی و روحیاش را تبدیل به «عقده» کنیم، در فردای نه چندان دور و هنگامی که چنین دختر و پسری به دوران بلوغ و سرکشیهای هیجانی میرسد و زمانی که به محیط دانشگاه و حال و هوای استقلال رفتاری نزدیک میشود، عقدههایش سر باز میکند و بیآنکه کوچکترین توجهی به توصیهها و اصول پدر و مادر و خانوادهاش داشته باشد، راه خود را میرود و دود این سرکشی خواه ناخواه به چشم خودش و خانوادهاش میرود.
حد وسط نگه داریم تا ضرر نکنیم
عبدالله کرمانی کارشناس حوزه خانواده در این باره معتقد است: «اگر خانواده و پدر و مادر در نوع تعامل با فرزند یا فرزندان خود، جوگیر شوند و در مسیر محبت کردن و تامین نیازهای فرزند زیادهروی کنند یا اینکه از وظیفه خود غفلت کرده و در این مسیر، کمفروشی کنند، دیر یا زود باید پاسخگوی رفتارهای غیرمتعادل و غیرمنطقی فرزندشان در مدرسه و دانشگاه و محیط فامیل و کف خیابان باشند». به اعتقاد این کارشناس خانواده، «والدین در تامین نیازهای مادی و معنوی فرزندان، بخصوص در تامین نیازهای مادی، باید حد وسط را رعایت کنند و به نوعی به فرزندشان این نکته را بیاموزند که همه چیز اجتماع لزوما باب میل او نخواهد بود و باید یاد بگیرد که در مواقع لزوم، نیازهایش را مدیریت کند و با دیگران وارد تنش بیجا نشود».
نهال زندگی فرزندمان در دست خودمان است؛ هرجور آن را پرورش دهیم، فردا میوهاش را میچینیم. پس چه بهتر که با تغذیه مناسب و فراهم کردن محیطی معقول و منطقی، درخت زندگی کودک و نوجوانمان را پرورش داده و تنومند کنیم. در این راه، بهرهگیری از نظرات علمای دین که دستی بر صحنه مسائل اجتماعی دارند و کارشناسان حوزه مسائل اجتماعی، کمک شایانی به والدین خواهد کرد.
ارسال نظرات