مروری بر چهار ویژگی نیروی انتظامی تراز انقلاب اسلامی
جایگاه و نقش کلیدی پلیس در هر کشور و نظام سیاسی از چنان اهمیتی برخوردار است که کمتر نیازمند تشریح و تفسیر است.
پایگاه رهنما:
جایگاه و نقش کلیدی پلیس در هر کشور و نظام سیاسی از چنان اهمیتی برخوردار است که کمتر نیازمند تشریح و تفسیر است. زندگی اجتماعی چارچوبها و حدومرزهایی دارد که حفظ و حراست از این چارچوبها نیازمند ابزار و روشهای خاصی است و پلیس یکی از کلیدیترین بازیگران این زندگی اجتماعی است. بدون پلیس و کارکرد آن، جامعه تبدیل به جنگلی میشود که تنها غرایز و قدرت بر آن حکمفرمائی میکنند. در چنین محیطی جایی برای ارزشهای انسانی، اخلاق و بالندگی نیست و هرکس سعی میکند بهاندازه توان و ابزاری که در اختیار دارد کسب منفعت و لذت کرده و در عمل باعث تجاوز به حیطه عمومی و خصوصی میشود. ممانعت از شکلگیری چنین وضعیت غیرانسانی و دور از تمدنی، جایگاه و نقش بیبدیل پلیس را روشن میکند. بااینحال هنجارها، ارزشها و جهانبینی هر کشوری تأثیرات خاص خود را بر نحوه عملکرد و تعیین راه پیش روی این سازمان انضباطی میگذارد. در جمهوری اسلامی ایران که نظامی برآمده از ارزشهای متعالی یک جامعه اسلامی است، پلیس نیز باید ویژگیها و مختصات خاص خود را داشته باشد. برخی از اصلیترین ویژگیهای پلیس تراز انقلاب اسلامی را در ادامه مرور میکنیم. لازم به تذکر نیست که این ویژگیها بیش از این مقدار بوده و در این گزارش تنها به چند نمونه از آنها پرداختهایم.
معنویت و اخلاص در عمل
متصوف بودن به برخی از ویژگیها برای هر فرد و سازمانی واجب است و بستگی به نوع کار و مأموریت آن سازمان و فرد ندارد. معنویت و اخلاص در عمل یکی از آن ویژگیهاست. پلیس تراز انقلاب اسلامی، نیرویی مؤمن و مخلص است که بالاتر از تمام انگیزههای مادی و دنیایی، رضای خداوند متعال را در سرلوحه اقدامات خود قرار داده و بر اساس آن عمل میکند. از همین رو رهبر معظم انقلاب میفرمایند؛ «کار را بهعنوان یک خدمت و بهعنوان یک وظیفه و آن امکان قانونی را که در اختیار شماست، بهعنوان یک ابزار تقرّب الی اللَّه بنگرید و در نظر بگیرید.» و در جای دیگری تأکید میکنند؛ «کار شما [نیروی انتظامی]ازجملهی کارهایی است که خیلی راحت میتواند نیّت الهی و قصد قربت در آن راه پیدا کند. همهی کارها را میشود برای خدا انجام داد؛ حتّی تلاش معاش را هم میشود برای خدا انجام داد و قصد الهی کرد؛ امّا در بعضی از کارها قصد خدایی کردن خیلی راحتتر است؛ از جمله کار شما. چون کار شما خدمت به جامعه است، خدمت به مردم است، خدمت به جمهوری اسلامی است، خدمت به اسلام است، نصرت اسلام است.»
برخورد حکیمانه با مردم
پلیس آرمانی و در تراز انقلاب اسلامی، در برخورد با مردم حکیمانه رفتار میکند. این مطالبهای است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکم انتصاب حجتالاسلاموالمسلمین ادیانی، رئیس سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی نیز بر آن تأکید شده است؛ «آشناسازی بیشازپیش پلیس در برخورد حکیمانه با مردم... مورد انتظار است.» حکمت لغتی است که ریشه عربی داشته و در تعریف آن میگویند علمِ باارزشی است که همراه با عمل باشد. معادل فارسی این لغت فرزانگی است و آنکه به چنین جایگاهی رسیده باشد را حکیم میگویند.
اینکه یک پلیس چگونه باید با حکمت برخورد کند خود موضوع مهم و مفصل دیگری است. حکمت در مأموریت پلیس به چه معناست و چگونه متجلی میشود؟ ابزارها و راهکاریهای دستیابی به این حمکت چیست؟ اینها تنها چند نمونه از مسائلی است که باید بهطور عمیق و البته کاربردی، به آن فکر کرد و برای آن راهکارهایی جستجو کرد. «پلیس حکیم» آرمانی است که برای عملی شدن و نیل به آن باید تلاش و مجاهدت کرد. پلیسی که به علوم ارزشمند - اعم از علوم تخصصی و دینی- بهاندازه نیاز و کافی و وافی مسلط بوده و این علم را در مأموریت خود بکار میبندد.
نماد اقتدار
یکی از اصلیترین ویژگیهای پلیس تراز انقلاب اسلامی، اقتدار است. اصلیترین مأموریت نیروی انتظامی حفظ و ارتقای امنیت و پاسداری از ارزشهای عینی و عملی جامعه است. انجام موفق چنین مأموریتی نیازمند اقتدار است. پلیسی که به هر دلیلی اقتدار آن خدشهدار شده باشد، در این مأموریت موفق نخواهد بود. به فرموده رهبر معظم انقلاب؛ «سرپنجه عدالت باید قوی باشد... نیروی انتظامی در چارچوبی که قانون برای او معیّن کرده است، باید قوی باشد. قوّت و اقتدار و سرپنجه پولادین با مردم ضعیف بد است؛ دست خشن، هنگام چیدن گلبرگ مضر است؛ اما هنگام جابهجا کردن صخرهها لازم است.»
بیشتر بخوانید:
برای رسیدن به اقتداری مطلوب و امنیت آفرین، باید از مرحله اقتدار سختافزاری عبور کرد. رهبر انقلاب اسلامی در این مورد میفرمایند؛ «اقتدار، یک امر معنوی است. اقتدارهای ظاهری، در حقیقت، اقتدار نیست. باید کیفیتی به وجود آید که هم خودِ نیرو در خود احساس قدرت کند و هم آحاد ملت احساس کنند که پاسبان و پاسدار و حافظ امنیت فردی و اجتماعی آنها یک مجموعه مقتدر است و میتواند از آنها دفاع کند. دشمن - آن دشمنِ مُخل که امنیت را دچار اختلال میکند - هم باید بفهمد آنکس که بهعنوان محافظ در اینجا ایستاده است - یعنی همین نیروی انتظامی - مقتدر است.»
مظهر مهربانی
نیروهای انتظامی که با تکیهبر قانون، همچون صاعقه بر سر معدود قانونشکنان و مخلان امنیت فرود میآیند، باید برای سایر آحاد جامعه همچون ابرهای رحمت بوده و بر آنها ببارند. در واقع ترکیب این دو خصوصیت بهظاهر متضاد است که کار نیروی انتظامی را تکمیل میکند. این موضوع ریشه در آموزههای دینی و اسلامی نیز دارد. رهبر انقلاب اسلامی در این خصوص میفرمایند؛ «ذات مقدّس پروردگار از اینطرف رحمانِ رحیم است، از آنطرف صاحب عذاب الیم است؛ یعنی این دو در کنار هم مورد توجّه قرار میگیرد. این باید بیاید همینطور در پایین این هرم و پخش بشود در زندگی ما و رفتارهای ما و کارهای ما که ازجمله در مورد پلیس این معنا بایستی وجود داشته باشد.» عطوفت و مهربانی در کنار اقتدار باید چنان در آموزشها و رویههای کاری نمود پیدا کند که بهمرور بخشی از فرهنگسازمانی نیروی انتظامی شود، بهطوریکه «در مقابله باکسی که زندگی و امنیت مردم را تهدید میکند، سرسخت، شجاع و پیگیر؛ در مقابله باکسی که تهدید میشود، رحیم و عطوف و مهربان، مثل پدر و برادر» باشد. در حقیقت «نیروی انتظامی، هم مظهر اقتدار نظام و نظمی است که میخواهد امنیت کشور را حفظ کند و تأمین کند و از آن پاسداری کند، هم مظهر مهربانی و دلسوزی و روحیهی رأفت و رحمت نظام نسبت به آحاد مردم است. این دو تا در کنار هم و توأم با یکدیگر باید موردتوجه قرار بگیرد.»
ارسال نظرات