روع و حواشی یکی از آفاتی است که گریبان گیر دولتها در زمان تصدیگریشان میشود.
پایگاه رهنما:
فروع و حواشی یکی از آفاتی است که گریبان گیر دولتها در زمان تصدیگریشان میشود. در همین دیدار اخیر مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) با اعضای هیئت دولت بود که بایدونبایدهای لازم برای مدیریت کشور در دو سال باقیمانده -که البته زمان کمی هم نیست-از سوی ایشان به دولت دوازدهم خطاب شد؛ از نترسیدن از دشمن و ضرورت تغییر نگاه مسئولان و حمایت از پیشرانهای اقتصادی تا پرهیز از حواشی و ضرورت اولویتبندی مسائل مهم کشور و پیگیری یکایک آنها!
اما گویا تعریف برخی از اولویتهای کشور متفاوت است؛ چرا که کنشهای دیپلماتیک و ادبیات سیاسی دولتمردان اعتدال در روزهای اخیر، ترجمانی از ایدهای است که فضای سیاسی کشور در سالهای ۹۲ تا ۹۴ آن را تجربه کرد و بهجای تمرکز بر الگوی حکمرانی کارآمد بر تعامل سازنده تمرکز یافت؛ تعامل سازندهای که محرمانه بودن مذاکرات پاشنه آشیل آن بود و نهتنها افکار عمومی بلکه حتی برخی نمایندگان مجلس نیز از چندوچون مذاکرات بیخبر بودند و برای اطلاع چشم به رسانههای غربی میدوختند؛ آن وقایع تلخ این روزها نیز در حال تکرار است و ما باید خبر سفر وزیر امور خارجه که برخی رسانههای ذوقزده با تیتر ۱+۷ و یا «ناگهان دکتر ظریف» از آن استقبال کردند را از رسانههای غربی بشنویم. علی ایها الحال عصاره سیاستورزی و دیپلماسی مبتکرانه دولت برای برداشتن حصار اقتصادی، با اطمینان به «امضای کری» به برجام ختم شد.
هرچند بحث و انتقادات زیادی درباره دستاوردها و چالشهای برجام برای اقتصاد کشور وجود دارد که مجال بحث در این نوشتار نیست، با خروج آمریکا، آفتاب برجام غروب کرد و دولت ایده برجام منهای آمریکا را با اروپا از سر گرفت که نتیجه آن تعلل و همراهی اروپا با آمریکا بود؛ با تداوم انفعال و بیعملی اروپاییها و هشدارهای ناصحانه و هوشیارانه رهبر فرزانه انقلاب، دولت به قاره سبز اولتیماتوم ۶۰ روزه داد و گامهای اول و دوم هستهای را برداشت که اگر مصادیقی از سیاست مقاومت فعال اعم از شکار پهپاد و توقیف نفتکش را هم به آن اضافه کنیم، دشمن را یک گام به عقب راند و آنها را به این صرافت انداخت که با بستههای پوشالی، ایران را از گامهای بعدی منصرف کند؛ تا جایی که هم رئیسجمهور و هم وزیر امور خارجه مذاکره مجدد بر سر مسائل هستهای را خط قرمز معرفی کردند و اعلام کردند تنها در شرایطی وارد مذاکره جدید میشوند که یک ایده پایدار مبنی بر فروش نفت ایران و تسهیل روابط بانکی از سوی طرفین غربی به ایران ارائه شود؛ برای مثال آقای ظریف در یک نشست خبری در میانه مردادماه گفته بود: «مهیاکردن زمینه فروش حداقل ۲.۵ میلیون بشکه نفت در روز کف انتظار ایران از اروپا است»؛ اما با تأملی در مواضع روزها اخیر رئیسجمهور و وزیر خارجه یا همان خاطرات تلخ گذشته میافتیم.
وقتی آقای روحانی میگوید: «مانند بتی که ابراهیم شکاند ماهم قطعنامههایی را که آمریکا ۳۰ سال برای آنها تلاش کرده بود را شکاندیم» باید پی به اصل ماجرا ببریم؛ اما تداوم حواشی و غفلت از متن، بنا بر گواه تاریخ و البته تجربه افکار عمومی خسران محض است و باید دولت را از طی طریق آن بر حذر داشت؛ در شرایط فعلی فقط چنگ زدن به ریسمان وحدت و مقاومت فعال جواب میدهد و منافع ملی را تأمین میکند!
ارسال نظرات