۱۴سال از تصویب قانون «تسهیل ازدواج جوانان» با ۱۳ ماده و ۴ تبصره میگذرد؛ از کل بندهای این قانون، فقط یک بندش اجرایی شد، آنهم بند ج.
نویسنده :
شاهرخ صالحی کرهرودی
کد خبر : 3515
پایگاه راهنما:
۱۴ سال از تصویب قانون «تسهیل ازدواج جوانان» با ۱۳ ماده و ۴ تبصره میگذرد؛ از کل بندهای این قانون، فقط یک بندش اجرایی شد، آنهم بند ج. ماده ۵ که تأکید کرده است «روز اول ذیالحجه (روز ازدواج امیرالمؤمنین «ع» و فاطمه زهرا «س») بهعنوان روز ازدواج جوانان نامگذاری شود.» از اجرای سایر بندها و تبصرههای قانون هم خبری نیست. نه دولت به زوجهای جوان خانهای داده است، نه به جوانان بیکار شغل دادهاند و نه صندوق اندوخته ازدواج که قرار بود طبق قانون ایجاد شود، تشکیل شد.
اما مشکل «ازدواج آسان»، قانون و بند و تبصره نیست؛ بیشتر از قانون، نگرشها و سبک زندگی خانوادههای ایرانی است که ازدواجها را سخت کرده است تا جایی که گلایه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) را هم به همراه داشته است؛ ایشان در جریان خطبه عقدی که مردادماه ۷۴ برای دو جوان قرائت کردند، گفتند: «بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند».
مشکل ازدواج از همین اسرافها آغاز شد؛ از حدود سه دهه قبل، با تغییر سبک زندگی مردم، درحالیکه «مانور تجمل» از سوی برخیها تبلیغ میشد، تجمل در ازدواجها جایگزین ساده گیری در ازدواج شد و روزبهروز بر سختی ازدواج جوانان افزوده شد. اولین مشکل تعیین مهریه سنگین بود. یکی از موضوعاتی که با بعثت پیامبر اکرم (ص) از عرب جاهلیت برداشته شد، همین سنت مهر سنگین در آن زمان بود. پیامبر گرامی اسلام، حضرت فاطمه زهرا (س) را با مهریه ۵۰۰ درهم (معادل ۱۵ میلیون تومان زمان حاضر) که با فروش زره توسط حضرت علی (ع) تأمینشده بود، به عقد ایشان درآوردند و یک مهریه ناچیز، اما نقد را جایگزین مهریه سنگین و پرداخت نشدنی کردند.
مهریههایی که به قیمت زندان تمام میشود
آمارهای سازمان زندانها نشان میدهد که در برهههایی از زمان تا حدود ۱۱ هزار نفر نیز بهواسطه مهریه در زندانها حضورداشتهاند که البته در ماههای اخیر با صدور بخشنامه رئیس قوه قضاییه تا حد زیادی از این زندانیان کاسته شده است؛ اما سؤال اینجاست که تعیین مهریه سنگین، قبول آن توسط داماد و سپس زندان کردن مرد بجای مهریه، چه نفعی برای طرفین دارد؟ دومین مشکل، جهیزیههای سنگین و فشار به خانواده عروس است. رهبر معظم انقلاب در سال ۷۲ در قرائت یکی از خطبههای عقد گفته بودند: «خیلی از دخترها نمیتوانند به خانه بخت بروند، خیلی از پسرها نمیتوانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. اگر این جهیزیههای جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای اینکه مبادا دل دخترشان بشکند خودشان را به آبوآتش نمیزدند، این گرفتاریها برای خیلی از خانوادهها پیش نمیآمد».
تورم بالای قیمت وسایل زندگی در سالهای اخیر، فشار زیادی را برای تهیه جهیزیه به خانوادهها وارد میکند؛ تا جایی که بسیاری از دخترانی که خانوادههایشان توانایی تهیه این جهیزیه را ندارند، قید ازدواج را میزنند و از پذیرش آن واهمه دارند. درحالیکه چنین سنتهای غلطی تنها و تنها به دولت و مدیریت اقتصاد کشور، ربط ندارد و این سبک زندگی مردم است که نیاز به اصلاح دارد. تجمل، اسراف، مراسمهای آنچنانی و خریدهای سنگین هم بخش دیگری از مشکلاتی است که به تابویی برای ازدواج تبدیلشده است. درحالیکه چند سال پیش، پویش ازدواج آسان و برگزاری مراسم ساده عروسی آنهم با هزینه بسیار اندک در جامعه تبلیغ میشد، بهسرعت به فراموشی سپرده شد و کمکم جای آن را عکسهای آنچنانی از مراسمهای پرزرقوبرق عروسی در فضای مجازی گرفت.
وقتی پای سینما و تلویزیون میلنگد
جدا از آنچه در خصوص نقش خانوادهها گفته شد، رسانهها و دستگاههای فرهنگی از جمله صداوسیما و سینما نیز تکالیفی برای ترویج ازدواج آسان دارند، ازجمله در بند «د» ماده ۵ قانون تسهیل ازدواج جوان تأکید شده است که «دولت طرح مباحث مربوط به چگونگی تشکیل خانواده و روشها و آداب همسرگزینی و ازدواج آسان و شرعی از طریق رسانههای گروهی، صداوسیما و غیره» را در دستور کار قرار دهد. این تکالیف قانونی و مسئولیت اجتماعی نهتنها خیلی موردتوجه نبوده که بررسی برخی آثار سینمایی و تلویزیونی نشان میدهد، در جهت خلاف این هدف به ترویج سختیهای ازدواج پرداختهشده و حتی برخی فیلمهای سینمایی و سریالهای شبکه نمایش خانگی، با به رخکشیدن سختی ازدواج، روابط غلط و دوستیهای خارج از عرف را ترویج میکنند. علاوه بر این، به نمایش کشیدن خانه و زندگیهای آنچنانی و پر زرقوبرق برای زوجهای جوان در برخی سریالها یا حتی پیامهای بازرگانی، خواهناخواه تیشه به ریشه ازدواج آسان و بهنگام جوانان میزند. دختران و پسران جوانی که این سریالها یا این پیامهای بازرگانی را میبینند و بر اثر تکرار و تنوع، ملکه ذهنشان میشود، ذهنیتی که از یکخانه و زندگی برای ازدواج پیدا میکنند، بسیار فراتر از واقعیتها و توان اقتصادی خودشان است و همین کافی است تا به «ازدواج آسان» به چشم تردید نگاه کنند. سینما و تلویزیون بهواسطه اثرگذاری بالا، گستردگی مخاطب و نفوذ بالای فرهنگی میتوانند دو رسانه مهم در ترویج ازدواج آسان باشند، اما این اراده ابتدا باید در فیلمنامهنویسان، برنامهسازان و کارگردانان ایجاد شود تا کمکم باورهای غلط در سبک زندگی مردم نیز اصلاح شود.
ارسال نظرات