22 اسفند 1396 - 07:56

پایگاه رهنما :

هنگامی که پوشش رسانه‌ای اخبار مربوط به مخالفان آمریکا را در رسانه‌های آمریکایی و بریتانیایی بررسی می‌کنیم با خیل عظیمی از کارشناسان به اصطلاح حوزه سیاست خارجی مواجه می‌شویم که در واقع حقوق‌بگیران دولتی هستند که در قالب اندیشکده‌ها اهداف مجتمع صنعتی نظامی غرب را دنبال می‌کنند. نکته مهم در این میان اینکه به خاطر داشته باشیم آنها همواره نقش مدافعان سیاست‌های غرب را در رسانه‌های جریان اصلی با هدف اتخاذ موضع تهاجمی نسبت به یک کشور خاص دنبال می‌کنند. این شیوه رایج در قبال افراد خاص نیز کاربرد دارد. این رسانه‌ها اغلب در حال ارائه شواهد دروغین در رابطه با موضوعات روز هستند. برای نمونه در رابطه با بحران کنونی که در سوریه شاهد آن هستیم، تلاش این جریان رسانه‌ای بر این است که به افکار عمومی بقبولاند آنچه به بحران کنونی سوریه دامن می‌زند، به دلیل اتخاذ برخی سوءرفتارها و راهبردهای نادرست برخی طرف‌های درگیر، از جمله روسیه و ایران است. باید گفت، این پرونده‌سازی‌های دروغین به ‌طور مستقیم به عملیات نظامی آمریکا، ناتو یا وابستگان آنها مرتبط است.

صنعت مخالفت با روسیه

«تینک‌تنک» اصطلاحی مؤدبانه‌تر است که برای «گروه‌های لابی» به کار می‌رود. جز چند مورد استثنایی ماهیت وجودی تینک‌تنک‌ها برای خدمت و ترویج برنامه‌های کمک‌کنندگان‌شان است. با این حال، به ‌خصوص در ایالات متحده، زمینه فعالیت این گروه‌ها به‌ طور فزاینده‌ای مشکوک و ریاکارانه بوده است. این لابی‌گران با عناوین دانشگاهی چون عضو ارشد غیررسمی و عضو مجرب چهره‌ مخدوش‌شان را توجیه می‌کنند. تشکیل اتاق‌های فکر به قرون تاریک اروپا برمی‌گردد؛ به ‌طور دقیق‌تر فرانسه قرن نهم. اما در حدود یک قرن بعد از آن، مفهوم مدرن اتاق‌های فکر آمریکایی بر پایه سازمان‌های بریتانیایی شکل گرفت که بسیاری از آنها مانند RUSI (1831) هنوز هم وجود دارند.

تاریخچه اتاق‌های فکر

رونق واقعی در صنعت «تینک‌تنک‌ها» با دوران جهانی شدن همراه بود و از سال 1970 تعداد آنها افزایش 200 درصدی را نشان داد. اما در سال‌های اخیر این اتاق‌های فکر دایره فعالیت‌ خود را به صورت فراملی و در کشورهای خارجی پی گرفتند و افرادی خاص برای کسب نفوذ در واشنگتن از آنها حمایت کردند. در این میان، یکی از کشورهایی که بیشتر در بخش‌های سیاست خارجی و دفاعی، به‌ عنوان دشمن شماره یک بسیاری از این گروه‌ها قلمداد شده، روسیه است.

چه کسی هزینه‌ها را می‌پردازد؟

این اتاق‌های فکر منابع گوناگونی از تأمین‌کنندگان مالی را در اختیار دارند و در این بین، ناتو یک پشتیبان بزرگ برای‌شان محسوب می‌شود. پیمانکاران نظامی، شرکت‌های اسلحه‌ساز نظیر لاکهید مارتین و رایتون که به‌ طور طبیعی سودشان در افزایش تنش‌ها در جهان و به ‌واسطه تولید و فروش تسلیحات تأمین می‌شود، اداره امور خارجه انگلیس، کنگره جهانی اوکراین و وزارت خارجه ایالات متحده، ارتش آمریکا، شرکت هوافضا و صنایع دفاعی «نورثروپ گرومن» و شرکت هوایی بوئینگ در رده‌های بعدی تأمین‌کنندگان مالی این اتاق‌های فکر هستند. مرکز تحلیل سیاست اروپا که مرکزی در ورشو نیز دارد به‌ طور خاص بر موضوعات مرتبط با اروپای شرقی و ترویج دستور کار نیروهای نظامی ارتش ایالات متحده و سیاست خارجی آن متمرکز شده است. اما مرکز CEPA به خانه‌ای برای چهره‌های رسانه‌ای تبدیل شده است که وقت خود را برای تقابل با کشورهای مخالف سیاست‌های آمریکا و غرب، از جمله چین، روسیه، ایران و حتی کره‌شمالی اختصاص می‌دهند. افزایش تنش‌ها حتی زمانی که این تنش‌ها اصلاً وجود خارجی هم ندارند از جمله کارویژه‌های این گروه محسوب می‌شود که احتمالاً به ‌منظور ایجاد بازار نظامی برای حامیانش به این امر مبادرت می‌کنند.

برخی گروه‌های لابی‌گر آمریکا

صندوق مارشال که سال 1972 تأسیس شد در واقع با نام صندوق مارشال آلمان شناخته می‌شود، اما در حقیقت ساختار و کالبد آن آمریکایی است و تأمین مالی آن نیز که پیشتر بر عهده برلین بود، در حال حاضر بر عهده آمریکایی‌هاست. این صندوق پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، به ابزاری برای نفوذ آمریکا در اروپای شرقی، از جمله بلگراد و بخارست تبدیل شد. پس از انتخاب دونالد ترامپ، این صندوق گروه دیگری به نام «اتحاد برای حمایت از دموکراسی» را راه‌اندازی کرد. از جمله کارویژه‌های این گروه جدید طبقه‌بندی و تحریک رسانه‌های جمعی علیه مخالفان آمریکا و غرب در فضای مجازی است. یکی از افرادی که در این گروه فعالیت می‌کند، یک آمریکایی‌تبار به نام «توماس ایولف» است که در حال حاضر ریاست رادیو اروپای آزاد را برعهده دارد.

«بیل کریستول»، که «معمار جنگ عراق» شناخته می‌شود و «مایکل مورل» مدیر سابق سیا نیز از اعضای هیئت‌مدیره این گروه تازه‌تأسیس هستند. اما آخرین گروهی که به آن خواهیم پرداخت با نام «مؤسسه ارتقای جنگ» شناخته می‌شود. این گروه لابی‌گر برخلاف دیگر گروه‌ها هدف اولیه خود را کشورهای مخالف آمریکا نمی‌داند؛ بلکه با هدف افزایش فشارها به طرف‌های درگیر در جنگ‌ها و بحران‌های غرب آسیا ایجاد شده است.

هنگامی که پوشش رسانه‌ای اخبار مربوط به مخالفان آمریکا را در رسانه‌های آمریکایی و بریتانیایی بررسی می‌کنیم با خیل عظیمی از کارشناسان به اصطلاح حوزه سیاست خارجی مواجه می‌شویم که در واقع حقوق‌بگیران دولتی هستند که در قالب اندیشکده‌ها اهداف مجتمع صنعتی نظامی غرب را دنبال می‌کنند. نکته مهم در این میان اینکه به خاطر داشته باشیم آن‌ها همواره نقش مدافعان سیاست‌های غرب را در رسانه‌های جریان اصلی با هدف اتخاذ موضع تهاجمی نسبت به یک کشور خاص دنبال می‌کنند. این شیوه رایج در قبال افراد خاص نیز کاربرد دارد. این رسانه‌ها اغلب در حال ارائه شواهد دروغین در رابطه با موضوعات روز هستند. برای نمونه در رابطه با بحران کنونی که در سوریه شاهد آن هستیم، تلاش این جریان رسانه‌ای بر این است که به افکار عمومی بقبولاند آنچه به بحران کنونی سوریه دامن می‌زند، به دلیل اتخاذ برخی سوءرفتار‌ها و راهبرد‌های نادرست برخی طرف‌های درگیر، از جمله روسیه و ایران است. باید گفت، این پرونده‌سازی‌های دروغین به طور مستقیم به عملیات نظامی آمریکا، ناتو یا وابستگان آن‌ها مرتبط است.
صنعت مخالفت با روسیه
«تینک‌تنک» اصطلاحی مؤدبانه‌تر است که برای «گروه‌های لابی» به کار می‌رود. جز چند مورد استثنایی ماهیت وجودی تینک‌تنک‌ها برای خدمت و ترویج برنامه‌های کمک‌کنندگان‌شان است. با این حال، به خصوص در ایالات متحده، زمینه فعالیت این گروه‌ها به طور فزاینده‌ای مشکوک و ریاکارانه بوده است. این لابی‌گران با عناوین دانشگاهی، چون عضو ارشد غیررسمی و عضو مجرب چهره مخدوش‌شان را توجیه می‌کنند. تشکیل اتاق‌های فکر به قرون تاریک اروپا برمی‌گردد؛ به طور دقیق‌تر فرانسه قرن نهم. اما در حدود یک قرن بعد از آن، مفهوم مدرن اتاق‌های فکر آمریکایی بر پایه سازمان‌های بریتانیایی شکل گرفت که بسیاری از آن‌ها مانند RUSI (۱۸۳۱) هنوز هم وجود دارند.
تاریخچه اتاق‌های فکر
رونق واقعی در صنعت «تینک‌تنک‌ها» با دوران جهانی شدن همراه بود و از سال ۱۹۷۰ تعداد آن‌ها افزایش ۲۰۰ درصدی را نشان داد. اما در سال‌های اخیر این اتاق‌های فکر دایره فعالیت خود را به صورت فراملی و در کشور‌های خارجی پی گرفتند و افرادی خاص برای کسب نفوذ در واشنگتن از آن‌ها حمایت کردند. در این میان، یکی از کشور‌هایی که بیشتر در بخش‌های سیاست خارجی و دفاعی، به عنوان دشمن شماره یک بسیاری از این گروه‌ها قلمداد شده، روسیه است.
چه کسی هزینه‌ها را می‌پردازد؟
این اتاق‌های فکر منابع گوناگونی از تأمین‌کنندگان مالی را در اختیار دارند و در این بین، ناتو یک پشتیبان بزرگ برای‌شان محسوب می‌شود. پیمانکاران نظامی، شرکت‌های اسلحه‌ساز نظیر لاکهید مارتین و رایتون که به طور طبیعی سودشان در افزایش تنش‌ها در جهان و به واسطه تولید و فروش تسلیحات تأمین می‌شود، اداره امور خارجه انگلیس، کنگره جهانی اوکراین و وزارت خارجه ایالات متحده، ارتش آمریکا، شرکت هوافضا و صنایع دفاعی «نورثروپ گرومن» و شرکت هوایی بوئینگ در رده‌های بعدی تأمین‌کنندگان مالی این اتاق‌های فکر هستند. مرکز تحلیل سیاست اروپا که مرکزی در ورشو نیز دارد به طور خاص بر موضوعات مرتبط با اروپای شرقی و ترویج دستور کار نیرو‌های نظامی ارتش ایالات متحده و سیاست خارجی آن متمرکز شده است. اما مرکز CEPA به خانه‌ای برای چهره‌های رسانه‌ای تبدیل شده است که وقت خود را برای تقابل با کشور‌های مخالف سیاست‌های آمریکا و غرب، از جمله چین، روسیه، ایران و حتی کره‌شمالی اختصاص می‌دهند. افزایش تنش‌ها حتی زمانی که این تنش‌ها اصلاً وجود خارجی هم ندارند از جمله کارویژه‌های این گروه محسوب می‌شود که احتمالاً به منظور ایجاد بازار نظامی برای حامیانش به این امر مبادرت می‌کنند.
برخی گروه‌های لابی‌گر آمریکا
صندوق مارشال که سال ۱۹۷۲ تأسیس شد در واقع با نام صندوق مارشال آلمان شناخته می‌شود، اما در حقیقت ساختار و کالبد آن آمریکایی است و تأمین مالی آن نیز که پیشتر بر عهده برلین بود، در حال حاضر بر عهده آمریکایی‌هاست. این صندوق پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، به ابزاری برای نفوذ آمریکا در اروپای شرقی، از جمله بلگراد و بخارست تبدیل شد. پس از انتخاب دونالد ترامپ، این صندوق گروه دیگری به نام «اتحاد برای حمایت از دموکراسی» را راه‌اندازی کرد. از جمله کارویژه‌های این گروه جدید طبقه‌بندی و تحریک رسانه‌های جمعی علیه مخالفان آمریکا و غرب در فضای مجازی است. یکی از افرادی که در این گروه فعالیت می‌کند، یک آمریکایی‌تبار به نام «توماس ایولف» است که در حال حاضر ریاست رادیو اروپای آزاد را برعهده دارد.
«بیل کریستول»، که «معمار جنگ عراق» شناخته می‌شود و «مایکل مورل» مدیر سابق سیا نیز از اعضای هیئت‌مدیره این گروه تازه‌تأسیس هستند. اما آخرین گروهی که به آن خواهیم پرداخت با نام «مؤسسه ارتقای جنگ» شناخته می‌شود. این گروه لابی‌گر برخلاف دیگر گروه‌ها هدف اولیه خود را کشور‌های مخالف آمریکا نمی‌داند؛ بلکه با هدف افزایش فشار‌ها به طرف‌های درگیر در جنگ‌ها و بحران‌های غرب آسیا ایجاد شده است.
رضا فاتح نیا

ارسال نظرات