زوال دوران کودکی در سایه فضای مجازی
بیش از یک قرن از ظهور تلویزیون میگذرد. تلویزیون آثار اجتماعی زیادی از خود به جای گذاشته و سالیان طولانی روانشناسان، جامعهشناسان و منتقدان اجتماعی جنبههای مختلف تاثیرگذاری آن بر جوامع انسانی را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند.
بیش از یک قرن از ظهور تلویزیون میگذرد. تلویزیون آثار اجتماعی زیادی از خود به جای گذاشته و سالیان طولانی روانشناسان، جامعهشناسان و منتقدان اجتماعی جنبههای مختلف تاثیرگذاری آن بر جوامع انسانی را مورد مطالعه و بررسی قرار دادند. نیل پستمن؛ از منتقدان و صاحبنظران شهره در زمینه رسانه و تکنولوژی در کتاب زوال دوران کودکی این نظر را مطرح میکند که تلویزیون با برداشتن مرز بین آگاهی کودکان و بزرگسالان، از یک سو خصلت کودکانه کودکان را کاهش میدهد و از سوی دیگر، از بلوغ فکری و فرهنگی بزرگسالان میکاهد. به گمان او تلویزیون، دنیای کودکان و بزرگسالان را به هم میپیوندد و اطلاعات و تصاویری در اختیار کودکان قرار میدهد که روزگاری تنها در اختیار بزرگسالان بود. سالها از مرگ پستمن میگذرد، اما اگر به دنیای امروز و تاثیر جنبههای مختلف فضای مجازی بر زندگی مردم نگاه کنیم این سوال به وجود میآید که اگر پستمن زنده بود و این روزها را میدید زوال دوران کودکی را چگونه توصیف میکرد؟
فضای مجازی و دگرگونی مرز کودکی و بزرگسالی
تاثیر فضای مجازی در برهم زدن مرز زندگی کودکان و بزرگسالان به مراتب بسیار بیشتر از تاثیر تلویزیون میباشد. اگر در روزگاری منتقدان تکنولوژی مطرح میکردند که چرا بهترین مکان خانهها به تلویزیون اختصاص داده میشود و خانوادهها به جای گرد هم آمدن به گرد تلویزونها جمع میشوند این روزها دیگر حتی خبری از گردهماییهای خانوادگی نیست. فضای مجازی به گونهای افراد را تسخیر میکند که هر فردی دوست دارد به تنهایی در دنیای مجازی خود سرگرم باشد. اگر در دنیای تلویزیونها تماشاچیان با یکدیگر به نمایشهای تلویزیونی میخندیدند و یا گریه میکردند امروز اعضای یک خانواده در دنیای مجازی خود احساسات را به تنهایی تجربه میکند. در یک خانواده بدون هیچ اشتراک حسی و عاطفی فردی میخندد، فردی گریه میکند و فردی ترس را تجربه میکند.
فضای مجازی و بلوغ زودرس کودکان
کودکان با کلیکهای نامرتبط به بلوغ زودرس میرسند و بزرگسالان با غرق شدن در سرگرمیهای پوچ مجازی و بازیهای رایانهای از بلوغ فکری فاصله میگیرند. زمان به سرعت در حال گذر است و کودکان این عصر در لابه لای صفحات مجازی فرصتی برای تجربه دوران کودکی خود نخواهند داشت. بزرگسالانی که به واسطه مشغلههای زندگی وقتی برای سپری کردن با کودکانشان ندارند ترجیح میدهند از همان سالهای ابتدایی زندگی وسایل الکترونیکی را در اختیار فرزندشان بگذارند. به ندرت میتوان دید که کودکان امروز مشغول بازیهایی همچون قایم موشک، لیله، کش بازی و حتی ماشین بازی و عروسک بازی باشند. پسر بچهها ماشین بازی مجازی با آواتارهای انتخابی را به ماشین بازی حقیقی ترجیح میدهند و دختربچهها به جای به آغوش گرفتن عروسکهایشان ترجیح میدهند صورت عروسکهای مجازی خود را آرایش کنند و برایش لباس خریداری کنند. آن دسته از طراحان و ارائهدهندگان بازیهای رایانه که صرفا به افزایش سودآوری توجه میکنند علاقهای به در نظر گرفتن اصول تربیتی نخواهند داشت. به همین دلیل والدینی که چنین بستری را برای کودکان خود فراهم میکنند و از کنار پیامدهای آن با بی تفاوتی میگذرند مسئول اصلی این آسیبها هستند. در کنار بازیها صفحات مجازی مد و تبلیغات به دنبال شکار کودکان خوشچهره برای مانکنسازی از آنها هستند. آنها با جست و جو در میان صفحات مختص به کودکان در شبکههای اجتماعی طعمههای خود را شکار میکنند و با پیشنهادات مالی وسوسهانگیز در صورت همکاری قول شهرتِ کودکان را به والدین میدهند. به این ترتیب مانکنهای کم سن و سال با انجام حرکات معناداری به دنبال ارائه نمایشی پررنگ از خود در فضای مجازی هستند و در این عرصه با یکدیگر رقابت میکنند. نمایشهایی که اغلب آنها در لایههای پنهان خود، آمیزههایی با معنای تحریک جنسی به دنبال دارند. هر مدلی که بتواند جذابیتهای بصری بیشتری داشته باشد از نظر صاحبان سرمایه باارزشتر است و این معیار برتری به تدریج در میان والدین و کودکان نیز به معیار برتری تبدیل میشود.
اقتضائات مجازی را دریابیم
در حالیکه بسیاری از کارشناسان و روانشناسان معتقدند که اقتضائات سنی ایجاب میکند که تفاوتهایی میان لباس کودک، خردسال و بزرگسال وجود داشته باشد، امروز این مسئله مغفول مانده و ضرورتی برای آن احساس نمیشود و در عوض بازار مد و ست-های مادر و دختری و پدر و پسر هر روز داغتر میشود. به این ترتیب با هجوم دنیای مجازی به خانوادهها نه تنها نوع سرگرمیهای کودکانه متفاوت از گذشته می-شود بلکه نوع پوشش و ظاهر کودکانه نیز تغییر می-کند. تکنولوژی و فضای مجازی هر روز بیشتر از قبل زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد و رها کردن فرزندان در این وضعیت کار درستی نخواهند بود. بهترین راه آن است که والدین قبل از در اختیار قرار دادن هر ابزار و محتوایی اقتضائات سنی فرزندنشان را در نظر بگیرند و متناسب با آن اجازه دهند فرزندشان دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را به طور طبیعی، تدریجی و با کمترین آسیبها سپری کند.
ارسال نظرات