کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که انکار کند که نظام جمهوری اسلامی ایران در حال دفع و خنثی سازی یک جنگ تمام عیار اقتصادی است؛ بدیهی است که در هر جنگی دو جبهه داریم یا بهتر بگویم با دو دسته روبرو هستیم؛ خودی و دشمن. با توجه به شرایط فعلی کشور نخستین گام جهت ترسیم «ابعاد»، «اثرات» و «عواقب» این جنگ اقتصادی، باید مختصات دوست و دشمن را بدست آوریم.
پایگاه رهنما :
کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که انکار کند که نظام جمهوری اسلامی ایران در حال دفع و خنثی سازی یک جنگ تمام عیار اقتصادی است؛ بدیهی است که در هر جنگی دو جبهه داریم یا بهتر بگویم با دو دسته روبرو هستیم؛ خودی و دشمن. با توجه به شرایط فعلی کشور نخستین گام جهت ترسیم «ابعاد»، «اثرات» و «عواقب» این جنگ اقتصادی، باید مختصات دوست و دشمن را بدست آوریم. ضرباتی که قشر نفوذی (یا دشمنان خودی) طی سالهای پس از انقلاب و بویژه طی دو سال اخیر در حوزه اقتصادی بر کشور وارد کردهاند را نمیتوان با ضربات دشمن مقایسه کرد. بسیاری از چهرههای سرشناس غربی طی ماههای اخیر با اعتراف نسبت به شکست اقدامات اقتصادی غرب علیه ایران تنها عامل اثرگذار در جنگ اقتصادی کنونی علیه کشورمان را به صورت غیرمستقیم «نفوذیها» عنوان کردهاند. «ریچارد دالتون»، سفیر اسبق انگلستان در ایران در یادداشتی در روزنامه گاردین تاکید میکند که جنگ اقتصادی «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا علیه ایران محکوم به شکست است. دیوید کایلا کارشناس اقتصادی روزنامه فرانسوی «لوفیگارو» همین مسئله را مورد تاکید قرار میدهد یا تریتا پارسی بنیانگذار شورای ملی ایرانیان آمریکا میگوید راهبرد ترامپ علیه ایران به گل نشسته است چرا که پس از انتخابات کنگره، رییس جمهوری ایالات متحده برای پیش برد سیاست ضد ایرانی خود با مشکلات داخلی و خارجی فزایندهای همچون روابط با سعودی روبرو خواهد بود. طی روزهای اخیر بارها بسیاری از تئوریسینها غربی به بینتیجه بودن تحریمها و فشارهای اقتصادی آمریکا-اروپا علیه ایران اذعان کردهاند، اما امیدواری همچنان نسبت به قشر نفوذی در داخل کشور برای اثرگذار کردن فشارهای اقتصادی وجود دارد. نفوذیهای غرب همچنان که تلاش میکنند معادلات حاکمیت از فشارهای ضدایرانی غرب را دچار التهاب کنند، در تلاش هستند تا مردم را به عنوان ابزاری جهت اعمال فشار به حاکمیت برای امتیازدهی به غرب وارد صحنه کنند؛ احتکار، ضریب دادن به گرانی و جوسازی و ایجاد نگرانی در مردم نسبت به گرانیها در روزهای پایانی سال از جمله تاکتیکهای این گروه است که میتواند منجر به وخیم شدن اوضاع اقتصادی در کشور شود. با یک جستجوی ساده در بین اقشار مختلف جامعه میتوان پی برد که باور عمومی و حتی نخبگانی اکثریت جامعه آن است که در این جنگ چند بعدی، نظام سلطه از فراتر از مرزهای سیاسی-جغرافیایی با توطئههای مختلف تلاش کرده بر اقتصاد داخلی (اقتصاد و معیشت مردم) اثر گذاشته، و بستر ناکارآمدی حکومت و نارضایتی مردم را فراهم کند. گروهی، بویژه در ماههای اخیر و همزمان با بالا گرفتن موج گرانیها (بویژه در بازار ارز و طلا) حرف از دشمن داخلی به میان آورده و بر این باور پافشاری میکنند که برخی سیاستهای اقتصادی به جای حل مشکل، در عمل ایجاد مشکل کرده وهدف از اعمال آنها براندازی است.
به عنوان نمونه «حسین راغفر» از اقتصاددانان وابسته به جریان اصلاحطلب در مطلبی هشدارآمیز که تحت عنوان «زیر خیمه بازار ارز، کودتایی در حال تدارک است!» نتیجهگیری کرده که «بازار ثانویه ارز نوعی برنامهریزی برای ایجاد نارضایتی عمومی است» و از دستگاههای امنیتی تقاضای واکنش فوری برای مقابله با این کودتا کرده و این خطر را هم گوشزد کرده که دلار التهابات بیشتری را نیز تجربه خواهد کرد. تعداد فراوانی از صاحبنظران اقتصاد سیاسی با نظر این اقتصاددان موافق هستند؛ آنها از قراین نتیجه گرفتهاند که دشمن و براندازان به اقتصاد ایران نفوذ کردهاند. تعداد دیگری نیز از اقتصاددانان، هشدارهای مشابهی را ارائه دادهاند مبنی بر اینکه: «مواد اولیه کارخانهها را در گمرک حبس شده، صرافیها را که میتوانند تحریمها را دور بزنند تعطیل کرده، میلیاردها دلار ارز و طلای کشور را هدر داده، موجی از ناامیدی را در فضای رسانهای-مجازی به جامعه پمپاژ میکنند و ...». تمام اینها در حالی است رهبرمعظم انقلاب اسلامی طی ۵ سال اخیر بارها نسبت به مسئله نفوذ هشدار دادهاند و از مسئولان ارشد کشور درخواست کردهاند تا نسبت به تحرکات نفوذیها در تیمهای تصمیمگیری و تصمیمسازی هوشیار باشند، همین مسئله است. امروز گستره نفوذ نفوذیها نه تنها در حوزه مذاکرات با کشورهای غربی خلاصه نمیشود بلکه در حوزههای فرهنگی و اقتصادی نیز میتوان ردپای آنها را به صورت ویژه دید و دنبال کرد.
ارسال نظرات