دوشنبه ؛ 21 مهر 1404

نقش جمهوری اسلامی ایران در صلح خاورمیانه (غرب آسیا)

توافق اعلام‌شده در ۸ اکتبر ۲۰۲۵ بین حماس و رژیم صهیونیستی، که فاز اولیه برنامه ۲۰ ماده‌ای دونالد ترامپ برای به اصطلاح پایان جنگ غزه است، نقش مستقیم ایران را در مذاکرات نشان نمی‌دهد، اما به عنوان حامی اصلی حماس، تأثیرات غیرمستقیمی بر موقعیت ایران در منطقه دارد.
کد خبر : 20190

تبیین:

ترامپ در اعلام توافق، ایران را به عنوان بخشی احتمالی از "وضعیت صلح کلی" توصیف کرده و حتی پیشنهاد پیوستن ایران به پیمان‌های ابراهیمی را مطرح کرده است.  با این حال، میانجی‌گران اصلی مانند ترکیه، قطر و مصر بوده‌اند، در حالی که ایران به دلیل حمایت از فلسطین، در جنگ مستقیم با رژیم صهیونیستی هم در جبهه های مختلف درگیر شده بود. این توافق شاید در نگاه غربی ها بتواند نفوذ ایران را در غزه کاهش دهد، زیرا شامل عقب‌نشینی اسرائیلی، آزادسازی گروگان‌ها و تبادل زندانیان است، بدون اینکه خلع سلاح حماس را الزامی کند چیزی که ایران مخالف آن است، البته هر عقل سلیمی نیز مخالف آن می باشد زیرا تاریخ نشان داده رژیم صهیونیستی و آمریکا به تعهدات خود پایند نیستند و اساسا این کار عاقلانه نیست.

برای ارزیابی نقش ایران، تحلیل را بر اساس نظریات سیاسی اندیشمندان اسلامی ایرانی و غربی ساختاربندی می‌کنم.

۱. نظریات اندیشمندان اسلامی ایرانی: تأکید بر مقاومت و عدالت

این دیدگاه‌ها ریشه در انقلاب 1357 دارند و ایران را رهبر "محور مقاومت" می‌بینند، اما با تفاوت‌هایی در تأکید بر دیپلماسی یا ایدئولوژی.

حضرت آیت‌الله خمینی(ره):

حضرت امام(ره)  نقش ایران را صادرکننده انقلاب اسلامی می‌دانستند، جایی که صلح بدون نابودی "غده سرطانی" (اسرائیل) ممکن نیست. 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(رهبر معظم انقلاب) :

ایشان بر "استراتژی مقاومت" تأکید دارند، که در سخنرانی‌هایشان نقش ایران را به عنوان حامی "مظلومان" می‌بینند. ایشان صلح را "مثبت" می‌دانند تنها اگر بر عدالت استوار باشد، نه بر فشار غربی.

مرحوم علی شریعتی:

انقلابی اسلامی، ترکیب اسلام با سوسیالیسم، نقش ایران را در "همبستگی مظلومان" علیه امپریالیسم غربی و صهیونیسم می دانست، از نگاه وی احتمالا توافق بخشی از "غرب‌زدگی" است درصورتی که مقاومت را تضعیف کند.

شهید استاد مرتضی مطهری:

ایشان بر ایدئولوژی اسلامی علیه ماتریالیسم غربی تمرکز داشتند،  نقش ایران را در حفظ ارزش‌های اسلامی می‌بینند، توافق را اگر عدالت نیاورد، رد می‌کند.

سید حسین نصر:

فیلسوف اسلامی، بر حکمت الهی و نقد مدرنیسم غربی تأکید دارد،   ایران را منبع معنوی تعادل در روابط بین‌الملل می‌بیند، توافق را فرصتی برای کاهش تنش‌ها می‌داند اگر به عدالت بیانجامد.

خروجی عملی:

بر اساس این نظریات، جمهوری اسلامی محور مقاومت می باشد و دنیای غرب سعی دارد این محوریت را دچار اختلال نماید و به چالش کشاند . تقویت محور مقاومت برای جلوگیری از "صلح تحمیلی"، با ترکیبی از ایدئولوژی و دیپلماسی باید توامان در برنامه باشد .

۲. نظریات اندیشمندان غربی: واقع‌گرایی، برخورد تمدن‌ها، قدرت نرم و انتقاد امپریالیسم

این دیدگاه‌ها ایران را از منظر قدرت، ایدئولوژی یا فرهنگی تحلیل می‌کنند.

جان مرشایمر:

واقع‌گرایی نوکلاسیک، ایران را قدرت منطقه‌ای علیه هژمونی آمریکا-اسرائیل می‌بیند،  توافق را فرصتی برای ایران می‌داند اگر ترامپ فشار بیاورد.

ساموئل هانتینگتون:

برخورد تمدن‌ها، ایران را رهبر تمدن اسلامی شیعی در تقابل با غرب می‌بیند، توافق ممکن است برخورد را کاهش دهد، اما ایدئولوژی ایران مانع است.

نوام چامسکی:

چپ انتقادی، ایران را مقاوم علیه امپریالیسم آمریکایی می‌بیند،  توافق را فرصتی برای کاهش فشار غرب می‌داند.

هنری کیسینجر:

واقع‌گرا، ایران را تهدید "امپراتوری رادیکال" می‌بیند، بر تعادل قدرت در خاورمیانه تأکید دارد،   توافق را ممکن است به نفع تعادل ببیند اگر ایران محدود شود.

ادوارد سعید:

 اورینتالیسم، نقد نمایندگی غربی از شرق، درگیری اسرائیل-فلسطین را بخشی از اورینتالیسم می‌بیند،  نقش ایران را در مقاومت علیه اورینتالیسم می‌بیند.

استفن والت:

واقع‌گرا، سیاست خارجی ایران را علیه هژمونی می‌بیند، توافق را اگر تعادل ایجاد کند، مثبت می‌داند.

فرانسیس فوکویاما:

پایان تاریخ، ایران را چالش برای لیبرال دموکراسی می‌بیند، اما ممکن است به دموکراسی حرکت کند، توافق را گامی به سوی لیبرالیسم می‌بیند.

جوزف نای:

قدرت نرم، نقش ایران را از طریق فرهنگ و ایدئولوژی در خاورمیانه می‌بیند، توافق را فرصتی برای افزایش قدرت نرم ایران می‌داند.

خروجی عملی:

غرب باید ایران را از طریق دیپلماسی و قدرت نرم درگیر کند تا نقشش از مانع به شریک تبدیل شود. نتیجه آن فشار بر واسطه ها و مذاکرات هسته‌ای برای تعادل می دانند.

نتیجه‌گیری و پیش‌بینی آینده

با تلفیق این نظریات، نقش ایران دوگانه باقی می‌ماند: مقاومت ایدئولوژیک از منظر ایرانی و مانع از دیدگاه غربی. توافق ممکن است به نظر دنیای غرب نفوذ ایران را در منطقه و جهان تضعیف کند، اما در کوتاه مدت و بلندمدت بایدشاهد افزایش روزافزون جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت باشیم. با توجه به نگاه رهبران ایران ، وضعیت رسمی کشور حمایت محتاطانه از پاسخ حماس به برنامه به اصطلاح صلح ترامپ است، اما با تأکید بر هشدارهای جدی که ابعاد خطرناک پیشنهاد را برجسته کرده و نسبت به عدم پایبندی رژیم صهیونیستی به تعهدات گذشته .  این موضع نشان‌دهنده حفظ رویکرد مقاومت است، بدون تأیید کامل توافق تا تضمین پایان اشغال و عدالت برای فلسطینیان.

محمد سجاد شیرودی

ارسال نظرات