جنگی بیسابقه در تاریخ بشر از جهات مختلف، طی دو سال گذشته در جغرافیای کوچک ٣۶٠ کیلومتری غزه با ویژگی متراکمترین منطقه جمعیتی جهان از طریق مذاکره و توافق طرفین جنگ پایان یافت. هرچند در پایبندی طرف صهیونیستی به این توافق (هم اینک که این یادداشت نگارش میشود، و چندین ساعت از اجرای آتشبس میگذرد، اخبار از نقض آتشبس و بمباران شدید غزه حکایت میکند) برای بلندمدت، تردیدهای جدی وجود دارد و ضامن این پایبندی یعنی ترامپ، خود فردی غیرمتعهد و غیرقابلاعتماد است؛ لکن این پرسش اصلی در مقطع فعلی نیاز به پاسخ دارد که پیروز این جنگ بیسابقه کیست؟ در این جنگ پیروزی با حماس، مردم غزه، اضلاع مقاومت و حامیان آنان بود، یا رژيم صهيونيستی و حامیان غربی او پیروز شدند؟ کدام طرف و به چه دلایلی در این جنگ پیروز شدند؟ کوتاهسخن اینکه، حماس و مردم مقاوم و کمنظیر غزه، به دلایل زیر پیروز این جنگ بیسابقه میباشند:
١. جنگ در ۷ اکتبر و یا ١۵ مهر ١۴٠٢، با عملیات #طوفان_الاقصی از سوی حماس علیه رژیم صهیونی، بهعنوان یک دفاع مشروع آغاز شد. حماس هم بهخاطر جنایتهای ٧۵ ساله رژیم صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین، و هم بااطلاع از برنامه صهیونیستها که برای تهاجم به غزه آماده شده بودند؛ بهصورت پیشدستانه، عملیات نظامی بیسابقه و معجزهآسای طوفانالاقصی را انجام داد.
٢. عملیات نظامی طوفانالاقصی و نتایج اولیهی آن، همگان بهویژه صهیونیستها و حامیان آنان را در جهان، به بهت، حیرت و سردرگمی فرو برد. شکستهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی در این عملیات، رژیم صهیونیستی را تا آستانه یک فروپاشی زودهنگام پیش برد. به همین دلیل دولتهای آمریکا، اروپایی و بعضاً عربی، با همهی توان برای نجات صهیونیستها، نهتنها به میدان آمدند؛ بلکه برای هر نوع جنایتی هم دست رژیم صهیونی را باز گذاشته و کمکش کردند.
٣. سران رژیم صهیونی و خصوصاً نتانیاهو بر اساس آنچه طی عملیات طوفانالاقصی اتّفاق افتاده بود، تنها راه جبران شکستها، خسارتها و تضمین امنیت آینده را، در تحقق چند هدف بزرگ و راهبردی خلاصه، اعلام و مرتب تکرار کردند. آزادسازی اسرای صهیونیستی از طریق عملیات نظامی، نابودی کامل حماس، کوچ اجباری مردم غزه و الحاق غزه به دیگر سرزمینهای اشغالی برای شهرکسازی، اصلیترین این اهداف اعلامی است.
۴. انجام تمامی جنایتهای بیسابقه در تاریخ در این دو سال از سوی ارتش رژیم صهیونیستی با کمک غربیها در غزه با رویکرد نسلکشی، برای تحقق این اهداف بود.
۵. حالا بعد از دو سال نتانیاهو و دیگر سران رژیم صهیونیستی و حامیان غربی و خصوصاً آمریکایی آنان، برای رهایی از شرایط سخت خودساخته، برای پایاندادن به جنگ بدون دستیابی به هیچ یک از اهداف اعلامی، مجبور به مذاکره با حماس شدند. همان حماسی که دو سال برای نابودیاش، دست به هر جنایتی در یک جغرافیای ٣۶٠ کیلومتری زدند. نکته مهم در این مذاکرات هم این شروط حماس بود که به رژیم صهیونی تحمیل شد. در واقع حماس، هم در میدان و هم در دیپلماسی، اراده خود را بر صهیونیستها تحمیل کرد.
۶. اما نکته پایانی اینکه، ارزش همراهسازی تمامی ملتها در جهان با آرمان ملت فلسطین برای آزادی سرزمینهای اشغالی و قدس شریف در آینده، آن قدر زیاد و بااهمیت راهبردی میباشد که خسارتهای وارده جانی، مالی و دیگر سختیهایی که حماس و مردم غزه و همچنین دیگر اضلاع مقاومت در این دو سال متحمل شدند، قابل توجیه است.
نویسنده : دکتر یدالله جوانی
ارسال نظرات