دوشنبه ؛ 21 مهر 1404
یادداشت

پنج راه برای مهار صادرات نفت ایران به چین

اجرای مؤثرتر تحریم‌های بازگشته‌ی «اسنپ‌بک» علیه ایران می‌تواند اثر تعیین‌کننده‌ای بر صادرات نفت این کشور به چین بگذارد.
کد خبر : 20153

تبیین:

موسسه نشنال اینترست آمریکا  : 2 اکتبر 10 مهر 1404

https://nationalinterest.org

اجرای مؤثرتر تحریم‌های بازگشته‌ی «اسنپ‌بک» علیه ایران می‌تواند اثر تعیین‌کننده‌ای بر صادرات نفت این کشور به چین بگذارد.

با بازگشت تحریم‌های سازمان ملل متحد در قالب سازوکار «اسنپ‌بک»، رژیم تهران بیش از پیش منزوی و تحت فشار قرار گرفته است. این اقدامات، استاندارد «غنی‌سازی صفر» را دوباره برقرار کرده و محدودیت‌های مربوط به انتقال سلاح، تراکنش‌های مالی و سرمایه‌گذاری در بخش انرژی را بازمی‌گرداند.

در عرصه جنگ مالی، پرسش کلیدی این است که آیا دولت ترامپ می‌تواند چین را وادار کند تا واردات نفت از ایران را کاهش دهد یا نه.

حتی در اوج کارزار «فشار حداکثری» آمریکا، صادرات نفت ایران هرگز به‌طور کامل متوقف نشد. داده‌ها نشان می‌دهد که تهران در سال ۲۰۲۵ به‌طور میانگین روزانه ۱.۸ میلیون بشکه نفت صادر کرده است. این صادرات عمدتاً به مقصد چین انجام می‌شود با تخفیف‌های سنگین، ارسال‌های پنهانی و ناوگان سالخورده موسوم به «ناوگان سایه».

اگر اجرای تحریم‌ها بر گلوگاه‌هایی چون حمل‌ونقل دریایی، پالایشگاه‌ها و تسویه‌های مالی متمرکز نشود، تحریم‌های احیاشده صرفاً نمادین خواهند بود و نه واقعی.

 

تحریم‌ها زمانی می‌توانند رفتار را تغییر دهند که هزینه‌های سنگینی بر بازیگران کلیدی و زیرساخت‌های حیاتی تجارت هدف‌گرفته تحمیل کنند. رژیم تهران در دور زدن تحریم‌ها تبحر یافته است. ممنوعیت‌های قانونی تا زمانی که نفتکش‌ها حرکت می‌کنند، پالایشگاه‌ها نفت ایران را فرآوری می‌کنند و بانک‌ها درآمد حاصل را تسویه می‌نمایند، بی‌اثر خواهند بود. چارچوب تحریمی که این گره‌های کلیدی را هدف قرار ندهد، عملاً تأثیری بر درآمدهای تهران نخواهد داشت.

گام‌های موردنیاز برای مؤثر شدن این تحریم‌ها مشخص، عملی و بر پایه اختیارات قانونی موجود هستند و باید به‌صورت مرحله‌ای اجرا شوند تا بیشترین اثر را بگذارند.

۱. سخت‌گیری در پوشش بیمه‌ای کشتی‌ها

پوشش بیمه‌ای «P&I» (حفاظت و غرامت) باید مشروط به ارائه اسناد تأییدشده باشد، از جمله ردیابی پیوسته سیستم موقعیت‌یابی (AIS)، بارنامه‌های معتبر و سوابق بندری شفاف. هر کشتی که این شرایط را نداشته باشد، باید از سوی «گروه بین‌المللی کلوب‌های P&I» (IG) از شمول بیمه خارج شود. این گروه تنها نهاد بیمه‌ای است که در بنادر اصلی و از سوی پالایشگاه‌های جهانی پذیرفته می‌شود.

گزینه‌های جایگزین غیرعضو IG – مانند بیمه‌گران دولتی یا منطقه‌ای تنها زمانی می‌توانند فعالیت کنند که بنادر به‌طور مشخص اجازه دهند؛ همان‌گونه که هند در سال جاری به‌صورت محدود برای بیمه‌گران روسی مجوز صادر کرد.

این سابقه نشان می‌دهد که محور اجرای تحریم‌ها، خودِ صدور بیمه نیست، بلکه پذیرش بیمه از سوی بنادر و پالایشگاه‌ها است. بنابراین، تحریم مؤثر نیازمند سه اقدام هماهنگ است:

۱. کلوب‌های IG بیمه کشتی‌های متخلف را لغو کنند.

۲. مقامات بندری از ورود کشتی‌های بدون بیمه خودداری کنند.

۳. پالایشگاه‌ها از تخلیه محموله‌های بدون گواهی بیمه IG امتناع ورزند.

اجرای منسجم این مقررات باعث کاهش ناوگان قابل‌استفاده، افزایش هزینه تراکنش‌ها و اجبار ایران به ارائه تخفیف‌های بیشتر برای فروش نفت خواهد شد.

۲. مقابله با ناوگان سایه

ناوگان سایه عمدتاً شامل کشتی‌هایی با عمر بیش از ۲۰ سال است که مکرراً تغییر پرچم می‌دهند یا طبقه‌بندی فنی خود را عوض می‌کنند. طبق کنوانسیون‌های دریایی، مقامات بندری می‌توانند این کشتی‌ها را به دلایل ایمنی توقیف کنند.

اولویت دادن به بازرسی نفتکش‌های مرتبط با ایران، موجب افزایش توقیف‌ها، لغو گواهی‌های ایمنی و در نهایت اسقاط کشتی‌های فرسوده می‌شود. این روند بدون نیاز به قوانین جدید، به‌تدریج ظرفیت ایران را کاهش خواهد داد.

 

۳. تحریم پالایشگاه‌ها و ترمینال‌های مرتبط

در اوایل سال جاری، تحریم یک پایانه نفتی چینی به نام «هایه دونگ‌جیاکو» باعث شد محموله‌ها به بنادر مجاور از جمله «هوانگ‌دائو» منتقل شوند که تأخیر و افزایش تخفیف نفت ایران را در پی داشت. همچنین، تحریم دو پالایشگاه در استان شاندونگ باعث شد گروه بندری آن استان از پذیرش محموله‌های آنان خودداری کند و کشتی‌ها ناچار شوند به بنادر کوچک‌تر بروند.

نویسندگان پیشنهاد می‌کنند این رویکرد به‌صورت نهادی و نظام‌مند دنبال شود: ایجاد فهرست چرخشی از ترمینال‌ها و پالایشگاه‌هایی که بارها با محموله‌های مشکوک مرتبط شده‌اند، تا دسترسی ایران به بازار محدود و هزینه‌ها افزایش یابد. این روش مبتنی بر شواهد است و از اختلال در جریان تجارت مشروع جلوگیری می‌کند.

۴. پیگیری مالی و مقابله با پولشویی

تهران درآمدهای نفتی خود را از طریق شبکه‌ای از شرکت‌های صوری و صرافی‌ها شست‌وشو می‌دهد. صرفِ تحریم این شرکت‌ها کافی نیست. وزارت خزانه‌داری آمریکا، از طریق دفتر کنترل دارایی‌های خارجی (OFAC) و واحد «اجرای جرایم مالی» (FinCEN)، باید به‌طور منظم گزارش‌هایی درباره شرکت‌ها و الگوهای مشکوک منتشر کند تا بانک‌های جهانی بتوانند سریعاً روابط خود را با این نهادها قطع کنند. این امر تهران را ناچار می‌سازد از مسیرهای پرهزینه‌تر و پرریسک‌تر برای نقل‌وانتقال مالی استفاده کند.

 

۵. هدف قرار دادن مدیران و سهام‌داران شرکت‌های صوری

ایران برای مدیریت شرکت‌های پوششی از شبکه‌ای از افراد مورد اعتماد استفاده می‌کند که مسئول انتقال نفت و شست‌وشوی درآمدها هستند. تحریم‌ها باید اعضای هیئت‌مدیره، مدیران ارشد و سهام‌داران اصلی این شرکت‌ها را نیز در بر بگیرد تا دایره افرادی که رژیم می‌تواند برای عملیات غیرقانونی به‌کار گیرد، محدود شود.

 

تأثیر مورد انتظار

مجموعه این اقدامات، ضعف‌های ساختاری تجارت نفت ایران را هدف می‌گیرد:

الزامات بیمه و بندری، ناوگان قابل‌استفاده را کوچک می‌کند، تحریم ترمینال‌ها و پالایشگاه‌ها، خریداران را محدود می‌سازد،

شفافیت مالی، شبکه‌های واسطه را تضعیف می‌کند.

اگر این اقدامات به‌صورت مرحله‌ای و منظم انجام شوند، هزینه‌های ایران افزایش یافته و درآمد خالص صادراتی آن کاهش می‌یابد، حتی اگر بخشی از حجم صادرات همچنان ادامه یابد.

 

شاخص‌های ارزیابی این روند نیز قابل اندازه‌گیری است:

ظرف چند ماه پس از اجرای جدی تحریم‌ها، صادرات نفت باید به میانگین ۸۰۰ هزار بشکه در روز (دوران فشار حداکثری) کاهش یابد،

تخفیف نفت ایران افزایش یابد،

تعداد نفتکش‌های مرتبط با ایران که توقیف، از پرچم خارج یا اوراق می‌شوند، هر فصل بیشتر شود،

حجم نفت عبوری از ترمینال‌های تحریم‌شده به‌طور پیوسته افت کند.

این شاخص‌ها معیارهایی عینی برای سیاست‌گذاران فراهم می‌کنند تا بتوانند ارزیابی کنند فشارها تا چه اندازه درآمدهای تهران را کاهش داده است.

 

جمع‌بندی

تحریم‌های اسنپ‌بک ممکن است چارچوب قانونی ایجاد کنند، اما الزاماً قدرت بازدارندگی ندارند. تهران از گذشته آموخته است که اگر اجرای تحریم‌ها سست باشد، ظاهر تحریم‌ها جایگزین اثر واقعی آن می‌شود.

اگر دولت‌ها به بیانیه‌ها بسنده کنند، ایران همچنان قادر خواهد بود از صادرات نفت درآمد کسب کند و فعالیت‌های منطقه‌ای خود را تأمین مالی نماید.

اما اگر اصل اجرای مستمر و سختگیرانه دنبال شود، درآمدهای رژیم کاهش می‌یابد.

تفاوت میان «نمادگرایی» و «اقدام واقعی» تعیین خواهد کرد که آیا تحریم‌های اسنپ‌بک واقعاً فشار راهبردی ایجاد می‌کنند یا صرفاً به نمایش سیاسی دیگری بدل خواهند شد.

 

درباره نویسندگان:

دکتر آیدین پناهی، کارشناس سیاست‌های انرژی و صنعت است.

دکتر سعید قاسمی‌نژاد، مشاور ارشد در «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» (FDD) و متخصص در امور مالی و تحریم‌های ایران است.

سعید قاسمی‌نژاد و آیدین پناهی

ارسال نظرات