- عکس / تصاویر دیده نشده از شهید رائد سعد
- بانک اهداف در جنگ شناختی
- کشتار دانشجویان در ۱۶ آذر و یک سند تاریخی از شکنجه مخالفان با «خرس» در دوره پهلوی!
- آیا نبرد حضرموت نقشه یمن را تغییر خواهد داد؟
- یادداشت ها / آیا پایان ماه عسل صهیونیستها در سوریه نزدیک است؟!
- قیام جوانان سوری | پیام عملیات «بیت جن» برای جولانی و صهیونیستها
- بسیج تمدنساز، نفس آخر استکبار
- دومین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه(س) با حضور رهبر انقلاب
- انصارالله: جنگافروزی عربستان علیه یمن عواقب سنگینی دارد
- منظور: برنامه هفتم با کار کارشناسی کمسابقه تدوین شد/ بخش بزرگ برنامه قابل اجراست
- ۶۵۶ میلیون دلار صادرات با «مجوزهای رد شده» /بازهم پای کارتهای اجارهای در میان است؟
- نصراللهی، استاد ارتباطات: مستند عبری تسنیم آغاز عصر جدیدی از حرکت رسانهای ایران است
- ایران لولای ژئوپلیتیک جهان
- یادداشت / کد حیفا
- حل مسائل ایران را از کنیسههای آمریکا طلب نکنید
سهشنبه ؛ 25 آذر 1404 ابعاد آثار رواني تحريم و روش خنثيسازي آن
تحریم دو بعد روانی و فیزیکی دارد که معمولا بعد روانی آن بیش از آثار اجرایی بر جامعه هدف تاثیر دارد به عنوان نمونه کشور مهاجم با عملیاتروانی آثار تحریم را آنقدر بزرگ جلوه میدهد که مخاطب در کشور هدف از ترس مواجه شدن با تحریم بیشتر وحشت میکند تا اعمال خود تحریم! ریچاد نفیو نیز در کتاب خود (هنر تحریمها) بارها اشاره میکند به نقش یاس و ناامیدی از یک نوسان مقطعی مانند گرانی مرغ در بازار اشاره و تاکید میکند که این میزان یاس عمومی در هیچ یک از برنامههای تحریمی قبلی دیده نشده بود.
۱- تحریم دو بعد روانی و فیزیکی دارد که معمولا بعد روانی آن بیش از آثار اجرایی بر جامعه هدف تاثیر دارد به عنوان نمونه کشور مهاجم با عملیاتروانی آثار تحریم را آنقدر بزرگ جلوه میدهد که مخاطب در کشور هدف از ترس مواجه شدن با تحریم بیشتر وحشت میکند تا اعمال خود تحریم! ریچاد نفیو نیز در کتاب خود (هنر تحریمها) بارها اشاره میکند به نقش یاس و ناامیدی از یک نوسان مقطعی مانند گرانی مرغ در بازار اشاره و تاکید میکند که این میزان یاس عمومی در هیچ یک از برنامههای تحریمی قبلی دیده نشده بود. به اذعان آمریکاییها این یأس توانست برای افزایش حس فشار و نبود آسایش در درون ایران کمک کند. همانطور که در ادامه اشاره خواهد شد یکی از ابعاد جنگ رسانهای –تبلیغاتی نظام سلطه علیه جامعه ایرانی جهت پیادهسازی پروژه ناامیدسازی جامعه ایرانی در حال اجرا است.
۲- خلع سلاح و «رفع نگرانی» درباره سلاح کشتارجمعی و برنامه تسلیحاتی، شیمیایی، هستهای و موشکی عراق موجب شد از ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ عراق مورد بازرسیهای گسترده، برنامه نفت در برابر غذا واقع شود. چنین وضعیتی نه تنها شرایط آن روز کشور عراق را بهبود نبخشید بلکه استمرار بهانهگیری غرب، تداوم تحریمها و جلوگیری از واردات حتی کالاهای اساسی و دارویی به بهانه کاربرد دوگانه را بدنبال داشت و حتی به مرگ بیش از پانصد هزار عراقی و بسترسازی برای حمله به عراق شد. در هفتههای گذشته رسانههای ضدانقلاب با هدف «ایجاد رعب در جامعه ایرانی» نسبت به آینده کشور، شایعه فروش نفت ایران در برابر دریافت غذا از عراق را مطرح کردهاند و در روزهای اخیر اینگونه القاء میکنند که سازوکار مالی کشورهای عضو اتحادیه اروپا تحت عنوان SPV نیز با هدف اجرایی شدن سیاست «نفت در برابر غذا» است. هفته قبل بود که رویترز به نقل از دو مقام عراقی نوشت که عراق با ایران توافق کرده در برابر تحویل اقلام خوراکی و انساندوستانه به ایران، گاز و برق از این کشور دریافت کند. این موضوع با استقبال رسانههای ضدانقلاب و شبکههای فارسی زبان قرار گرفت. فارغ از اینکه «دیپلماسی سازش» چه هزینههای را تاکنون با خود برای جامعه به همراه داشته است و باید رویکرد فعلی در عرصه سیاست خارجه تغییر کند، اما باید در نظر داشت که نظام سلطه و رسانههای فارسی زبان وابسته به سرویس جاسوسی غربی با تکرار کلیدواژههای اینچنینی که «ایران در شرایط نفت در برابر غذا» قرار گرفته، بدنبال تزریق روحیه ناامیدی و یاس به جامعه نسبت به آینده انقلاب» است. غرب به دنبال آن است که شکلگیری چنین سیاستی (نفت در برابر غذا) را حاکمیت اسلامی نه دشمنیهای دامنهدار خود وانمود کند و به جامعه ایرانی بقبولاند که عبور از مفاهیم انقلابی در عرصه سیاستخارجه تنها راهکار اجرایی است. جالب است بدانیم که یکی از افسران مسئول برنامهریزی در پنتاگون درباره تشدید فشارهای آمریکا و اعمال سیاست نفت در برابر غذا میگوید: «از ما میپرسند آیا تشخیص نمیدادید که این حملات به سیستم آبرسانی صدمه خواهد زد؟ خوب! ببینیم اصلاً هدف ما از تحریمها چه بود؟ کمک به مردم عراق؟ بههیچوجه! بنابراین، هدف ما از حمله به زیرساختها شتاب بخشیدن به تأثیر تحریمها بود».
۳- به سبب نظام تحمیلی ایالاتمتحده و متحدانش درآمد نفت عراق در سال ۲۰۰۲، ۴۰ درصد نسبت به سال ۲۰۰۱ کاهش یافت و بیش از دو میلیارد دلار قراردادهای مربوط به کالاهای موردنیاز انسانی، که همه آنها تصویبشده بود، متوقف شد و امروز اروپا با فرصت سوزی در اجرای تعهدات برجامی و غیر برجامی (بعد از خروج ترامپ از برجام) در پازل آمریکا بازی کرده و تلاش میکند شرایطی مشابهی را برای کشورمان رقم بزند. این در حالی است که دولت همچنان با فرصت سوزی حداقل ۸ ماه اروپا مدارا میکند.
۴- برای بیاثرکردن طراحیهای آمریکا-اروپا جهت اجرای ناامیدسازی جامعه ایرانی نسبت به آینده انقلاب، باید ضربالاجل کوتاه مدت برای اروپاییها تعیین شود و حتی اجرای برخی از تعهدات طرف ایرانی به حالت تعلیق درآید، که اتخاذ چنین روشی میتواند روحیه جامعه ایرانی را به طرز محسوسی ارتقا داده و پروژه غربیها را به بن بست برساند. تعلیق تعهدات و خروج موقت ایران از توافق هستهای میتواند دامهایی نظیر «نگه داشتن ایران ذیل فصل هفتم طبق قطعنامه ۲۲۳۱»، «ایجاد بهانههای جدید و منطبق بر مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ برای امریکاییها نظیر تخلف القا کردن آزمایش موشکی ایران»، «چهارچوبمندسازی رفتار هستهای-دفاعی ایران طبق نظام دلخواه امریکا»، «معطل نگه داشتن اقتصاد کشور به امید گرهگشایی برجام» و «ایجاد رکود در کسبوکار»، «نبود سرمایهگذاری خارجی» را نیز خنثی کند.
۲- خلع سلاح و «رفع نگرانی» درباره سلاح کشتارجمعی و برنامه تسلیحاتی، شیمیایی، هستهای و موشکی عراق موجب شد از ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ عراق مورد بازرسیهای گسترده، برنامه نفت در برابر غذا واقع شود. چنین وضعیتی نه تنها شرایط آن روز کشور عراق را بهبود نبخشید بلکه استمرار بهانهگیری غرب، تداوم تحریمها و جلوگیری از واردات حتی کالاهای اساسی و دارویی به بهانه کاربرد دوگانه را بدنبال داشت و حتی به مرگ بیش از پانصد هزار عراقی و بسترسازی برای حمله به عراق شد. در هفتههای گذشته رسانههای ضدانقلاب با هدف «ایجاد رعب در جامعه ایرانی» نسبت به آینده کشور، شایعه فروش نفت ایران در برابر دریافت غذا از عراق را مطرح کردهاند و در روزهای اخیر اینگونه القاء میکنند که سازوکار مالی کشورهای عضو اتحادیه اروپا تحت عنوان SPV نیز با هدف اجرایی شدن سیاست «نفت در برابر غذا» است. هفته قبل بود که رویترز به نقل از دو مقام عراقی نوشت که عراق با ایران توافق کرده در برابر تحویل اقلام خوراکی و انساندوستانه به ایران، گاز و برق از این کشور دریافت کند. این موضوع با استقبال رسانههای ضدانقلاب و شبکههای فارسی زبان قرار گرفت. فارغ از اینکه «دیپلماسی سازش» چه هزینههای را تاکنون با خود برای جامعه به همراه داشته است و باید رویکرد فعلی در عرصه سیاست خارجه تغییر کند، اما باید در نظر داشت که نظام سلطه و رسانههای فارسی زبان وابسته به سرویس جاسوسی غربی با تکرار کلیدواژههای اینچنینی که «ایران در شرایط نفت در برابر غذا» قرار گرفته، بدنبال تزریق روحیه ناامیدی و یاس به جامعه نسبت به آینده انقلاب» است. غرب به دنبال آن است که شکلگیری چنین سیاستی (نفت در برابر غذا) را حاکمیت اسلامی نه دشمنیهای دامنهدار خود وانمود کند و به جامعه ایرانی بقبولاند که عبور از مفاهیم انقلابی در عرصه سیاستخارجه تنها راهکار اجرایی است. جالب است بدانیم که یکی از افسران مسئول برنامهریزی در پنتاگون درباره تشدید فشارهای آمریکا و اعمال سیاست نفت در برابر غذا میگوید: «از ما میپرسند آیا تشخیص نمیدادید که این حملات به سیستم آبرسانی صدمه خواهد زد؟ خوب! ببینیم اصلاً هدف ما از تحریمها چه بود؟ کمک به مردم عراق؟ بههیچوجه! بنابراین، هدف ما از حمله به زیرساختها شتاب بخشیدن به تأثیر تحریمها بود».
۳- به سبب نظام تحمیلی ایالاتمتحده و متحدانش درآمد نفت عراق در سال ۲۰۰۲، ۴۰ درصد نسبت به سال ۲۰۰۱ کاهش یافت و بیش از دو میلیارد دلار قراردادهای مربوط به کالاهای موردنیاز انسانی، که همه آنها تصویبشده بود، متوقف شد و امروز اروپا با فرصت سوزی در اجرای تعهدات برجامی و غیر برجامی (بعد از خروج ترامپ از برجام) در پازل آمریکا بازی کرده و تلاش میکند شرایطی مشابهی را برای کشورمان رقم بزند. این در حالی است که دولت همچنان با فرصت سوزی حداقل ۸ ماه اروپا مدارا میکند.
۴- برای بیاثرکردن طراحیهای آمریکا-اروپا جهت اجرای ناامیدسازی جامعه ایرانی نسبت به آینده انقلاب، باید ضربالاجل کوتاه مدت برای اروپاییها تعیین شود و حتی اجرای برخی از تعهدات طرف ایرانی به حالت تعلیق درآید، که اتخاذ چنین روشی میتواند روحیه جامعه ایرانی را به طرز محسوسی ارتقا داده و پروژه غربیها را به بن بست برساند. تعلیق تعهدات و خروج موقت ایران از توافق هستهای میتواند دامهایی نظیر «نگه داشتن ایران ذیل فصل هفتم طبق قطعنامه ۲۲۳۱»، «ایجاد بهانههای جدید و منطبق بر مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ برای امریکاییها نظیر تخلف القا کردن آزمایش موشکی ایران»، «چهارچوبمندسازی رفتار هستهای-دفاعی ایران طبق نظام دلخواه امریکا»، «معطل نگه داشتن اقتصاد کشور به امید گرهگشایی برجام» و «ایجاد رکود در کسبوکار»، «نبود سرمایهگذاری خارجی» را نیز خنثی کند.
منبع: سایت رهنما
اشتراک گذاری:
گزارش خطا
ارسال نظرات