03 دی 1397 - 16:10
۴۰ سال پیشرفت بی‌نظیر به روایت شاخص‌ها (۴)

کاهش نابرابری بزرگترین دستاورد اقتصادی انقلاب

در شماره‌ی قبل هفته‌نامه در همین ستون در مورد شاخص درآمد سرانه، پیش و پس از انقلاب نوشتیم و گفتیم که برخی می‌گویند درآمد سرانه‌ی ایران در زمان پهلوی ۱۰ هزار دلار بود، ولی اکنون ۶ هزار دلار است
نویسنده :
علي حيدري
کد خبر : 1994
پایگاه رهنما :

در شماره‌ی قبل هفته‌نامه در همین ستون در مورد شاخص درآمد سرانه، پیش و پس از انقلاب نوشتیم و گفتیم که برخی می‌گویند درآمد سرانه‌ی ایران در زمان پهلوی ۱۰ هزار دلار بود، ولی اکنون ۶ هزار دلار است و از این مقایسه نتیجه می‌گیرند که پس اقتصاد پهلوی قوی‌تر از اقتصاد جمهوری اسلامی بود و ما با جمهوری اسلامی به لحاظ اقتصاد به عقب برگشتیم. در ادامه نیز توضیح دادیم که این تحلیل غلط است؛ چون درآمد سرانه‌ی ۱۰ هزار دلاری، فقط مربوط به حوالی سال ۱۳۵۵ بود. در همان دوره‌ی پهلوی هم چند سال پیش از سال ۱۳۵۵ و هم چند سال پس از آن، درآمد سرانه ۴۷۰۰ دلار بود. این همان درآمد سرانه‌ای است که جمهوری اسلامی از رژیم پهلوی تحویل گرفت. رژیم پهلوی با همه‌ی حمایت‌هایی که از سوی استکبار جهانی داشت، درآمد سرانه‌ی سال پنجاه‌و‌هفتش برابر درآمد سرانه‌ی سال چهل‌و‌پنج بود؛ یعنی ۱۲ سال درجا زدن! این در حالی است که جمهوری اسلامی با وجود ۸ سال جنگ تحمیلی نظامی و ۴۰ سال جنگ تحمیلی اقتصادی از سوی استکبار، توانست ۴۷۰۰ دلار درآمد سرانه‌ای که از رژیم پهلوی تحویل گرفت را به ۶۹۰۰ دلار (آمار بانک جهانی مربوط به سال جاری) برساند.

چرا شاخص نابرابری مهم است؟

در این یادداشت قصد داریم در مورد شاخص نابرابری (ضریب جینی) صحبت کنیم. بررسی شاخص نابرابری در کنار شاخص درآمد سرانه ضروری است؛ چرا که درآمد سرانه در حقیقت از تقسیم تولید ناخالص داخلی بر جمعیت کشور بدست می‌آید و به این معناست که اگر درآمد ملی به طور مساوی بین همه‌ی مردم تقسیم شود، به هر نفر چقدر می‌رسد. اما آیا درآمد ملی در کشور‌ها به طور یکسان توزیع می‌شود؟! بدیهی است که این‌طور نیست. پس اگر درآمد سرانه افزایش یابد، ولی نابرابری کاهش پیدا نکند یا بیش‌تر شود، نشان‌دهنده‌ی آن است که این درآمد جدیدی که در کشور حاصل شده، فقط به جیب عده‌ای خاص رفته و عموم مردم از آن بهره‌مند نشدند. مثلاً اگر چه در سال ۵۵، بر اثر افزایش ناگهانی قیمتِ نفت درآمد ملی ایرانیان افزایش پیدا کرد و، چون جمعیت کشور تقریباً ثابت بود، درآمد سرانه به طور موقت به ۱۰ هزار دلار رسید، اما نابرابری شدید در آن دوره نشان می‌دهد که این درآمد حاصل از نفت، بیش از آن‌که به جیب مردم برود یا به جیبِ خاندانِ سلطنتی رفته و یا حیف‌و‌میل شده است. دکتر جواد صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد دانشگاه ایلی‌نوی امریکا در مورد وفور درآمد‌های نفتی در دهه‌ی ۵۰ می‌گوید که این درآمد زیاد باعث شد شاه نظرات کارشناسی را کنار گذاشته و فکر کند با این درآمد کلان می‌تواند خود، بدون اتکا به نظرات کارشناسی مملکت را اداره کند. این اتفاق باعث شد آن درآمد کلان، نتواند به رشد زیرساخت‌ها و در نتیجه رشد اقتصادی کمک کند.

آمار‌های نابرابری در ایران

آمار‌های جهانی نشان می‌دهد پس از انقلاب ضریب جینی پیوسته کاهش یافته و از نزدیک ۰.۵ در سال ۱۳۵۵ به نزدیک ۰.۳۷ در سال ۱۳۹۰ رسیده است. این دستاوردی بی‌نظیر به لحاظ اقتصادی است. کاهش ضریب جینی که عددی بین صفر و یک است، به معنای کاهش نابرابری و افزایش عدالت اجتماعی است؛ بنابراین مشاهده می‌شود که نابرابری شدید دوره‌ی پهلوی، در جمهوری اسلامی به شدت مهار شده است. وقتی کاهش جدی نابرابری در کنار افزایش قابل توجه درآمد سرانه‌ی پس از انقلاب قرار می‌گیرد، می‌توان دریافت که در جمهوری اسلامی با وجود جنگ بی‌سابقه‌ی استکبار علیه ملت ایران طی ۴۰ سال، سفره‎‌ی عموم مردم هر روز رنگین‌تر شده و رفاه‌شان افزایش یافته است. البته از سال ۱۳۹۰ تا کنون افزایش ضریب جینی تا مرز ۰.۴ را شاهد بودیم؛ این زنگ خطری برای بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی است که دستخوشِ سیاست‌های غلطی مانند دلار ۴۲۰۰ تومانی شده و به این روز افتاده است. باید برای این‌که مجدداً روند کاهشی شود، فکری اساسی کرد.

پاسخی به یک شبهه‌ی تکراری

با این وجود، عملکرد جمهوری اسلامی در افزایش عدالت و رفاه، مثبت و درخور توجه است. برخی ممکن است خیال کنند این موفقیت دستاورد جمهوری اسلامی نبوده و به خاطر پیشرفت‌های جهانی است و اگر هر حکومتی غیر از جمهوری اسلامی هم بر سر کار بود، این دستاورد‌ها حاصل می‌شد. در پاسخ به این ادعای غلط، دو نکته قابل ذکر است: اولاً پهلوی از سال ۴۵ تا سال ۵۷، نتوانست با تقویت اقتصاد درآمد سرانه را بالا برده و ثابت نگه دارد. در کاهش ضریب جینی هم طی این سال‌ها بسیار ناموفق بود. اگر پیشرفت‌ها مربوط به اقتصاد جهانی است، ۱۲ سال زمان خوبی بود تا پهلوی لااقل نشان دهد که روند رو به رشدی دارد. درثانی، اگر کاهش نابرابری و افزایش عدالت مربوط به رشد اقتصاد جهانی است، چطور در گزارش بانک جهانی که تحت عنوان «ناظر اقتصادی ایران: به سوی هم‌پیوندی مجدد»، آمده است که کنترل نابرابری در ایران از کشور‌های مشابهی همچون ترکیه، روسیه، اروگوئه، مکزیک و شیلی به مراتب بهتر است؟! پس در حقیقت باید اعتراف کرد که جمهوری اسلامی علیرغم ۴۰ سال جنگ تحمیلی اقتصادی توانسته در عین افزایش ۴۶ درصدی درآمد سرانه، نابرابری را نیز نزدیک به ۳۰ درصد کاهش دهد و این یعنی یک موفقیت بزرگ

ارسال نظرات