💢گزارش اندیشکده شورای آتلانتیک آمریکا از فروپاشی ساختارهای امنیتی پیشین در دریای سرخ
✍️بخش سوم و پایانی: تلاش شرق برای به چالش کشیدن غرب و صحبت از لزوم اقدام در مقابل آن
🔹چارچوبهای سیاست فعلی، محدودیتهای متعددی دارند از جمله: تمایل نداشتن به تسلیح دولت یمن(مورد حمایت عربستان) به دلیل نگرانیهای حکومتی، محدودیت منابع به علت حمایت از اوکراین و شکست توافقهای میانجیگری شده توسط سازمان ملل مانند استکهلم. این محدودیتها، شکافهای عملیاتی ایجاد میکنند که بازیگران منطقهای از آن بهره میبرند.
🔹رویکردهای متفاوت بازیگران مشخص است. چین از طریق اقدام مستقیم، ترتیبات دریاییاش را اجرا میکند؛ روسیه حمایت اطلاعاتی به بازیگران در منطقه میدهد و ایران زنجیره تأمین قطعات موشکی را علیرغم تحریمها حفظ میکند. این هماهنگی هرچند بدون ساختارهای رسمی، اتحادی شکل میدهد که مدلهای جایگزین همکاری استراتژیک را نشان میدهد.
🔹برای اصلاح این رفتارها(به نفع غرب) باید اقداماتی انجام شود:
1️⃣چارچوبهای چندجانبه باید بازنگری شوند. توافق استکهلم و عملیات راف رایدر به دلایل متضاد شکست خوردند: یکی به فرآیندها بیش از قدرت آن اعتماد کرد و دیگری به قدرت بیش از شراکت دیگران. موفقیت نیازمند ادغام واقعی است که میطلبد: ساختارهای فرماندهی مشترک بین نیروهای آمریکا و اروپا ایجاد شود، پلتفرمهای اطلاعاتی مشترک که تواناییهای اسرائیل را با نظارت اروپایی و اطلاعات سیگنالی آمریکا ترکیب کند و قوانین برخورد هماهنگ را به روز رسانی کند. عملیات آسپیدس اروپا و تلاشهای آمریکا اکنون موازی عمل میکنند؛ آنها نیازمند ادغام عملیاتی و شمول دموکراسیهای آسیایی برای شکستن روایت شرق در برابر غرب هستند.
2️⃣حل بحران دریای سرخ نیازمند بازتعریف از رویدادهای تک بعدی و منفرد به استراتژی هماهنگ است. حملات انصارالله با شعار حمایت از فلسطین، خدمت به اهداف منطقهای ایران و تامین مزایای تجاری چین و کمک به هدف روسیه برای منحرف کردن منابع غرب است. هر تحلیل جدی باید ببیند چگونه این اتحاد ایران-چین-روسیه، خطوط کشتیرانی را مسلح کرده تا اتحادهای غربی را تضعیف کند و مدلهای جدیدی برای کاهش نفوذ آمریکا ایجاد نماید. نکته استراتژیک این است که دشمنان دریافتهاند، میتوانند رهبری غرب را بدون شلیک حتی یک گلوله از بین ببرند. شناخت این ارتباطات، پاسخ مؤثرتری نسبت به برخورد منفرد با هر بحران را میطلبد.
3️⃣یمن را به عنوان تلاش ایران برای کنترل گذرگاههای استراتژیک بشناسید. ایران قبلاً از تنگه هرمز برای تهدید جریان انرژی بهره میبرد و اکنون توسط انصارالله به دنبال تکرار این اهرم در باب المندب است. باید اقرار کنیم که اگر موفق شود، کنترل هر دو گذرگاه قدرت بیسابقهای برای فلج کردن تجارت جهانی به ایران میدهد و در این ساختار، انصارالله بازیگری است که جغرافیای استراتژیک منطقه را به نفع ایران تغییر میدهد. با توجه به این ریسکها، حمایت از دولت مورد حمایت عربستان در یمن در زمان فعلی بسیار ارزانتر از مقابله با کنترل ایران بر چند گذرگاه در آینده است.
🔹همگرایی ایران-چین-روسیه نشان داده که دشمنان صبور میتوانند نظم جهانی را تقسیم کنند در حالی که کشورهای دیگر برای یافتن گزینههای پاسخ مناسب بحث میکنند. آنها نشان دادهاند که عملیات های دریایی را میتوان مقاومت نامید، جنگ اقتصادی را گزینشی کرد و قانون بینالملل فقط برای کسانی است که بخواهند از آن تبعیت کنند. باید دانست که عدم اقدام، خودش یک انتخاب است.
✍️تحلیل سه قسمتی فوق به خوبی نشان میدهد که آنچه برای بخشی از غرب مهم است، استیلا و تسلط غربی بر تمام امور است و هر چه آن را نقض و یا تضعیف کند، خلاف قوانین و چارچوبها و هنجارها تفسیر میکنند و تقابل با آن را لازم میدانند. در این گزارش دهها بار از ادبیات غرب در مقابل شرق استفاده کرده که به خوبی بیانگر نگاه آنهاست.
ارسال نظرات