پیوستن به اتحادیه بینالمللی مبارزه با پولشویی در ماههای اخیر یکی از پر بحثترین مباحث مطرح در مجامع سیاسی بوده است
پیوستن به اتحادیه بینالمللی مبارزه با پولشویی در ماههای اخیر یکی از پر بحثترین مباحث مطرح در مجامع سیاسی بوده است. مخالفین و موافقین نظرات متفاوتی عرضه کردند که هر کدام در نوع خود قابل تأمل است. در این بین موافقین این لایحه به گونهای رفتار میکنند که گویا منتقدین، به دنبال سختتر شدن شرایط معیشتی و اقتصادی مردم هستند. حال چند نکته ذیل را میتوان در خصوص این لایحه مطرح کرد که نشان میدهد دغدغه اصلی منتقدین اتفاقاً معیشت و منافع ملی است.
۱- پیوستن به FATF منجر به این خواهد شد که کلیات و جزئیات دادههای اقتصادی و بانکی کشور در اختیار کسانی که تاریخ نشان داده همواره به دنبال ضربه زدن به ملت ایران بودهاند، قرار گیرد. این در حالی است که ما در یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم و دادن این اطلاعات به آنها یعنی کمک کردن به استمرار و اعمال هوشمندانه تحریمها. کدام انسان عاقلی میپذیرد که در جنگ تمام عیار با دشمن ملت ایران، فقر اطلاعاتی دشمن را برای ضربه زدن موثرتر به اقتصاد و معیشت مردم در اختیار او قرار دهد که موافقان CFT بر آن اصرار میورزند؟
۲- ایران در چهار دهه گذشته با وجود تحریمهای ظالمانه برای وارد کردن ارز و فروش بخشی از نفت به شیوههای متعددی دست زده است. از سیاستهای اخیر در این خصوص میتوان به اعطای مجوز واردات ارز به افراد حقیقی اشاره کرد. اقدامات فوق از منظر FATF پولشویی محسوب میشود، از این رو با پیوستن به آن و قبول CFT بایستی آنها را متوقف کرد لذا عملا امکان واردات ارز از دستگاههای مسئول و افراد حقیقی در شرایط تحریم سلب میشود. بدین طریق راه آمریکا برای تشدید تحریمها و موثر نمودن فشار بر مردم ایران هموار خواهد شد.
۳- بر همگان روشن است، فرزندان این مرز و بوم در بسیاری از مناطق فرای مرزهای جغرافیایی خود در حال دفاع از کیان ایران و انقلاب اسلامی هستند. اگر به این مبارز صرفاً نگاهی مادی و خودخواهانه (که علیالقاعده نادرست است) داشته باشیم، بایستی بتوانیم ملزومات آن را فراهم کنیم. پیوستن به FATF و شفاف شدن جزئیات مراودات مالی و اقتصادی در این حوزه حیاتی، این جهاد مقدس و به تبع آن امنیت ایران اسلامی را به خطر خواهد انداخت.
۴- برای عبور از تحریم، بایستی بتوانیم مراودات خود را با کشورهای جهان و به ویژه همسایگانمان تقویت کنیم، شفاف شدن دادههای اقتصادی، این مراودات را آشکار کرده و نتیجه این خواهد شد که با کارشکنی و اعمال فشار به کشورهای طرف قرارداد با ایران، آمریکا تلاش خواهد کرد این مراودات تجاری را قطع نماید.
۵- آن دسته از افرادی که معتقدند میتوان اطلاعات اقتصادی را به صورت کامل در اختیار FATF قرار نداد متأسفانه اطلاعات کافی نداشته یا با مردم صداقت به خرج نمیدهند، چرا که FATF به هیچ عنوان نمیپذیرد که تنها بخشی از دستورالعملهای آن اجرایی شود و هم اکنون نیز از ۳۷ دستورالعمل اجرایی شده توسط ایران فقط ۱۱ عنوان را پذیرفته است، چرا که آنها تنها وقتی ما را میپذیرند که سیستم کشور را کاملا با خواستههایشان تطبیق دهیم.
۶- نکات فوق نشان میدهد که نگرانی منتقدان قبول این معاهدات استعماری نه از سر چوب لای چرخ اداره کشور کردن و مخالفت با بهبود شرایط اقتصادی بلکه از منظر نگرانی برای منافع ملی، امنیت و آینده معیشت مردم است. حرفهایی که بهبود معیشت مردم را با اینگونه معاهدات و سندها گره میزنند که رئیس جمهور محترم نیز آنها را تکرار میکند، قابل اعتنا نیست و بخش عمده آن در برجام و شعار «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد» که قرار بود طرفهای غربی نیز تعهداتی را بپذیرند محک خورد، چه برسد به FATF که تعهدات یک طرفه است و به قول دکتر ظریف نیت این است که بپذیریم تا بهانه را از دست دشمن بگیریم!
ارسال نظرات