درحالی که بحرانهای جهانی به دلیل اقدامات تنشزای آمریکا و رژیم صهیونیستی روز به روز تشدید میشود، اعضای گروه بریکس بار دیگر گردهم آمدند تا با هماهنگی بیشتر، مواضع خود را در برابر نظم کنونی جهانی تنظیم و تقویت کنند.
در هفدهمین نشست سالانه سران بریکس که روز یکشنبه (15 تیر) با حضور ۱۱ کشور عضو از جمله ایران، چین، روسیه، برزیل، عربستان، هند، مصر، اندونزی و امارات در شهر ریو دو ژانیرو، برزیل برگزار شد، موضوعات کلیدی مانند تقویت همکاریهای اقتصادی میان اعضا، توسعه سیستمهای مالی مشترک و افزایش ظرفیتهای بانکی بریکس به بحث گذاشته شد.
این نشست دو روزه درحالی برگزار شد که سران سه عضو کلیدی این گروه یعنی شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و همچنین مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران به دلایل متفاوتی در آن حضور نداشتند.
لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، رئیسجمهور برزیل در سخنرانی خود در نشست تجاری بریکس، بر ضرورت «نظارت چندجانبه» بر فناوریهای نوین به ویژه هوش مصنوعی تأکید کرد و هشدار داد بدون چارچوبی شفاف و مورد توافق، ساختار جهان آینده در اختیار شرکتهای بزرگ فناوری قرار خواهد گرفت.
از سوی دیگر، سران بریکس در این اجلاس، بدون اشاره مستقیم به آمریکا، نگرانیهای جدی خود را در مورد افزایش اقدامات تعرفهای و غیرتعرفهای یکجانبه که تجارت را مختل میکند و با قوانین سازمان تجارت جهانی مغایرت دارد ابراز کردند.
این بلوک ۱۰ عضوی از کشورهای نوظهور اقتصادی همچنین با اشاره به حملات رژیم صهیونیستی و ممانعت از ورود کمکهای بشردوستانه به غزه نگرانی شدید خود را از وضعیت سرزمینهای اشغالی ابراز کردند و خواستار آتشبس دائمی و بدون قید و شرط، همراه با آزادی همه اسرا شدند.
در نشستهای مقدماتی نیز اعضا خواستار تقویت چندجانبهگرایی و عدالت در نظام تجاری جهانی شدند. همچنین برنامههایی برای همکاریهای فناورانه، مالی، محیط زیستی و سلامت جهانی نیز در دستورکار اعضای بریکس قرار گرفت.
تلاش بریکس برای عبور از یکجانبهگرایی و ورود به عصر چندقطبی
نشست اخیر سران بریکس، در مقطع حساسی از تحولات جهانی برگزار شد، نشستی که بیش از هر دوره دیگر بر لزوم عبور از نظام تکقطبی و تقویت چندجانبهگرایی تأکید داشت. یکی از محورهای اصلی اجلاس بریکس، انتقاد از عملکرد شورای امنیت سازمان ملل بود، نهادی که به دلیل وتوهای مکرر اعضای دائم و نفوذ سیاسی قدرتهای غربی، در کنترل بحرانهایی نظیر تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه، حمله نظامی به مراکز هستهای ایران و بیتوجهی به حقوق ملتها کاملاً ناکارآمد ظاهر شده است.
در این باره داسیلوا تاکید کرد:کشورهای نوظهور باید در اصلاح نهادهای کلیدی جهانی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد و صندوق بینالمللی پول، نقش پیشبرندهای ایفا کنند. این نهادها دیگر نماینده واقعی نظم نوین جهانی نیستند و باید جای بیشتری برای مشارکت کشورهای جنوب جهانی قائل شوند. رئیس جمهور برزیل افزود:«اکنون کشورهای بریکس بیش از نیمی از جمعیت جهان و ۴۰ درصد از تولید اقتصادی را در اختیار دارند. این واقعیت باید در ساختار نهادهای بینالمللی منعکس شود».
«سیریل رامافوسا»، رئیس جمهور آفریقای جوبی نیز تاکید کرد:«بریکس به طور فزایندهای در حال شکلدهی به مباحث جهانی در مورد توسعه، حکومت چندقطبی و مسائل امنیتی است».
لازم به ذکر است که طی چند دهه گذشته، آمریکا با اتکا به قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی خود نقش محوری در تعیین قواعد و چارچوبهای بینالمللی ایفا کرده است اما تحولات ژئوپولیتیکی اخیر و افزایش نارضایتی کشورهای مختلف باعث شده که این ساختار کنونی به چالش کشیده شود و نیاز به شکلگیری نظمی چندقطبی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. سیاستهای یکجانبه، مداخلهگرایانه و استفاده ابزاری از گزینههای تحریم و فشار سیاسی از جمله دلایلی است که باعث شده بسیاری از کشورهای مستقل، به دنبال بدیلی برای نظم کنونی باشند.
بریکس نه تنها بر اصلاح ساختارهای بینالمللی تأکید میکند، بلکه بر لزوم ایجاد نهادهای موازی و مستقل برای تنظیم مناسبات جهانی نیز اصرار دارد. توسعه همکاریهای اقتصادی بدون وابستگی به دلار، تقویت بانک توسعه بریکس و تلاش برای شکلدهی به نظم مالی مستقل، بخشی از این راهبرد است.
چالش بریکس برای آمریکا فراتر از مسائل اقتصادی است و ریشه در تغییر موازنه قدرت جهانی دارد. قدرتهای نوظهور با افزایش سهم خود در اقتصاد و سیاست بینالمللی، خواستار سهمی عادلانهتر در تصمیمگیریهای جهانی هستند. این تغییرات که در نشست بریکس به وضوح منعکس شد، نشان میدهد که جهان به سوی نظمی چندقطبی حرکت میکند که در آن هیچ کشوری نتواند به تنهایی بر قواعد بینالمللی حاکم باشد.
همین اقدامات اعضای بریکس، ترس را در دل دولتمردان کاخ سفید ایجاد کرده است، تا جایی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا سعی کرد با تهدید قدرتهای بریکس به اعمال تعرفهها، آنها را به عقبنشینی از رویکرد استقلال طلبانه در ساختارهای مالی وادار کند اما این تهدیدات دیگر کارایی خود را از دست دادهاند و حتی کشورهای متحد واشینگتن نیز حاضر نیستند در برابر فشارهای آمریکا تسلیم شوند.
از اینرو، نشست برزیل، نقطه عطفی در تلاش برای بازتعریف مناسبات قدرت در سطح جهانی بود، بریکس تلاش کرد تا صدای ملتهایی باشد که سالها در حاشیه تصمیمگیریهای جهانی قرار داشتند. اکنون این صدا نه تنها بلندتر بلکه مؤثرتر شده و مسیر آینده روابط بینالملل را به سوی تعادل، عدالت و چندجانبهگرایی هدایت میکند.
محکومیت تجاوزات تلآویو و واشینگتن به ایران
نشست اخیر بریکس فراتر از یک گردهمایی اقتصادی یا سیاسی بود، این نشست به صحنهای برای ابراز نارضایتی جهانی از رویکردهای سلطه طلبانه غرب، به ویژه آمریکا تبدیل شد. یکی از مهمترین و معنادارترین محورهای این اجلاس، حمایت روشن و قاطع اعضای بریکس از ایران و محکومیت اقدامات تجاوزکارانه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه تمامیت ارضی ایران بود. در بیانیه سران بریکس این حملات نقض قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل متحد معرفی شده است.
رئیس جمهور آفریقای جنوبی گفت:«حملات اخیر اسرائیل و ایالات متحده به ایران نگرانیهای جدی در مورد قوانین بینالمللی از جمله اصول حاکمیت، تمامیت ارضی و حفاظت از غیرنظامیان را ایجاد میکند». این موضعگیریهای بیسابقه نشان دهنده تغییری جدی در توازن گفتمانی و سیاسی در سطح بینالملل است.
واکنش بریکس به تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا به مراکز هستهای ایران و همچنین حمایت غیررسمی از حق ایران در دفاع از حاکمیت ملیاش، بیانگر آن است که جهان دیگر تمایل ندارد در برابر زورگوییهای آشکار آمریکا و متحدانش سکوت کند. بسیاری از کشورهای عضو بریکس که خود قربانی مداخلات یا تحریمهای غرب بودهاند، به خوبی درک میکنند که تداوم نظم کنونی چیزی جز تکرار بیثباتی، ناامنی و پایمال شدن حقوق ملتها در پی ندارد.
حمایت از ایران در این نشست، نه تنها یک موضع سیاسی، بلکه نمادی از شکلگیری یک جبهه جهانی علیه یکجانبهگرایی بود. اعضای بریکس با ایستادن در کنار ایران، در واقع بر ضرورت حل اختلافات از طریق گفتگو، دیپلماسی و قوانین بینالمللی تأکید میکنند و تجاوزهای نظامی را به عنوان عاملی مخرب برای صلح و امنیت جهانی محکوم مینمایند.
علاوهبراین، این موضعگیریها پیامی واضح به آمریکا و رژیم صهیونیستی است که جهان در حال تغییر است و دیگر نمیتوان با روشهای سنتی و زورگویی به اهداف خود رسید. حمایت بریکس از ایران و انتقاد از تجاوزات، به معنای ایجاد تعادل قدرت و تلاش برای نظم جهانی چند قطبی است که بر پایه همکاری، احترام متقابل و عدالت بنا شده است. این روند میتواند به کاهش تنشها و افزایش ثبات در منطقه کمک کند و افقهای جدیدی برای دیپلماسی چندجانبه گشاید.
در خاتمه، موضعگیری تند اعضای بریکس علیه بحران آفرینی آمریکا و رژیم صهیونیستی در جهان، صرفاً یک واکنش سیاسی نبود بلکه نمادی از همبستگی ملتها در برابر سازوکارهای یکسویه جهانی و تلاشی آگاهانه برای گذار از نظم قدیم و شکلدهی به جهانی چندقطبی است که مشروعیت نهادهای برآمده از دوران پساجنگ جهانی دوم را به چالش کشیده و سلطه ساختارهای غربمحور را زیر سؤال میبرد.
ارسال نظرات