شنبه ؛ 14 تير 1404
02 تير 1404 - 12:51
مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

یادداشت ها/ اعتراف شیرین!

راستش را بخواهید، در میان همه این اعترافات از شخصیت‌های مهم تا عناصر حقیر، هیچ‌کدام مثل این اعتراف تلخ مسیح علی‌نژاد شیرین و دلچسب نبود که گفت: «حتی مخالفان حکومت هم حالا طرفدار ایران شده‌اند!» و از آن شیرین‌تر و دلچسب‌تر اینکه: «حمله اسرائیل به ایران، پروژه براندازی را ۲۰ سال عقب انداخت.»
کد خبر : 19256

تبیین:

کیهان / مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

حملات ایران چگونه محاسبات دشمن را به هم زد؟ 

محمد ایمانی

محاسبات راهبردی دشمن در جنگ پیچیده اخیر با ایران، به هم ریخته و بسیار مهم است که جمهوری اسلامی ایران در ادامه، این محاسبه غلط را زیر ضرب شدیدتری بگیرد. بامداد 23 خرداد هنگامی که رژیم صهیونیستی با هماهنگی آمریکا، اقدام به ترور فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای و بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران کرد، پیش‌بینی تل‌آویو - واشنگتن این بود که قدرت تصمیم‌گیری و اقدام مقابل ایران در اثر این شوک فلج می‌شود، از پا در می‌آید و ظرف حداکثر سه چهار روز تسلیم می‌شود. اما تحولات ده روزه جنگ و چیره شدن ایران بر میدان، کار را به جایی رسانده که اخبار متواتر، از فلج شدن و به ستوه آمدن اسرائیل حکایت می‌کند.
ابتکار عمل ایران در زدن ضربات کاری به رژیم صهیونیستی، آمریکا را مجبور کرد تا از پشت پرده خارج شود. با خبط آمریکا در حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران، اتفاق چندان جدیدی رخ نداده، اما پای آمریکا به مهلکه‌ای که از آن‌ گریزان بوده، باز شده است. این در حالی است که آمریکا در اروپا و شرق آسیا به شدت نگران گارد تهاجمی روسیه و چین است و در غرب آسیا هم آخرین بار به خاطر پنجه در انداختن با مقاومت یمن، چیزی جز سرشکستگی و عقب‌نشینی خفت‌بار عایدش نشد.
درباره این جنگ تحمیلی و ابعاد آن، چند نکته مهم درخور تامل است:
1- سال‌هاست خط تحریف و سیاسیون منفعل از شبکه نفوذ، ادعا می‌کنند که میان آمریکا و اسرائیل (و میان ترامپ و نتانیاهو در چند ماه گذشته) اختلاف وجود دارد و رویکرد مذاکراتی ایران می‌تواند شکاف آمریکا و اسرائیل را عمیق‌تر کند و کشور را از تهدید جنگ دور سازد(!) اما دونالد ترامپ پس از حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران گفت: «می‌‌خواهم از نخست ‌وزیر نتانیاهو تشکر و به او تبریک بگویم. ما به عنوان یک تیم کار کردیم، شاید هیچ تیمی تا به حال این کار را نکرده باشد». همچنین نتانیاهو گفته است: «بمباران ایران توسط آمریکا کاملاً بین من و رئیس ‌جمهور ترامپ هماهنگ شده بود. با هماهنگی کامل بین من و او، ایالات متحده به سه تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کرد». نتانیاهو قبلا هم فاش کرده بود: «ترامپ با درخواست علنی از ما برای عدم حمله - با علم به اینکه حمله خواهیم کرد - به تحقق عنصر غافلگیری در ایران کمک کرد».
2- محافلی در کشور، دشمن را برای این تعرضات گستاخ کردند که با ارسال پالس انفعال، ادعا می‌کردند مذاکره، مسیر تهدید و جنگ را می‌بندد. در حالی که دشمن به اعتراف خودش از آذرماه برای اقدام علیه ایران طراحی می‌کرد، چند عنصر سیاسی و مدیریتی بدسابقه مدعی بودند توافق، جذب دو هزار میلیارد دلار سرمایه خارجی و شراکت با آمریکا نزدیک است! آنها در حالی که هیچ دورنمایی از توافق در کار نبود، خوش‌خیالی و اعتماد به دشمن را در جامعه تزریق می‌کردند. این رویکرد، درست نقطه مقابل بیان حکیمانه
امیر مؤمنان‌(ع) در نامه 53 نهج‌البلاغه است که فرمود: «سخت از دشمن برحذر باش؛ چه بسا نزدیکی ورزد تا غافلگیر کند. بنابراين، احتیاط و دورانديشى پیشه کن و در اين باره، حسن ظن را متهم کن». 
3- ورود مستقیم آمریکا به جنگ، قبل از هر چیز اعتراف صریح به شکست رژیم صهیونیستی است. البته آمریکا از پشت صحنه بیرون آمده وگرنه از روز اول هم بانی حمله بود. با وجود اینکه جنگ را دشمن شروع کرد، اما ابتکار عمل دست ایران است. رهبر حکیم انقلاب پس از شروع اقدام تجاوزکارانه دشمن، دو بار در تاریخ‌های ۲۳ و 28 خرداد، دو پیام تعیین‌کننده به ملت ایران دادند که تا حدود زیادی عملی شده و یا در دست اجراست؛ بخوانید:
- «رژیم صهیونیستی خطای بزرگی کرد، غلطی کرد و عواقب او، او را بیچاره خواهد کرد به توفیق الهی. باید با قدرت عمل کرد و ان‌شاءالله با قدرت عمل خواهد شد و با آنها مماشاتی نخواهیم کرد. زندگی برای آنها تلخ خواهد شد بدون تردید... ما به آنها اجازه نخواهیم داد که از این جنایت بزرگی که انجام دادند، خودشان را سالم خلاص کنند. مسلّم نیروی مسلح جمهوری اسلامی، ضربه‌‌های سنگینی بر این دشمن خبیث وارد خواهد آورد.»
- «تهاجم ابلهانه و خباثت‌‌آمیز رژیم صهیونیستی، زمانی رخ داد که مسئولان ما سرگرم مذاکره غیرمستقیم با آمریکا بودند... دشمن صهیونی مرتکب اشتباه و جنایت بزرگی شده و باید مجازات شود و درحال مجازات شدن است... همین که دوستان آمریکایی آنها وارد صحنه می‌‌شوند، نشانه ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی است... آمریکایی‌ها و کسانی که با سیاست‌های منطقه آشنا هستند، می‌‌دانند که ورود آمریکا به این مسئله، صد در صد به ضرر او خواهد بود. ورود نظامی آمریکا در این میدان بدون تردید موجب صدمه جبران‌ناپذیر برای آنها خواهد شد».
4- آفتابی‌شدن آمریکا، اعتراف به شکست سنگین رژیم صهیونیستی و کمانه‌کردن نقشه عملیات، علیه خود این رژیم فرتوت است. ترامپ پس از اقدام نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران مدعی شد «اسرائیل اکنون امن‌تر است»، اما به فاصله چند ساعت، ویدئوهای منتشره نشان می‌داد تل‌آویو و حیفا، بر اثر اصابت موشک‌های خیبرشکن در آتش می‌سوزند. درباره غلط از آب در آمدن محاسبات و کمانه کردن نقشه آمریکا و اسرائیل، این روایت‌ها را به عنوان مُشت نمونه خروار بخوانید:
- شبکه سی ان ان: موشک‌های ایران به‌ راحتی از میان سامانه‌‌های آمریکایی THAAD، پاتریوت، آرو ۳، آرو ۲، داوودس ‌لینگ و گنبد آهنین عبور کرده و به اهداف تعیین ‌شده اصابت می‌کند.
- ژنرال ایال زمیر، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل: فکر می‌کردیم جنگ یکی دو هفته‌ای تمام می‌شود، ولی اکنون به این نتیجه رسیده‌ایم که طول می‌کشد و زمان پایان آن مشخص نیست.
- روزنامه یدیعوت آحارانوت به نقل از افسر اسرائیلی: مکان‌هایی که موشک‌‌های ایرانی اصابت کرده‌، شبیه میدان جنگ هستند. ویرانی‌هایی که در خیابان‌‌های تل‌‌آویو دیدیم، وحشتناک و دیوانه‌‌کننده است.
- شهردار بئرسبع: موشک‌های ایران به‌طور مستقیم اصابت می‌کند 
و هیچ تلاشی برای رهگیری آن انجام نمی‌شود.
- دورون متسا، تحلیلگر صهیونیست: بدترین سناریو برای اسرائیل، جنگ فرسایشی است که ایران در پیش گرفته است. اسرائیل به جنگی کشانده شده که برایش طراحی نکرده است.
- شلومو بن آمی، وزیر خارجه اسبق اسرائیل: گزینه پیروزی در برابر ایران وجود ندارد.
- نشریه میدل ایست آی: افسانه آسیب‌ناپذیری اسرائیل، به خاطر توهم نتانیاهو در هم شکست.
- روزنامه معاریو: لایه‌های پدافندی اسرائیل، آشکارا فرو پاشیده و اوضاع در آینده وخیم‌تر می‌شود.
- گزارشگر BBC: در تل‌آویو با هر کس صحبت می‌‌کنم، آثار ناامیدی و استیصال را می‌‌بینم. شگفتی‌های ایران در راه است و مهمات ضد هوائی اسرائیل رو به اتمام. پدافند، خسته و مستهلک شده. اسرائیل انتظار نداشت حملات ایران این ‌قدر گسترده باشد.
- خبرنگار سی‌ان‌ان: ترس، هرج و مرج و اضطراب، خیابان‌‌های تل‌آویو را پر کرده. خیابان‌‌ها مملو از آوار است. موشک‌های جدید ایران بسیار دقیق عمل کردند و قادر به مانور پیچیده هستند.
- گدئون لوی تحلیلگر‌ هاآرتص: همه چیز در اسرائیل فلج شده. اقتصاد تعطیل است، به این شکل نمی‌توان زندگی کرد. 
- یوسی ملمن، تحلیلگر صهیونیست: سرخوشی ما زیاد دوام نیاورد. آیا اصلاً لازم بود وارد جنگ شویم، آن‌ هم در برابر ایرانی‌ها؟ به آمادگی آنها برای فداکاری اشاره کردم، همان‌طور که در ۸ سال جنگ فرسایشی با صدام نشان دادند.
-‌ هاآرتص: مستندات تصویری نشان می‌‌دهد، موشک‌های ایران بسیار دقیق هستند و کلاهک‌‌های آنها باعث ویرانی گسترده می‌‌شود. بیشتر وزرای نتانیاهو، مفقود هستند!
- مک‌ گرگور، سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: وضعیت اسرائیل، بسیار وخیم است؛ یک ‌سوم تل‌آویو یا به ‌طور کامل تخریب شده یا آسیب جدی دیده است. اسرائیل در وضعیتی شکننده‌ قرار دارد و تنها چند روز دیگر می‌‌تواند مقاومت کند.
- دنیل دیویس سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا: وقت آن رسیده که نیرو‌های خود را از سوریه و عراق خارج کنیم. به موشک‌‌های ایران که بدون هیچ مشکلی گنبد آهنین را سوراخ می‌کنند نگاه کنید؛ اکثر نیروهای ما حتی دفاع موشکی کمتری دارند.
5- آمریکا از کدام جنگ در منطقه ظرف دو دهه گذشته موفق خازرج شده است؟ هیچ جنگی! ترامپ احمق قبلا اذعان کرده هزینه هشت هزار میلیارد دلاری در این جنگ‌ها، چیزی جز سرشکستگی و عقب افتادگی راهبردی برای آمریکا در پی نداشته است. دولت ترامپ دو ماه قبل، با همه ‌هارت و هورتش از عهده جنگ در برابر مقاومت یمن بر نیامد، تن به آتش‌بس داد و ناو ضرب دیده ترومن را پس از سرنگونی چند فروند اف 18 سوپر هورنت و اصابت موشک‌هایی به این ناو عقب کشید. گزارش نیویورک تایمز را در این باره بخوانید: 
«ترامپ پس از ۳۰ روز جنگ با یمن، چرا ناامید شد؟ او می‌‌خواست حملات ظرف ۳۰ روز نتیجه بدهد. اما حتی برتری هوائی هم ایجاد نشد. در عوض یک درگیری نظامی پرهزینه اما بی‌‌نتیجه دیگر ایجاد شد. ژنرال کوریلا، فرمانده سنتکام، کارزاری 8 تا 10 ماهه را پیشنهاد کرد. اما حوثی‌‌ها، بسیاری از پناهگاه‌‌ها و انبار‌های سلاح را تقویت کردند. ژنرال دن کین، رئیس جدید ستاد مشترک ارتش آمریکا، نگران بود که این کمپین گسترده، منابع نظامی را از منطقه آسیا و اقیانوسیه خارج کند.

 به ژنرال کوریلا، ۳۰ روز فرصت داده شد تا نتایج خود را نشان دهد. حوثی‌ها در این مدت، 7 پهپاد MQ-9 را سرنگون، و توانایی ردیابی و حمله را مختل کردند. چند فروند F-16 و یک جنگنده F-35 توسط حوثی‌ها هدف گرفته شدند و احتمال تلفات آمریکا افزایش یافت. هزینه عملیات سرسام‌آور بود. در تمام این مدت، یمنی‌ها به سمت کشتی ‌ها و پهپاد‌ها شلیک می‌کردند. ۲۸‌ آوریل، ناو ترومن مجبور شد برای جلوگیری از آتش، چرخش سختی انجام دهد که موجب از دست رفتن یکی از سوپر هورنت‌‌ها شد. سپس، موشک بالستیک حوثی‌‌ها از پدافند اسرائیل عبور، و در نزدیکی فرودگاه بن گوریون اصابت کرد. در آن زمان، ترامپ تصمیم گرفت عملیات را موفقیت‌آمیز اعلام کند، در حالی که مقامات یمن، به سرعت خبر پیروزی خود و شکست آمریکا را منتشر می‌کردند».
6- اکنون مهم‌ترین کار در میانه جنگی که برخلاف نقشه دشمن و به ضرر او مغلوبه شده، این است که به زیر ساخت محاسبات غلط وی حمله شود. جنگ تحمیلی اخیر، تنها زمانی به سر خواهد آمد که ضربات دردناک، غافلگیرانه و بدون محدودیت یا قابلیت پیش‌بینی‌پذیری، بر بانیان آن وارد آید. از تنگه هرمز تا اقیانوس هند و دریای سرخ و تنگه باب‌المندب و همچنین پایگاه‌ها و تاسیسات و منافع آمریکا در منطقه غرب آسیا، آماج ضربات سنگین ایران و متحدانش خواهد بود. رژیم اشغالگر صهیونیستی با مساحتی به اندازه یک هشتادم مساحت ایران و پدافند هشت لایه، به مراتب امنیت بیشتری از پایگاه‌ها و تاسیسات و نیروها و ناوها و کشتی‌های تجاری آمریکایی داشت که در چهار گوشه منطقه با پدافندی بسیار ضعیف‌تر مستقر هستند. اهداف بی‌پناه آمریکایی، زیر ساطور رزمندگان جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت قرار دارند. طبیعتا ضربات نباید به تاسیسات یا پایگاه‌های تخلیه شده وارد شود، بلکه باید توأم با تلفات و خسارت‌های سنگین باشد. همچنین، در عین حال که به متجاوزان آمریکایی در سی عبرت‌آموز و پشیمان‌کننده داده می‌شود، رژیم مفلوک صهیونیستی نباید از معرکه انتقام و مجازات بگریزد. یک علت ورود علنی آمریکا، نجات دادن رژیم صهیونیستی از گوشه رینگ و ضربات طاقت‌فرسایی است که می‌خورد. در مجموع، مهم این است که اجازه ندهیم میدان و مختصات و ابعاد درگیری را دشمن، قاب‌بندی، محدود و پیش‌بینی پذیر کند. بیش از هر چیز باید به محاسبات دشمن حمله کرد.
7- عایدی ما از همکاری یکطرفه با آژانس چه بود؟ اگر به همکاری یکطرفه ادامه نمی‌یافت، آیا آمریکا و اسرائیل می‌دانستند که ما کجاها (مثلا فردو) تاسیسات هسته‌ای داریم و داشمندان هسته‌ای ما چه کسانی هستند که بتوانند دقیق‌تر مرتکب اقدامات تروریستی شوند؟ خروج از معاهده یکطرفه شده ان پی تی و توقف همکاری با آژانس، در کنار اعمال محدودیت بر آمد و شد نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری در خلیج ‌فارس، و احتمالا به تیر غیب گرفتار شدن کشتی‌های همکار با آمریکا و اسرائیل، می‌تواند بخشی از اقدام متقابل ایران باشد. نیویورک تایمز در این باره به نقل از مقامات آمریکایی نوشت: «ایران ابزارهای مختلفی برای پاسخ دادن دارد، از جمله قابلیت‌های دریایی که می‌تواند آن را قادر به بستن تنگه هرمز کند». نشریه هیل هم هشدار داد: «40 هزار نظامی آمریکایی در تیر‌رس ایران هستند؛ جان نیرو‌های‌مان در عراق، سوریه، اردن، کویت، بحرین، قطر و امارات در خطر است».

جوان / مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

اعتراف شیرین!

تقی دژاکام

در میان همه فراز و فرود‌ها و تلخی‌ها و شیرینی‌های جنگ، آنچه بیش از همه توجه مرا جلب کرده است، شدت و عمق همبستگی مردم است. حقیقت این است که در هر فتنه‌ای، به خصوص از ماجرای کوی دانشگاه تهران در سال ۷۸ تا فتنه تقلب در سال ۸۸ و فتنه‌های ریز و درشت بعدی مثل زن، زندگی، آزادی کسانی کم و زیاد از بدنه مردمی انقلاب و نظام کنده و جدا شدند. البته عده زیادی از آنها با دیدن واقعیت‌ها و به خصوص حمایت‌های رسمی دشمنان تابلودار کشور از آنان، به مرور و آرام‌آرام راه خود را از بیراهه‌های آنان جدا کردند و بی‌سروصدا به آغوش ملت برگشتند، اما بسیاری هم یا در جهل یا در عناد خود باقی ماندند و زاویه خود را با مردم و با نظام حفظ کردند. 
در این میان، یک گروه دیگری هم بودند که تأثیرگذاری زیادی هم داشتند و دارند. این‌گروه شهره‌ها و به‌اصطلاح سلبریتی‌های عرصه‌هایی، چون سینما و موسیقی و ورزش و ادبیات ایران و جهان‌اند. این افراد چه‌بسا از همان ابتدا هم صنمی با دشمنان ملت نداشتند، اما رفتار‌های تشکیلاتی و حساب‌شده دشمنان چه از داخل و چه از خارج کشور در نوشتن دشنام‌های کیلویی در پای صفحات مجازی این افراد و نواختن همسر و فرزندان آنها با رکیک‌ترین ادبیات ممکن و نیز تهدید‌های مکرر در خصوصی، باعث شده بود که این شهره‌ها در جانبداری از حق و حقیقت و آرمان‌های مردمی احتیاط کنند، با محافظه‌کاری فرسته و داستان ارسال کنند و حتی تا حدود زیادی به دل دشمنان رفتار کنند و متلک و تکه‌ای هم به نظام و انقلاب و حتی رهبر انقلاب هم بیندازند تا بتوانند از شر فحاشی‌های رکیک و دنباله‌دار و حساب‌شده دشمنان در امان باشند و در حقیقت، به نوعی عافیت‌طلبی دچار شده بودند. بسیاری از آنها در گفت‌و‌گو‌های خصوصی با منتقدان این پست‌ها و استوری‌ها، حجمی از دشنام‌ها و تهدیداتی را که چه به صورت کامنت‌های عمومی و چه به صورت پیام‌های خصوصی به سویشان سرازیر شده بوده شاهد می‌آوردند و ابراز می‌داشتند که راهی جز همراهی مقطعی و محدود و به خصوص دوپهلو با آنها نداشته‌اند. 
در ماجرای جنگ تحمیلی اخیر اسرائیل و امریکا، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات دشمن این بود که روی این همراهی‌های عمدتاً ظاهری شهره‌ها در فتنه‌ها حساب جدی باز کرده بود و تصور می‌کرد که باز هم آش همان آش است و کاسه همان کاسه، در حالی که این‌بار اتفاق دیگری افتاده بود: بخور آش! به این خیال باش! 
به یاد بیاورید که نفتالی بنت، نخست‌وزیر سابق رژیم جانی صهیونی به مردم ایران پیام می‌داد که «اکنون نوبت شماست» و «این فرصت را برای دستیابی به آزادی از دست ندهید». شخص نتانیاهو هم با این ادعا که «۸۰ درصد ایرانیان از جمهوری اسلامی متنفرند»، در یکی دو مصاحبه از جمله با شبکه ایرانی خودش - ایران اینترنشنال- به مردم کشورمان پیام داد که بجنبید و «روز آزادی شما نزدیک است»! رضا پهلوی هم برای مردم ایران پیام فرستاد که «همه با هم در سراسر ایران به صحنه بیایید؛ جمهوری اسلامی رو به پایان است» و «تنها یک خیزش همگانی لازم است تا کابوس شما برای همیشه پایان یابد». مریم رجوی رهبر گروهک تروریستی مجاهدین خلق هم چند روز پیش در سخنانی در پارلمان اروپا از آنان به خاطر تلاش برای «حقوق بشر، مقاومت و آزادی ایران»، «صمیمانه قدردانی» کرد و از پارلمان اروپا خواست رهبری شورش‌های داخل ایران را برای سرنگونی و براندازی نظام جمهوری اسلامی به عهده بگیرد. 
بدین ترتیب، آنان به خیال خام خودشان کار جمهوری اسلامی را با شدت گرفتن اعتراضات گسترده در داخل پس از حملات ددمنشانه اسرائیل تمام‌شده انگاشته بودند و داشتند برای دوران بعد از براندازی نقشه می‌چیدند. اما «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» و در اتفاق و بلکه اتفاقاتی غیرمنتظره برای دشمنان، تمام کسانی که روی همراهی آنان حساب کرده بودند، صراحتاً و با نام و نشان و عنوان در صفحات خود و در مصاحبه‌های متعدد حمایت کامل خودشان را از مردم، از ایران، از تمامیت ارضی کشور و از رهبری داهیانه آیت‌الله خامنه‌ای ابراز داشتند و تنفر کامل خودشان را از اسرائیل و امریکا و متجاوزان به خاک میهن اعلام داشتند. آنها که روزی در فرسته‌های خود عکس پریدن از روی پرچم امریکا و اسرائیل را گذاشته بودند، امروز صریحاً نوشته‌اند هرجا این پرچم را ببینم روی آن می‌شاشم. اسطوره‌های بزرگ ادبیات کشور شعر‌هایی در تنفر از امریکا و اسرائیل سرودند و آنها را «مادر به خطا» خطاب کردند. بازیگران قدیمی و جدید و معترض و همراه سینما تقریباً یک‌دست از همراهی کامل خودشان با سرداران و سربازان مدافع وطن نوشتند، ورزشکاران مطرح تیم‌های مختلف با پرچم سه رنگ ایران و تصاویری از رهبر عزیز انقلاب همراهی خود را با مردم و تنفر خود را از امریکا و اسرائیل صریحاً اعلام کردند. بسیاری از زندانیان سال‌های اخیر که به دلایل شرکت در فتنه‌های مختلف حبس کشیده بودند، با نام و نشان خود به دفاع از میهن اسلامی پرداختند و در یک کلام، در رویدادی کم‌سابقه تمامی افراد کشور از زن و مرد و انقلابی و میهن‌دوست و مقیم ایران و ساکن خارج از کشور و معلم و دانشجو و سلبریتی و با حجاب و کم‌حجاب و حتی بی‌حجاب وقتی پای دشمنانی، چون اسرائیل و تعرض به خاک پاک شهیدان در وسط بود، یک‌صدا و پرطنین از وطن و از کشور دفاع کردند و دشمنان را ابتدا کیش و سپس مات کردند. این اتفاق آنقدر جدی و سراسری و فراگیر بود که خود دشمنان هم در رسانه‌های خود به آن اعتراف و از اشتباه جدی محاسباتی خود در این زمینه یاد کردند. 
راستش را بخواهید، در میان همه این اعترافات از شخصیت‌های مهم تا عناصر حقیر، هیچ‌کدام مثل این اعتراف تلخ مسیح علی‌نژاد شیرین و دلچسب نبود که گفت: «حتی مخالفان حکومت هم حالا طرفدار ایران شده‌اند!» و از آن شیرین‌تر و دلچسب‌تر اینکه: «حمله اسرائیل به ایران، پروژه براندازی را ۲۰ سال عقب انداخت.»

آرمان امروز/ مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

پشت  پرده حمله آمریکا به ایران

یدالله کریم پور

فهمیدن این که حمله اسراییل و آمریکا به ایران در پس پرده با هدف تضعیف چین و منزوی کردنش انجام می شود خیلی سخت نیست. پیش تر با تغییر رژیم سوریه به ظاهر جولانی فرماندار دست نشانده ترکیه در دمشق شد ولی وی در واقع مطبع همه جانبه بریتانیا و ایالات متحده است. چنان که پس از فروپاشی اسد آمریکا و اروپا یکجا و بیدرنگ همه تحریم ها علیه سوریه را زدودند.

البته دست ترکیه به ویژه کمپانی ها ساخت و ساز انرژی تسلیحاتی نساجی غذا و داروی این قدرت نوظهور در سوریه باز شد. ولی افسار دمشق در نهایت در اختیار واشنگتن لندن آنکارا و تل آویو خواهد ماند....

شرق/ مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

لزوم ارائه ابتکار عمل واقع‌بینانه برای مهار بحران جنگی

احسان هوشمند
 

پس از 10 روز از آغاز تجاوز نظامی اسرائیل، آمریکا نیز به صورت رسمی به اسرائیل پیوست و به بمباران بخش‌هایی از تأسیسات هسته‌ای ایران در فردو و نطنز و اصفهان پرداخت. اسرائیل از ابتدا هدف از تجاوز نظامی خود به ایران را تخریب تأسیسات هسته‌ای ایران و جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای اعلام کرده بود.

اما پس از 10 روز بمباران بی‌وقفه و حملات کم‌سابقه به مراکز نظامی ایران مشخص شد حملات اسرائیل به تأسیسات زیرزمینی نطنز و فردو چندان اثربخش نبوده و در ادامه این تجاوز ارتش آمریکا نیز اقدام به بمباران مراکز هسته‌ای ایران کرد. ارتش آمریکا در حالی اقدام به بمباران فردو کرد که پیش‌ از‌ این ترامپ با طراحی ظاهری فرصتی برای دیپلماسی، اقدام به فریب کرده بود. حتی در دو روز گذشته نیز اعلام شد ترامپ تا دو هفته دیگر درباره ورود مستقیم به جنگ با ایران و حمله به ایران تصمیم خواهد گرفت اما هنوز دو روز از این خبر نگذشته بود که فردو هدف آمریکا قرار گرفت. به سخن دیگر در هفته‌های گذشته فریب به ابزاری برای پیشبرد سیاست‌های آمریکا در میان التهاب ناشی از حملات اسرائیل به ایران مبدل شده بود. بی‌آنکه امکانی بین‌المللی برای مؤاخذه طرف آمریکایی یا اسرئیل وجود داشته باشد.

ورود آمریکا به درگیری نظامی با ایران و حملات به فردو و دیگر مراکز هسته‌ای ایران در حالی روی داد که تجاوز اسرائیل به ایران از طرف نهادهای بین‌المللی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد، دبیر کل سازمان ملل متحد، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی مانند انگلیس و فرانسه و آلمان محکوم نشده بود. به عبارت دیگر به نظر می‌رسد در‌حال‌حاضر مانعی حقوقی و مؤثر برای محکومیت یا مقابله با اقدامات تجاوزکارانه اسرائیل و آمریکا وجود ندارد. گذشته از آن حتی ابتکار عملی نیز در میانه این بحران روی میز قرار ندارد. نه کشورهای اروپایی و آمریکا و نه کشورهای منطقه جنوب غربی آسیا و نه چین و روسیه تاکنون هیچ ابتکاری برای کنترل بحران ارائه نداده‌اند.

در چنین شرایطی ایران نیز به حملات موشکی به اسرائیل ادامه داده است، اما از سوی ایران پیشنهاد یا ابتکار عملی که به مدیریت بحران ختم شود، هنوز عرضه نشده است. در چنین شرایطی ممکن است دامنه بحران گسترش یابد و به تشنجی مهارناپذیر مبدل شود. پس از حملات شامگاه یکشنبه یکم تیرماه آمریکا به فردو و چند نقطه دیگر از ایران، گروهی به‌سرعت خواهان واکنش متقابل و حملات تلافی‌جویانه ایران و حتی بستن تنگه هرمز شده‌اند. اما این گروه برای اقدامات بعدی و وضعیت بعدی منازعه و پیامدها و سناریوهای متعاقب این وضعیت سکوت کرده‌اند. از سوی دیگر از طرف دولت و نیز نیروهای اصلاح‌طلب هیچ ایده یا ابتکار عملی برای مهار بحران پیشنهاد و طرح نشده است. در دوره انتخابات ریاست‌جمهوری گروه‌های اصلاح‌طلب حامی آقای پزشکیان با این گزاره برای جلب اقبال افکار عمومی اقدام کردند که در صورت پیروزی آقای جلیلی جنگ روی می‌دهد. اینکه این گزاره چه اندازه درست بود یا خیر، موضوع این یادداشت نیست.

اما اینک که شرایط جنگی بر کشور حاکم شده و ایران مورد تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا قرار گرفته، باید راهبرد صلح‌طلبانه و کاهش تنش از سوی این گروه از اصلاح‌طلبان مورد توجه قرار گیرد. به سخن دیگر اینک که کشور با شرایط جنگی مواجه شده، راهبرد پیشنهادی اصلاح‌طلبان و دیگر نیروهای سیاسی کشور برای گذر کم‌خطر و بازگشت صلح و آرامش به کشور چیست؟ آیا ایده‌ای طراحی شده است؟ یا اینکه اصلاح‌طلبان مانند برخی جریان‌های رقیب نیز معتقدند تشدید درگیری‌های نظامی و حتی آزمایش بمب اتمی می‌تواند منافع کشور را تضمین کند؟

اگرچه نهادهای بین‌المللی با سکوت و حتی همراهی ضمنی با حملات اسرائیل تاکنون از ارائه هر نوع ابتکار عملی خودداری کرده‌اند و از دیگر سو برخی از کشورها یا جریان‌ها نیز جنگ و افزایش تنش و درگیری را تنها راه‌حل گذر از بحران موجود می‌دانند، ضروری است که نیروهای سیاسی اصلاح‌طلب و دیگر جریان‌های سیاسی یا نیروهای ایران‌خواه با ارائه ابتکار عمل واقع‌بینانه و مبتنی بر مصالح ملی راه‌حل خود برای عبور از این پیچ خطیر تاریخی را ارائه دهند. سکوت در برابر بحران پیش‌رو و احتمال افزایش تنش و دامنه جنگ می‌تواند مخاطرات سهمناکی برای منطقه در پی داشته باشد. فراموش نکنیم که همیشه در برابر حمله متجاوزان و تحمیل جنگ، راه‌حل در جنگ خلاصه نمی‌شود و گاه راه‌حل‌های مبتکرانه و صلح‌طلبانه و عادلانه و مبتنی بر مصالح و منافع ملی و در نظر گرفتن همه ملزومات می‌تواند واقع‌بینانه‌تر باشد. ظرفیت‌های دیپلماتیک کشور هم در‌این‌باره باید بیش‌از‌پیش در تدارک ارائه چنین ابتکار عمل‌هایی با مشارکت نیروهای اندیشمند در داخل کشور و همراهی کشورهای دوست یا دیگر قدرت‌های جهانی باشد.

خراسان / مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

چگونه کشور را حفظ کنیم؟

غلامرضا بنی اسدی 

وقتی صدای آژیر بلند می‌شود، فقط سربازان نیستند که باید به خط شوند؛ ملت باید آماده باشد. در روزگار جنگ – چه جنگ نظامی، چه جنگ اقتصادی و چه جنگ رسانه‌ای – آنچه سرنوشت ملت‌ها را رقم می‌زند، تنها تجهیزات و تاکتیک‌ها نیست، بلکه «همبستگی ملی» است؛ همان روح جمعی که به مردم قدرت مقاومت می‌دهد. در روزگار آرامش، شاید بتوان لحظه‌ای از دیگری غافل شد، اما در روزگار خطر، هیچ کس تنها نیست و نباید تنها بماند. این اصل انسانی، اخلاقی و دینی است که «در سختی‌ها، مردم باید به داد هم برسند.» امروز که درگیر گونه ای از «مادرِ جنگ ها» شده ایم، باید با مهر مادری به وطن و هموطنان مان نگاه کنیم. جنگ و جنگ ساز و جنگ طلب را چنین می شود ناکام کرد. در دوران دفاع مقدس، آنچه ایران را سرافراز کرد فقط توپ و تفنگ نبود- که هرچه ما داشتیم، دشمن ده چندان داشت- این روح ایثار، این سفره‌های ساده اما بخشنده، این آغوش‌های باز خانواده‌هایی بود که خانه‌شان را پناهگاه هموطنان کردند. ملتی که بلد باشد سختی را با هم تحمل کند، هیچ‌وقت شکست نمی خورد. بله از پایان دفاع مقدس، قریب به ۳۷ سال می گذرد اما دشمن دوباره به تحمیل جنگ آمده است. سخت تر و سخت تر و باز هم سخت تر. می خواهند ما را بشکنند و ایران مان را چند پاره و ملت مان را پریشان کنند اما ما پشیمان شان خواهیم کرد. دشمن می‌خواهد مردم از هم جدا شوند؛ پس ما باید بیشتر کنار هم باشیم. دشمن می‌خواهد هرکس فقط به فکر خود باشد؛ ما بیشتر از همیشه باید مراقب هم باشیم. در بحران‌های اقتصادی، در حملات رسانه‌ای، در تحریم‌های ظالمانه یا حتی در جنگ واقعی، هر حرکتی از مردم به‌سوی هم، یک گلوله به قلب دشمن است. کمک به همسایه، حفظ کرامت آسیب‌دیدگان، مرهم گذاشتن به زخم دیگری و ایستادن کنار خانواده‌هایی که در خط مقدم‌اند، این‌ها بایستگی های رفتار ملی و نوعی معرفتی از جهاد است. فرهنگ دینی ما، همدلی در سختی‌ها را نه‌تنها توصیه می کند، بلکه واجب می‌داند. قرآن، پیامبر و سیره اهل‌بیت علیهم‌السلام، سرشار از آموزه‌هایی است که انسان مؤمن را مسئول رنج دیگری می‌دانند. «من أصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم» فقط یک حدیث در کتاب نیست، یک منش زندگی در عرصه جامعه است. یک رسمِ نیکوست. یک بایستگی ملی و انقلابی است. اگر مردم هوای هم را داشته باشند، دشمن ناامید می‌شود. بدانیم اگر در جبهه، سنگرها را با کیسه خاک می سازند، در روابط اجتماعی باید سنگر را با سلام و لبخند ساخت. امروز لبخند ما به همدیگر، دشمن را می شکند. اکنون وقت آن است که بی‌توجه به اختلاف‌نظرها، در کنار هم بایستیم، در صف نان یا در صف ایثار. وقت آن است که نگذاریم کسی از شدت مشکلات تنها بماند. بدانیم و به همدیگر یادآوری کنیم، آنچه کشور را حفظ می‌کند، اتحاد ملی، فهم مشترک و گذشتن از خود برای دیگران است. نه فقط در میدان جنگ، بلکه در دل هر کوچه، هر مغازه، هر اداره، می‌توان مرزهای مقاومت را تعریف کرد. خوب می دانیم که هیچ ملتی با تفرقه پیروز نشده و هیچ دشمنی نتوانسته ملتی را که در سختی‌ها دست هم را رها نکرده، شکست دهد. بیایید این بار هم در امتحان تاریخ، روسفید بمانیم؛ با مهربانی، با همراهی، با در کنار هم بودن.

وطن امروز/ مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

بررسی امکانات استراتژیک ایران برای پاسخ به آمریکا
چگونه بزنیم؟

رضا رحمتی

سرانجام آمریکا بامداد ۱ تیر در یک تجاوز آشکار و نقض فاحش حقوق بین‌الملل، تاسیسات هسته‌ای ایران مستقر در نطنز، اصفهان و فردو را هدف قرار داد. آمریکا با استفاده از بمب‌های سنگر شکن در حالی به تاسیسات صلح‌آمیز ایران حمله کرد که ایران در هنگامه مذاکره با تروئیکای اروپا قرار داشت و بنا بود هفته آینده نیز در سطح وزرای خارجه این گفت‌وگوها ادامه داشته باشد. ترامپ بعد از حمله به ایران از سوی رژیم اشغالگر، در کنفرانس مطبوعاتی خود اذعان کرد او و نتانیاهو یک تیم هستند و بدین وسیله از تقسیم کار خود و نخست‌وزیر رژیم در خصوص ایران صحبت کرد. موضوعی که ناظران سیاسی را به فریب‌آمیز بودن ۵ دور مذاکره بین ایران و آمریکا هدایت می‌کند. 
* هدف آمریکا از ورود به جنگ
این عملیات از حیث استراتژیک، یک ویژگی عجیب داشت: بر خلاف انتظار و آمادگی‌هایی که وجود داشت و انتظار می‌رفت آن‌ها یک حمله بسیار سنگین‌تر به تاسیسات مختلف با همراهی رژیم داشته باشند، اما به حمله‌ای محدود به ۳ سایت هسته‌ای ا‌کتفا کردند. به هر روی با توجه به اینکه زمان حمله از قبل مشخص شده بود و آمادگی کشور برای سناریوهای بدتری وجود داشت، غافلگیری رخ نداد. به برداشت ناظران سیاسی «مشخصاً مهم‌ترین هدف آمریکایی‌ها، قرار دادن جمهوری اسلامی ایران در دوراهی و ایجاد انشقاق در تصمیم‌گیری است. به واقع، با این حمله محدود، آنها یک دو‌راهی ایجاد کرده‌اند: از یک‌ سو، تهدید می‌کنند اگر پاسخی صورت گرفت، حملات آنها چند برابر می‌شود و به جنگی فراگیر با آمریکا تبدیل خواهد شد و از سوی دیگر اگر پاسخی داده نشود، تجاوز آمریکا پذیرفته شده، بازدارندگی کشور خدشه‌دار شده و از این پس شاهد حملات گاه و بیگاه آمریکا خواهیم بود. به عبارت دقیق‌تر آنها قصد دارند سیستم محاسباتی ایران را که بر هدف قرار دادن رژیم صهیونی اتفاق نظر وجود دارد، درگیر دوراهی کرده و مسؤولان را از اِعمال تصمیم موثر بازدارند. در واقع هدف آنها این بود - و هست - که اقدام کنند، اما این اقدام را کم‌تر از برآورد اولیه ایران، به حدی نرسانند که تهران را تحریک به جنگ همه‌جانبه کند. بنابراین به برداشت من بی‌پاسخ ماندن اقدام آمریکا اشتباه محاسباتی است. با این حال ایران باید از امکانات ویژه خود استفاده کند.
* امکانات استراتژیک ایران برای پاسخ به آمریکا
سوای این تصویر از وضعیت روابط ایران و آمریکا، پاسخ ایران به اقدام دشمنانه آمریکا نسبت به ایران موضوعی است که در این یادداشت به آن اشاره خواهم کرد ... 
... سوال این است: امکانات استراتژیک ایران برای پاسخ به حمله تجاوزگرانه آمریکا چیست؟
1- بستن تنگه هرمز
عجالتا مهم‌ترین ابزار ایران برای احیای بازدارندگی از یک‌ سو و بازداشتن خصم از ارتکاب حملات بعدی از دیگر سو، استفاده از ابزار اقتصادی است. به همین دلیل طرفین مخاصمه از همه ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک برای بازداشتن ایران از استفاده از این گزینه استفاده کرده‌اند. به گزارش یورونیوز، بر اساس تحلیل‌های نظامی، موشک‌های کوتاه‌برد و میان‌برد ایران توانایی هدف‌گیری زیرساخت‌های نفتی، خطوط لوله در تنگه یا حتی حمله به کشتی‌های تجاری را دارند. موشک‌های سطح به سطح نیز می‌تواند تانکرها یا بنادر حوزه خلیج فارس را هدف قرار دهد. همچنین حملات هوایی با استفاده از هواپیماها و پهپادها می‌تواند سیستم‌های ناوبری یا تجهیزات راداری در بنادر مهم منطقه را مختل کند. ضمن اینکه مین‌گذاری در تنگه هرمز گزینه دیگری است که مقام‌های ایرانی پیش‌تر از آن یاد کرده‌اند. ایران همچنین می‌تواند با اعزام ناوهای جنگی، مسیر تنگه را به‌ صورت فیزیکی مسدود کند.  از نظر بسیاری از ناظران سیاسی، تنگه هرمز، گلوگاه استراتژیک جهان محسوب می‌شود.  مهم‌ترین بازیگری که مستقیما تحت تأثیر انسداد این آبراهه قرار می‌گیرد اروپاست؛ به همین دلیل کلود مونیگه، کارشناس امنیتی و عضو پیشین سرویس اطلاعاتی فرانسه، گفته بستن تنگه هرمز برای اروپا «فاجعه‌بار» است.
2- استفاده از تمام ظرفیت محور مقاومت
اینک بهترین زمان برای بازیابی هسته‌های خفته مقاومت در منطقه است. علی‌رغم لفاظی رژیم صهیونیستی و آمریکا مبنی بر تضعیف مقاومت در منطقه، اما ظرفیت بازدارندگی ایران در بعد بازدارندگی مثلثی کماکان فعال است. انصارالله یکی از مهم‌ترین بازیگران منطقه‌ محسوب می‌شود که شلوغ‌ترین آبراه‌های جهان را تحت نفوذ موشک‌ها و پهپادهای بسیار دارد و این امکان برایش وجود دارد که موشک‌های دوربرد بالستیک را به سمت اهداف رژیم پرتاب کند. همچنین امکان استفاده از ظرفیت ناامن‌سازی کشتیرانی آمریکا و کشورهای حامی رژیم تروریست نیز از امکانات مهم انصارالله است. ظرفیت‌های نظامی انصارالله برای بازدارندگی برای دشمنان هم باورپذیر است و هم معتبر؛ همین هفته‌های گذشته بود که آمریکا دست به دامن انصارالله برای آتش‌بس شد. در جبهه زمینی هنوز حزب‌الله لبنان از یک وضعیت نسبتا پایدار برخوردار است. از نظر تهدید پایگاه‌های آمریکایی، نیروهای مقاومت عراق از وضعیت خوبی برخوردارند و می‌توانند عراق را به محلی ناامن برای آمریکا تبدیل کنند.  به‌ نظر می‌رسد اینک بهترین زمان برای بیدار شدن هسته‌های خفته مقاومت در افغانستان، پاکستان و حتی جمهوری آذربایجان به‌ منظور آماده‌باش وسیع یعنی «دست‌ به‌ ماشه شدن» است. قدرت گروه‌های حامی ایران را نباید دست‌کم گرفت و بخشی از بار تامین بازدارندگی باید در این حوزه دنبال شود.
3- استفاده از حداکثر توان نظامی علیه اسرائیل
معتقدم در شرایط کنونی بهترین گزینه، دردآورترین گزینه است؛ حمله شدید به اسرائیل. دیر یا زود آمریکا وارد جنگ ایران و اسرائیل(در سطح وسیع‌تر) خواهد شد؛ بنابراین فرصت مناسبی وجود دارد که تا زمان ایجاد اقناع افکار عمومی آمریکا توسط ترامپ یا تظاهر به اقناع، ایران به صورت مستقیم با سرعت و بیش‌ترین میزان خشونت، سرزمین اشغالی و تمام اهداف از پیش مشخص شده را مورد حمله قرار دهد. شاید با ورود مستقیم و بلندمدت آمریکا به جنگ، تا این اندازه دست‌های ایران برای رسیدن به تل‌آویو، حیفا و ... بلند نباشد. نیروهای مسلح باید از دست‌های بلندی که اینک به همه جای فلسطین اشغالی می‌رسند بهترین نتیجه را بگیرد. شاید این پنجره طلایی فرصت برای نیروهای نظامی ایران همیشه باز نباشد. زدن اسرائیل همان طور که رهبر انقلاب به آن اشاره فرمودند. ایجاد محدودیت برای اهداف نباید مدنظر قرار گیرد، ایران باید کوبنده‌ترین اقدام را بر اساس اصل «سرعت و خشونت» هم‌اینک انجام دهد‌.
4- خروج فوری از NPT
با توجه به رسوایی آژانس و مدیرکل بدنام آن، اینک طلایی‌ترین فرصت برای خروج بدون قید و شرط از تمام ترتیبات حقوقی مربوط به انرژی هسته‌ای است. اگرچه توان هسته‌ای ما تقلیل یافته و باید پیش از این وضعیت این موضوعات پیگیری می‌شد، اما هرچه زودتر ایران از این ترتیبات خارج شود، دستش در آینده بازتر خواهد بود. در شرایطی که افکار عمومی بین‌المللی با ایران همسوست و هزینه خروج حداقلی است، ایران باید از این فرصت استفاده کند.

منبع: بصیرت

ارسال نظرات