ماجرای مذاکرات و توافق ایران و غرب بر سر پرونده هستهای تهران، ماجرایی که سومین دهه خود را پشت سر میگذارد؛ مذاکره ای که دیپلمات های پرتعدادی را به خود دیده است و فراز و نشیبهای بسیار داشته است. اما اگر این سالهای پش سر هم را بخواهیم در چند جمله خلاصه کنیم و این سه دهه را در کوتاهترین عبارات بگنجانیم باید بنویسیم؛ بدعهدی پیوسته غرب و پیشرفت بدون توقف ایران!
از توافق در کاخ سعدآباد تهران تا انعقاد برجام در هتل کوبورگ وین، کشورهای غربی همواره به تعهدهایی که پای آنها را امضا کردند، پایبند نبودند؛ جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به این بدعهدیهای پرتکرار از اصفهان تا فردو و نطنز دامنه فعالیتهای هستهای خود را مطابق با قوانین بینالمللی و تحت نظارت پادمانهای صلحآمیز پیش برد و گامهای بلندی برای بومی سازی این دانش مهم و راهبردی انجام داد. در این میان فراموش نکنیم که دشمنان ایران، با میدان داری رژیم صهیونی و چراغ سبز اروپا و آمریکا فاز ترور دانشمندان ایرانی را هم فعال کردند تا شاید آنچه در پشت میز مذاکره و اعمال تحریم و قطعنامه به دست نیامده است را با ترور به دست بیاورد اما اکنون سران اروپایی و آمریکایی از ناکامی بزرگ برای متوقف کردن ایران سخن میگویند!
در تازهترین این اعترافات در این روزها که تقریباً هیچ چیزی از برجام باقی نمانده و به تعبیر دیپلماتیک به یک توافق مرده تبدیل شده است، «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه مدعی شده است برنامه هستهای ایران به نقطه بیبازگشت نزدیک شده و باید گفتوگوی راهبردی با دولت جدید ترامپ درباره ایران داشته باشند.
مکرون، رئیس جمهور فرانسه، کشوری که در دوران مذاکرات هستهای نیز بیشترین کارشکنی را در انعقاد توافق انجام داده بود، اکنون گفته است: «ما باید از خود بپرسیم که آیا باید مکانیسم ماشه را پیش از اکتبر 2025 (مهر 1404) فعال کنیم یا خیر!»
· ژست طلبکارانه اروپا
اما آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که اروپاییها و ساکنان کاخ الیزه پیش از آنکه از خود درباره مکانیسم ماشه و فعالسازی آن سؤال بپرسند، باید به پرسشهای بسیار مهمتری پاسخ دهند! سران اروپاییها، پیش از طرح چنین تهدیداتی باید امروز پاسخ دهند که تا چه میزان به تعهدات خود در برجام پایبند بودهاند و کدام یک از مواردی را که به آن متعهد شده بودند، محقق کردهاند؟
آقای مکرون پیش از طرح هر پرسشی باید به این پرسش پاسخ دهد که فرانسه و دیگر شرکای این کشور در تروئیکای اروپایی هنگام خروج دونالد ترامپ از برجام، چرا جلوی او را نگرفتند و فراتر از آن کدام یک از وعدههای خود را برای جبران خروج ایالات متحده از توافق هستهای محقق کردند؟
آقای مکرون باید پاسخ دهند که چرا به جای حمایت از توافقی که دولت فرانسه پای آن را امضا کرده بود با کارزار حداکثری دولت آمریکا علیه ملت ایران همراهی کردند و حتی در موضع گیری سیاسی نیز جرأت ایستادگی در برابر کاخ سفید را نداشتند. آقای مکرون باید پاسخ دهند که فراتر از نقض عهدهای آمریکا چرا اروپا به تعهدات خود در برجام متعهد نماند. با خروج ترامپ از برجام، شرکتهای اروپایی از جمله پژو، شل، ایرباس سه شرکت فرانسوی! نیز یک به یک ایران را ترک کردند و به توافقات دو طرفه هم بی اعتنایی کردند؟
سران اروپایی به جای گفتن از لزوم مذاکرات تازه بهتر است درباره سرنوشت اینستکس و وعدههای گذشته خود پاسخگو باشند. مکرون پیش از آنکه درباره کاهش سطح تعهدات ایران مطابق برجام و پیشرفت صلحآمیز هستهای ایران تحت شدیدترین و بینظیرترین نظارتهای آژانس بینالمللی هستهای نظر بدهد، باید توضیح دهد که در ماههای اخیر چرا بیانیه ضد ایرانی را در آژانس مطرح کردند؟
سران اروپایی باید بدانند، آن که در مقام پرسشگری قرار دارد، تهران است، نه پاریس، لندن و مونیخ؛ این جمهوری اسلامی و دستگاه دیپلماسی ایران است که برای دور تازه مذاکرات در ماههای منتهی به منقضی شدن برجام، برای نشستن در میز مذاکره با طرفهای غربی باید تصمیم بگیرد و در مقام طلبکار قرار دارد. بهتر است سران قاره سبز به جای ادبیات تهدید، زمینه مذاکرات برابر را فراهم کرده و به آمریکا و دولت آینده آن برای پایان دادن به تحریمهای ظالمانه فشار آورند.[C1]
· منطق جمهوری اسلامی در مذاکرات
البته پر واضح است که منطق جمهوری اسلامی ایران منطق روشنی است و هرگز میز مذاکره را ترک نکرده تا بخواهد دوباره به آن برگردد. ایران همواره با حفظ اصول خود حاضر به گفت و گو بوده و هست، چنانچه در تازهترین موضعگیری دستگاه سیاست خارجی کشورمان، «سید عباس عراقچی» وزیر خارحه دولت چهاردهم در گفتوگو با یک رسانه چینی درباره چشم انداز پرونده هستهای ایران گفته است: « ما همچنان آمادگی داریم وارد مذاکرات سازنده و بدون تأخیر در خصوص برنامه هستهای خود شویم؛ مذاکراتی که با هدف رسیدن به یک توافق باشد. فرمولی که از نظر ما وجود دارد، همان فرمول سابق برجام است یعنی اعتمادسازی درباره برنامه هستهای ایران در مقابل رفع تحریمها. ما بر همین مبنا آمادگی مذاکره را داریم. از سال 2015 تاکنون 10 سال گذشته و تحولات بسیاری رخ داده است. خروج آمریکا از برجام یک اشتباه بسیار بزرگ راهبردی برای این کشور بود و با واکنش ایران مواجه شد. البته تحریمهای آمریکا هم گسترش یافت. در منطقه غرب آسیا بحران داریم ولی راه دیپلماسی هیچ وقت بسته نمیشود. بهعنوان یک دیپلمات اعتقاد دارم در سختترین شرایط هم میتوان به راهحلهای دیپلماتیک رسید اما این بستگی به این دارد که چقدر اراده سیاسی وجود داشته باشد و چقدر دیپلماتها از قدرت خلاقیت و ابتکار برخوردار باشند تا بتوانند راههای جدید پیدا کنند و به فرمولهای جدیدی برای توافق برسد. اگر اراده سیاسی در طرفهای مقابل وجود داشته باشد، پیدا کردن یک راهحل مشکل است اما غیرممکن نیست.»
البته تردیدی در این وجود ندارد که دولت چهاردم هرگز نباید مشکلات کشور را به مذاکره با غرب گره بزند! باید تجربه دهه نود پیش چشم ما قرار داشته باشد و تمرکز و ارادهمان باید ساخت ایران قوی با تکیه بر توان داخلی، همکاری با کشورهای دوست و ایجاد روابط راهبردی با قدرتهای نو ظهور باشد! تا به این واسطه ابزار تحریم و فشار را برای همیشه از دست دشمنان ایران بیرون آورد و دشمن را خلع سلاح کنیم!
ارسال نظرات