تبیین:

نسل کشی جاری در غزه و نوع واکنش رسانه‌ها به این جنایت فجیع یکبار دیگر لزوم تعمق بر کارکرد رسانه‌ها در مدیریت افکار عمومی و شیوه‌های بهره کشی صاحبان قدرت و ثروت از رسانه در راستای اهداف خود را بیشتر نمایان کرده است. در ادامه نگاهی گذرا به این موضوع شده است.
رسانه‌ها حداقل با هفت شیوه بر مخاطب خود تأثیر می‌گذارند، ۱- ترسیم تصویر از واقعیت، ۲-آفرینش فرهنگ عامه، ۳-تأثیر گذاری در تصمیم‌گیری‌ها، ۴-افزایش آگاهی، ۵-تغییر در دیدگاه‌ها و نگرش‌ها، ۶-ترکیب کردن مسائل و ۷-تقویت کردن ارزش‌ها و استاندارد‌های حاکم بر جامعه. رسانه‌ها تصویری از واقعیت ایجاد و ترسیم می‌کنند که منطبق بر خواست و تمایل صاحبانشان باشد، شیوه مواجهه رسانه‌ها با مسائل این روز‌های غزه مثال واضحی از همین کارکرد رسانه است.
رسانه‌های غربی با استفاده از نوع نگاهی که به مخاطبشان القا می‌کنند، یک عقبه ۷۰ ساله اشغالگری و وحشی‌گری رژیم غاصب صهیونیستی را کنار گذاشته‌اند و در تصویری که از واقعیت برای مخاطب خود ترسیم می‌کنند، صاحبان اصلی سرزمین فلسطین را که برای حفظ وطنشان وارد نبرد شده‌اند را به عنوان تروریست معرفی و واژه داعش را به آنها نسبت می‌دهند و آن جانیان وحشی را که در۷۰ سال صد‌ها هزار نفر را کشته و در طول این سال‌ها زمین و سرزمین و خانه فلسطینیان را اشغال کرده اند را مظلوم و دارای حق برای دفاع و کشتار معرفی می‌کنند.
رسانه‌ها با استفاده از تکنیک اقناعی تکرار، به صورت مستمر اهداف رسانه‌ای صاحبان خود در قالب‌های مختلف محتوا و پوشش خبری را دنبال می‌کنند و با استفاده از هنر رسانه و تکنیک‌های پیشرفته عملیات شناختی، برای مخاطبان خود داستان‌پردازی و روایت‌سازی می‌کنند. این راهبرد دوگانه در شبکه‌های اجتماعی نیز در برابر اخبار غزه دنبال می‌شود، در سکو‌هایی مانند اکس، اینستاگرام و فیس بوک به صراحت فعالیت کاربران حامی فلسطین و جریان تولید و نشر محتوا محدود می‌شود ولی از سوی دیگر در سکوی تیک‌تاک که این محدودیت اعمال نشده است موج پویش خودجوش حمایت از فلسطین شکل می‌گیرد.
این در حالی است که بخش زیادی از کاربران تیک‌تاک با کاربران اینستاگرام، توییتر و فیسبوک مشترک هستند، ولی پویش حمایت از فلسطین در تیک‌تاک راه می‌افتد ولی در اینستاگرام و سایر سکو‌های وابسته جریان قدرت و ثروت لیبرالیسم با محدودیت مواجه می‌شود.
این نمونه‌ای از چیزی است که می‌توان از آن به تحمیل ارزش‌ها و استاندارد‌های مورد قبول صاحبان رسانه‌ها و سکو‌ها بر کاربر نامبرد. کاربر بدون سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی این تأثیر را می‌گیرد و الگوی جدیدی را که رسانه به او تحمیل کرده را می‌پذیرد و با این باور زندگی و رفتار می‌کند و این فرایند ادامه پیدا می‌کند تا زمانیکه جریان مقابل نظام سلطه بتواند به توانمندی‌های رسانه‌ای و سکویی خود بیافزاید و در مسیر جهاد تبیین محکم‌تر قدم بردارد؛ و من الله التوفیق
علی محمد رجبی

ارسال نظرات