بیش از یک هفته از پاسخ نظامی جمهوری اسلامی ایران به تجاوزگری اسرائیل میگذرد و حال پس از فروکش کردن هیجانات میتوان تحلیل دقیقتری از جنبههای مختلف این رویداد؛ از جمله ابعاد رسانهای آن ارائه نمود.
از زمان آغاز عملیات طوفان الاقصی، علاوه بر آنکه هیمنه رژیم پوشالی اسرائیل تا حد زیادی نزد افکارعمومی جهانی شکسته شد، آگاهی افکارعمومی در سراسر دنیا نسبت به جنایات اسرائیل و نفرت و انزجار از این رژیم به بالاترین حد خود رسید. نمایش مداوم رسانههای خبری از کشتار بیرحمانه بیش از سیهزار نفر از مردم غزه؛ اعم از زنان و کودکان بیدفاع، این سوال را در ذهن بسیاری از مردم در سراسر جهان به وجود آورد که چنانچه نهادهای بینالمللی و به اصطلاح حقوق بشری در حال چشمپوشی از این جنایات هستند، چگونه انسانها میتوانند اقداماتی در کمک به مردم غزه داشته باشند.
حمله نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق بازتاب گستردهای داشت. رسانههای همسو با نظام جمهوری اسلامی آن را اقدامی جنایتکارانه و خلاف تعهدات بینالمللی توصیف میکردند. پیاده نظام سایبری وابسته به جریان معاند یا رژیم صهیونیستی نیز از یک سو تلاش میکردند خوشحالی خود را از شهادت مستشاران نظامی ایران نشان دهند و از سوی دیگر ایران را برای پاسخ دادن به این جنایت مسلوبالاراده نشان دهند و با طرح موضوعاتی همچون تاثیرپذیری مولفههای اقتصادی از هرگونه پاسخ نظامی، بحرانهای اجتماعی داخلی و بهرهمندی رژیم صهیونیستی از سیستم پدافندی مستحکم، ایران را برای پاسخ نظامی متزلزل نشان دهند.
سرانجام زمان تحقق وعده صادق رهبری برای تنبیه متجاوز فرا رسید. پس از پاسخ نظامی ایران در تاریخ 26 فروردین 1403، همه تاکتیکهای رسانهای که پیش از این بر علیه ایران به کار گرفته شده شده بود به ناگه خنثی شد. این حمله موشکی به قدری برای جهان غیرمنتظره بود که تا چند ساعت پس از آن نه تنها هیچ واکنش نظامی یا سیاسی از قبل تعیین نشدهای اتخاذ نگردید، بلکه به لحاظ رسانهای هم میان جریان معاند و پیادهنظام سایبری اسرائیل، در ساعات اولیه راهبرد هماهنگ و مشخصی وجود نداشت.
در نتیجه دشمنی که پیش از این با مانور رسانهای بر کشتار وحشیانه مردم غزه پویش#حریفت_منم را به تمسخر گرفته بود و حتی برخی کاربران همسو با نظام را نیز در خصوص درستی عملیات طوفان الاقصی با اشاره به تعداد شهدای بالا به تشکیک انداخته بود، حالا در گوشه رینگ افتاده بود. عملیات وعده صادق به قدری برای رژیم غاصب تحقیرآمیز بود که نه تنها در میدان نظامی و سیاسی، بلکه در عرصه رسانهای نیز پروپاگاندای رژیم صهیونیستی و دولتهای غربی توان خنثیسازی ابعاد رسانهای این عملیات را نداشت.
پیاده نظام سایبری رژیم اسرائیل پس از این پاسخ نظامی به شکل واضحی دچار سردرگمی و تناقض شده بود. از یک سو پاسخ نظامی ایران را در برابر سیستم پدافندی رژیم اسرائیل شکست خورده و نافرجام توصیف میکرد و سعی داشتند در شبکههای فارسیزبان به ملت ایران چنین القا کنند که این عملیات شکست خورده و صرفا منجر به هزینهسازی برای ایران شده است. از سوی دیگر مقابل نهادهای بینالمللی با تظاهر به مظلومنمایی و آسیبدیدگی سعی در کسب حمایت بینالمللی و محکومیت ایران داشتند که البته پس از کشتار وحشیانه و بیرحمانه مردم غزه نه تنها افکار عمومی جهانی، بلکه حتی دولتهای غربی نیز به دلیل فشار افکارعمومی ملتهایشان، حمایت ویژهای از رژیم صهیونیستی نداشتند و عمدتا به محکومیتهای ظاهری بسنده کردند. برخی از سلطنتطلبها از جمله ربع پهلوی نیز با جدا کردن صف مردم ایران از نظام اسلامی تلاش داشتند مقابله نظامی اخیر را میان اسرائیل با نظام اسلامی و نه ملت ایران نشان دهند که این موضوع نیز پس از حمایت اقشار مختلف جامعه از پاسخ نظامی ایران با شکست مواجه گردید. در این میان برخی جریانهای سایبری معاند از هزینه ساخت موشکها و پهپادها و تحمیل آن بر ملت ایران میگفتند و برخی نیز تلاش داشتند افکارعمومی را از فشار اقتصادی یا انزوای سیاسی ناشی از پاسخ نظامی ایران بترسانند و با ارائه لحظهای قیمتهای ارز و طلا نوعی جوسازی روانی ایجاد کنند. این در حالی بود که بر خلاف جوسازیها قیمت ارز پس از پاسخ به اسرائیل و نمایش قدرت نظامی ایران روندی نزولی گرفت. در ادامه این روند پس از آنکه نتانیاهو اعلام کرد ایرانیها هم باید مثل ما تحت فشار روانی قرار گیرند، برخی جریانهای فعال در شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی اقدام به انتشار اخبار هیجانی تحت عنوان حمله قریبالوقوع اسرائیل به ایران کردند و سعی داشتند با تمرکز بر اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی و انتشار شایعاتی کاذب نظیر دیدن شی نورانی یا ممنوع شدن پروازهای داخلی و خارجی در شبکههای اجتماعی، فضای روانی جامعه را دچار التهاب و نگرانی کنند. برخی کانالهای تلگرامی وابسته به قیمت ارز و طلا با هدف افزایش قیمتها و برخی کانالهای دیگر با هدف افزایش مخاطب و جذب فالوور اقدام به تبلیغاتی نظیر اطلاعرسانی های هیجانی همچون اخبار فوری از حمله احتمالی امشب، اخبار لحظهای از جنگ احتمالی و... میکردند. اقدام این کانالها به طوری بود که میتوان آنها را کاسبان جنگ و التهاب افکارعمومی دانست. اما با تمام تلاشی که مقامات اسرائیلی و پیاده نظام سایبری آنها برای برهم خوردن آرامش اجتماعی و ایجاد فضای هراس از جنگ در ملت ایران داشتند، نه تنها این اضطراب اجتماعی محقق نشد و مردم با اطمینان خاطر نسبت به قدرتمندی نظامی کشورمان به فعالیتهای روزانه و اجتماعی خود مشغول بودند، بلکه بسیاری از کاربران و فعالان رسانهای با تولید محتوای هجو و طنز نسبت به تهدیدات اسرائیلیها واکنش نشان دادند. این آرامش روانی و اعتماد به نفس ملی پس از پاسخ نظامی و جنگ شرافتمندانه ایران به حدی عیان بود که حتی با آمایش بیشترین ایموجیهای مورد استفاده کاربران در شبکههای اجتماعی نیز قابل رصد بود و در عمده کانالهایی که مخاطبان صرفا با ایموجی واکنش نشان میدادند، بیشترین ایموجی مورد استفاده کاربران لایک و خوشحالی نسبت به اخبار منتشر شده و یا ایموجی تمسخر برای واکنش نشان دادن نسبت به اظهارات مقامات اسرائیلی بود.
در نهایت آنکه در جریان عملیات وعده صادق، ملت ایران و همه آزادیخواهان جهان دیدند چگونه ایران مستقل توانست زیر سایه نظام اسلامی قد علم کند و دفاع مقدس سالهای آغازین انقلاب را به تنبیه متجاوز در دهه چهلم انقلاب تبدیل کند و به مستکبران جهان نشان دهد که حریف آنها خواهد بود. زینب شاهینی
ارسال نظرات