به طور کلی میتوان بودجه را سند دخل و خرج دولت دانست؛ یعنی در بودجه باید مشخص شود دولت در یک سال چقدر درآمد دارد و آن را خرج چه بخشهایی میکند. مهمترین هزینههای دولت نیز هزینههای جاری و هزینههای عمرانی هستند. هر چه هزینه عمرانی کمتر شود، عملاً سرمایهگذاری دولتی کاهش مییابد. البته سرمایهگذاری بخش خصوصی و سرمایهگذاری خارجی نیز مهم است اما این دو نیز به یک معنا متأثر از سرمایهگذاری دولتی هستند؛ چرا که وقتی دولت زیرساختها را فراهم نکند، بخش خصوصی هم وارد نمیشود و سرمایهگذاری نمیکند. بنابراین بررسی بودجه عمرانی و طرحهای عمرانی و تحولات و تطوراتشان از اهمیت بالایی برخوردار است. در این یادداشت، با نگاهی به تحولات اندازه بودجه عمرانی و نسبت آن با بودجه جاری، عمر طرحهای عمرانی و سرمایهگذاری ثابت خالص را بررسی کردهایم. آمارها حاکی از یک دهه تعطیلی اقتصاد در سالهای 1390 تا 1400 و همچنین دو سال علاج بیماری اقتصاد در سالهای 1400 به بعد است.
یکی از شاخصها برای اینکه بفهمیم در بودجه دولت، کفه چقدر به نفع هزینههای عمرانی (یا سرمایهگذاری) میچربد، بررسی نسبت تملک داراییهای سرمایهای در عملکرد بودجه سالها به مصارف عمومی است. این شاخص در سال 1393 برابر با 16 درصد بود، در سال 1394 به 13 درصد کاهش یافت. در سه سال پس از آن در محدودهی 13 یا 14 درصد در نوسان بود. در سال 1398 به 9 درصد رسید. پس از آن، روند تا سال 1401 صعودی بود؛ به این ترتیب که در سال 1399 برابر با 12 درصد شد. در سال 1400 به 15 درصد رسید و در سال 1401 به 16 درصد افزایش یافت. در قانون بودجه سال جاری، این رقم برابر با 18 درصد در نظر گرفته شد اما برآوردهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد در عمل 15 درصد محقق شود. وقتی این شاخص به 20 درصد برسد، نشان میدهد دولت یکپنجم خرج جاری خود، را سرمایهگذاری کرده و به پروژههای عمرانی اختصاص میدهد. هر چه سهم بودجه عمرانی بیشتر باشد، توسعه زودتر محقق خواهد شد.
از دیگر شاخصهای مهم در بررسی بودجه عمرانی، متوسط طول عمر طرحهای عمرانی ملی است. وقتی یک پروژه ملی ظرف دو-سه سال افتتاح میشود، این خیلی متفاوت است با پروژهای که ده سال طول میکشد یا پروژهای که 20 سال نیمهکاره میماند و در ادامه مستهلک میشود. آمارها نشان میدهند طول عمر طرحهای عمرانی ملی در سال 1393 برابر با 10 سال بود. در سالهای بعد به ترتیب به 11 سال، 11.8 سال، 12.7 سال، 13.3 سال، 14 سال، 14.3 سال، 15.1 سال و 15.7 سال رسید. این رقم در سال 1402 به 17 سال ارتقاء یافته است و پیشبینی میشود در سال 1403 بالاتر نیز برود. بنابراین باید فکری اساسی برای این معضل داشت. در سال 1393 تنها 71 درصد طرحهایی که باید در آن سال تمام میشدند، به سال بعد منتقل شدند اما این رقم به مرور افزایش یافت و در سال 1401 به 90 درصد رسید.
از دیگر آمارهای مهم، تشکیل سرمایه ثابت خالص است. در کشور وقتی سرمایهگذاری -اعم از ماشینآلات یا ساختمان- انجام شود، زمینه برای رشد تولید فراهم میشود. در مقابل هر سال بخشی از ساختمان و ماشینآلات قدیمی نیز مستهلک میشوند. برای بررسی سرمایه موجود در اقتصاد، باید استهلاک را از سرمایهگذاری کسر کرد تا نتیجه مشخص شود. در سال 1390 این شاخص بالا بود اما در طول دههی 1390 به مرور کاهش یافت. تا جایی که در سال 1398 (بنا بر بررسی مرکز پژوهشهای مجلس) نزدیک به صفر رسید. البته در برخی محاسبات نیز، استهلاک از سرمایهگذاری پیشی گرفت و سرمایهگذاری ثابت خالص منفی شد. در سالهای 1399 و 1400 مقداری بهبود را شاهد بودیم. اما در سال 1401 در نسبت به سال قبل، این شاخص دو برابر شد. بهنظر میرسد با رویه دولت فعلی، سرمایهگذاری به مرور در پایان دولت سیزدهم به وضعیت سال 1396 (پیش از تشدید تحریمهای ظالمانه) بازگردد.
همانطور که در آمارها مشاهده میشود، بودجه عمرانی در سالهای اخیر افزایش یافته و انتظار میرود اثرش بر رشد اقتصادی هویدا شود. البته برای رسیدن به رشد اقتصادی 8 درصد، نیاز به رشد سرمایهگذاری به اندازهی 30 درصد تولید ناخالص داخلی داریم. لازمهاش این است که بخش بیشتری از درآمد نفتی، صرف سرمایهگذاری و امور توسعهای شود که البته معنایش این است که دولت باید بخشی از درآمد نفت که تا دیروز مستقیم و غیرمستقیم خرج رفاه موقت عمومی میشد را کم کند. این مهم، خودش به سرمایه اجتماعی بالا نیاز دارد و مردم باید بپذیرند که دولت میخواهد بیش از پیش درآمدهایش را برای توسعه خرج کند. صداقت با مردم و گفتوگو با ایشان، شرط لازم انجام چنین اصلاح اقتصادیای است. روند فعلی سرمایهگذاری ثابت خالص اگر چه خوب است، اما کافی نیست. عمر طرحهای عمرانی نیز بالاست و گاهی عملاً آن طرح عمرانی پیش از افتتاح به استهلاک میافتد. بنابراین باید طرحی نو درانداخت.
ارسال نظرات