04 دی 1402 - 13:43
نگاهی به یک معضل فرهنگی و اجتماعی

غربت علوم انسانی؛ تهدید امروز و فردا

کد خبر : 15746

پایگاه رهنما:

یکی از خاطرات پرتکرار دانش‌آموزان دبیرستانی از دو سه دهه قبل تا امروز، دلایل و انگیزه‌ای است که در هنگام انتخاب رشته تحصیلی در سال اول دبیرستان یا همان «متوسطه دوم» امروز، با آن درگیر هستند. برخی‌ها بر اساس علاقه و استعداد رشته خود را انتخاب می‌کنند و برخی‌ها هم بر اساس فشارهای خانواده و اطرافیان فلان رشته را برمی‌گزینند، اما عده‌ای در این میان – که تعدادشان هم کم نیست – وقتی توانی در رشته‌های دیگر مثل ریاضی و تجربی یا هنرستان ندارند، به ناچار راهشان را به سمت رشته «ادبیات و علوم انسانی» کج می‌کنند و این رشته را که به زعم آنها ساده‌تر است، انتخاب می‌کنند.
در این بین، برخی مشاوران و معلمان هم در نظام آموزشی با مشورت‌های نادرست، به آشفته‌تر شدن وضعیت این رشته در دبیرستان‌ها کمک می‌کنند! مثلا اگر دانش‌آموز درس‌خوان و مستعدی به علوم انسانی علاقمند و متمایل باشد، با این حرف که «تو که درس‌هایت خوب است؛ چرا می‌روی علوم انسانی؟!» این گزاره غلط را در جامعه جا می‌اندازند که دنیای علوم انسانی، دنیای آدم‌های بی‌استعداد و از همه جا درمانده است، نه بچه‌های درس‌خوان و اهل فکر و باانگیزه! غافل از اینکه، علوم انسانی، وادی اندیشه و فکر است که به همه میدان‌های دیگر اعم از سیاست، اقتصاد، صنعت، فرهنگ و ... جهت می‌دهد، پس خیلی مهم است که امروز در این زمین چه چیزی بکاریم.
* چرا علوم انسانی مهم است؟
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای(مدظله العالی) در سه دهه اخیر بارها بر لزوم توجه جدی به حوزه علوم انسانی و بایسته‌های آن در نظام آموزشی کشور – اعم از مدرسه و دانشگاه – تاکید کرده‌اند.
از دیدگاه مقام معظم رهبری(مدظله العالی) علوم انسانی به اندازه علوم صنعتی و پزشکی مهم است و پیشرفت و نظریه‌پردازی در آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ایشان بسیاری از حوادث و اتفاقات دنیا را ناشی از نظریه‌پردازی‌های دانشمندان این رشته ها می‌دانند و می‌فرمایند: «بسیاری از حوادث دنیا حتی در زمینه های اقتصادی و سیاسی و غیره، محکومِ نظرات صاحبنظران در علوم انسانی است؛ در جامعه‌شناسی، در روان‌شناسی، در فلسفه؛ آنها هستند که شاخص ها را مشخص می‌کنند».
ایشان همچنین در پاسخ یکی از دانشجویان که از کم‌ارزش بودن این علوم در جامعه گلایه کرده بود، می‌فرمایند: «در همین علوم انسانی، مثلاً تاریخ، جامعه‌شناسی و روانشناسی‌ای که خودتان گفتید، پیشرفت کنید، حقیقتاً بدانید ارزش شما در جامعه و در سطح بین المللی، از یک پزشک پیشرفته یقیناً کمتر نیست؛ بلکه بیشتر هم هست. شما الان نگاه کنید، ببینید در این چهره های علمی معروف دنیا چند تا پزشک هستند، چند تا جامعه‌شناس یا مورخ وجود دارند. می‌بینید که تعداد و برجستگی این دومی بیشتر است. منتها باید کار کنید تا پیش بروید».
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب علوم انسانی جهت‌دهنده و فکرساز است و مسیر و مقصد حرکت جامعه را تعیین می‌کند. می‌توان گفت یکی از دلایل مهم تأکید ایشان بر علوم انسانی این است که ایران کشوری در حال توسعه است و برای پیشرفت و توسعه، الگوی کاملی لازم است که مقصد و مسیر براساس آن روشن می‌شود؛ تعیین این الگو و معیارها و شاخص های توسعه برعهده علوم انسانی است. چگونگی تفسیر هستی‌شناسانه از انسان و اینکه او را موجودی تک‌ساحتی و یا دوبعدی بدانیم، تأثیر عمیقی بر نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد و بر همین اساس الگوی توسعه تعیین می‌شود. به همین دلیل رهبر حکیم انقلاب می‌فرمایند: «اسلام انسان را موجودی دوساحتی می داند؛ دارای دنیا و آخرت؛ این پایة همة مطالبی است که در باب پیشرفت باید در نظر گرفته شود؛ شاخص عمده این است؛ فارقِ عمده این است. اگر یک تمدنی، یک فرهنگ و آئینی، انسان را تک ساحتی دانست و خوشبختی او را فقط در زندگی مادیِ دنیائی به حساب آورد، طبعاً پیشرفت در منطق او، با پیشرفت در منطق اسلام - که انسان را دو ساحتی می داند به کلی متفاوت خواهد بود. کشور ما و جامعة اسلامی آن وقتی پیشرفته است که نه فقط دنیای مردم را آباد کند، بلکه آخرت مردم را هم آباد کند. پیغمبران این را می‌خواهند: دنیا و آخرت.»
* انتخاب علوم انسانی؛ هدفمند یا بی‌هدف؟!
یکی از نکاتی که رهبر معظم انقلاب در حدود دو دهه اخیر هشدار داده‌‌اند، سیل بی‌هدف و بی‌رویه ورود به رشته‌های علوم انسانی است، در حالی که خروجی مورد انتظار از آن دیده نمی‌شود؛ ایشان چند سال قبل در این باره گفتند: «طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعه عظیم دانشجوئی کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوی دولتی و آزاد و پیام نور و بقیه دانشگاه های کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانی‌اند! این به یک صورت، انسان را نگران می‌کند. ما در زمینه علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینه‌های علوم انسانی مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزی که معتقد به جهان‌بینی اسلامی باشد و بخواهد جامعه‌شناسی یا روان‌شناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم که اینهمه دانشجو برای این رشته ها می‌گیریم؟ این نگران کننده است.»
* لزوم دوری از تحجر علمی
و بالاخره باید به بلای دامن‌گیر رشته‌های علوم انسانی در کشورمان اشاره کرد که مغلوب شدن در برابر نظریات غربی و ترس از نظریه‌پردازی و تولید فکر جدید است. رهبر انقلاب در این باره می‌گویند: «یکی از وظایف مهم دانشگاه ها عبارت است از نواندیشی علمی. مسأله تحجر، فقط بلای محیط و افکار دینی نیست؛ در همة محیط‌ها، تحجر، ایستایی و پایبند بودن به جزمی گرایی‌هایی که بر انسان تحمیل شده بدون اینکه منطق درستی به دنبالش باشد یک بلاست. آنچه برای یک محیط علمی و دانشگاهی وظیفه آرمانی محسوب می‌شود، این است که در زمینه مسائل علمی، نواندیش باشد. معنای واقعی تولید علم این است. تولید علم، فقط انتقال علم نیست؛ نوآوری علمی در درجه اولِ اهمیت است.»

ارسال نظرات