برخی از روزها در هر کشور به نامهایی شناخته میشوند و این موضوع در کشور ما نیز بسیار رایج است. نامهایی که هرکدام بنا به دلایل و پیشینه ای برای این روزها انتخاب شده اند، اما گاهی با گذشت سال ها این نامها میمانند ولی اگر مراقب نباشیم دلایل نامگذاری رفته رفته از یاد میروند. اما قطعا این نام ها و این روزها هر کدام برگی از تاریخ و شکوه یک مملکت به حساب می آیند. مانند روز ۸ آبان در کشور ما؛ روزی که با عنوان «نوجوان و بسیج دانشآموزی» نام گرفته است . علت این نامگذاری به ۸ آبان ۵۹ سال پیش برمیگردد. زمانی که ایران مدتی بود درگیر جنگی ناخواسته و نابرابر شده بود اما دفاع مردم از سرزمینشان باعث شد تا در این جنگ نابرابر پیروز میدان باشند. بخشی از مردم هم که با وجود سن پایینشان دوشادوش بزرگترها به مبارزه با دشمن پرداختند نوجوانها بودند؛ حتی گاهی مردتر از مردان دیگر! یکی از همین نوجوان ها که تاریخ شهادتش در هشتمین روز دومین ماه از فصل پاییز رقم خورد، شهید محمدحسین فهمیده نوجوان ۱۳ ساله بود. در همین روز و پس از اینکه تانکهای بعثی رزمندگان مدافع خرمشهر را محاصره کرده بودند، محمد حسین فهمیده تعدادی نارنجک به کمر خود بست و در جریان تلاش برای انهدام تانکهای دشمن، به شهادت رسید. پس از این اتفاق، صدای جمهوری اسلامی ایران برنامههای خود را به یکباره قطع کرد و اعلام کرد که نوجوانی سیزده ساله به زیر تانک عراقی رفته، آن را منفجر کرده و خود نیز شهید شده است.
امام خمینی (ره) در دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در پیامی عنوان کردند: «رهبر ما آن طفل سیزدهسالهای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.»
واقعیت نیز همین است؛ چراکه بعد از گذشت ۴۳ سال هنوز هم شهید فهمیده الگوی نوجوانانی است که آزاد میاندیشند و راه حق و حقیقت و اسلام را گم نکرده اند. پس از شهادت شهید محمد حسین فهمیده در ۸ آبان ۱۳۵۹، این روز به عنوان روز نوجوان و بسیج دانش آموزی نامگذاری شد. پس از آن سازمان بسیج دانشآموزی زیر نظر بسیج مستضعفین تشکیل شد. این سازمان موفق شد با همکاری با وزارت آموزش و پرورش در بسیاری از مدارس، واحدهای مقاومت بسیج را ایجاد کند.
البته شهید فهمیده تنها نوجوانی نبود که توانست نام خود را در زمره بزرگمردان تاریخ این مرز و بوم به یادگار بگذارد.
بهنام محمدی شهید نوجوان خرمشهری، ستاره دیگری است که با فداکاری های خود توانست کمک های زیادی به جبهه حق کرده و در نهایت نیز در همین راه به شهادت رسید. بهنام محمدی چندین مرتبه توسط دشمن به اسارت گرفته شد؛ ولی هر بار با روشی متفاوت از دست دشمن فرار میکرد. برای این که عراقی ها را فریب بدهد گریه می کرد و می گفت: «من به دنبال مادرم می گردم و او را گمش کردم» در واقع او با استفاده از توان و جسارتش موفق شد از موقعیت دشمن، اطلاعات ارزشمندی را کسب کند و در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهد.
عراقی ها که باورشان نمیشد این نوجوان ۱۳ ساله تصمیم دارد مواضع، تجهیزات و نفرات آن ها را شناسایی کند، او را رها میکردند. مطابق اسناد، او یک بار برای شناسایی رفته بود که عراقی ها او را گرفتند و چند سیلی محکم به او زدند. روی صورت بهنام محمدی، جای دست سنگین مامور عراقی مانده بود. وقتی که برگشت دستش روی سرخی صورتش بود و حرف نمیزد؛ فقط به بچه ها اشاره کرد که عراقی ها کجایند. این نوجوان ۱۳- ۱۲ ساله از ۳۱ شهریور ماه تا ۲۸ مهر ۵۹ در تمام روزهای مقاومت در خرمشهر ماند و در نهایت شربت شهادت نوشید.
اما این فداکاری نوجوانان تنها مربوط به روزهای جنگ نیست؛ بلکه در دوران ما نیز کم نیستند جوانانی که یاد و خاطره شهدای بزرگ دفاع مقدس را با مرام و منش خود زنده نگه داشتهاند. مانند شهید «علی لندی» نوجوان فداکار خوزستانی که دو سال پیش و در جریان تلاش برای نجات پیرزن همسایه از آتشسوزی، دچار سانحه شد و شهادتگونه از دنیا رفت و تحسین و تجلیل ملت ایران و رهبر حکیم انقلاب را برانگیخت.
این یعنی، راه و رسم ایثار و شهادت در بین نسل نوجوان زنده است؛ تنها زمینه مناسبی میخواهد تا این رسم مردانگی و بزرگی در آنها تبلور یابد و ایجاد این زمینه، وظیفه همه ماست. نسیم اسدپور
ارسال نظرات