18 مهر 1402 - 09:23
سلسله یادداشت: اقتصاد ایران در دهه‌ی ۱۳۹۰ (شماره ۱)

دهه‌ی انباشت چالش‌های اقتصادی

اگر بخواهیم چهار دهه‌ی اقتصاد ایران پس از انقلاب را بررسی کنیم، به‌جرئت می‌توان گفت دهه‌ی ۱۳۹۰ بدترین است.
کد خبر : 15233

پایگاه رهنما:

اگر بخواهیم چهار دهه‌ی اقتصاد ایران پس از انقلاب را بررسی کنیم، به‌جرئت می‌توان گفت دهه‌ی ۱۳۹۰ بدترین است. دهه‌ی ۱۳۶۰ نیز چنگی به دل نمی‌زند که البته باید آن را ذیل دفاع مقدس و مشکلات ناشی از آن تحلیل کرد. دهه‌های ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰، اما دهه‌های خوب اقتصاد ایران هستند که باعث شدند حتی با وجود مشکلات اقتصادی دهه‌ی ۱۳۹۰، امروز آمار‌های اقتصادی به مراتب وضعیتی بهتر از سال ۱۳۵۷ را نشان دهند. شاید به همین دلیل رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی‌هایی عملکرد اقتصاد ایران در دهه‌ی نود را «خرسندکننده» ندانستند و به آن صفات «دهه‌ی انباشت چالش‌های اقتصادی» و «دهه‌ی عقب‌ماندگی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» را نسبت دادند. در این دهه، ما با اتفاقات استثنایی و خاص این دهه -که از دست سیاست‌گذار اقتصادی خارج بود- مواجه شدیم. با این حال در بخش‌هایی که بیشتر تابع نظرات رهبر معظم انقلاب هستند -مثل پیشرفت‌های علمی، صنایع نظامی، بخش‌هایی در حوزه انرژی و ... - با پیشرفت مواجه بودیم و در مواردی که سیاست‌های اقتصادی معظم‌له دنبال نشد -مثل سیاست‌گذاری اقتصادی، سیاست تجاری متاثر از سیاست خارجی (مثلاً سیاست همسایگی و سیاست ترجیح شرق به غرب) - متاسفانه آسیب‌هایی دیدیم.

پیشرفت در عین وجود مشکلات
دهه‌ی ۱۳۹۰ دهه‌ای بود که عملا اکوسیستم نوآوری استارت‌آپی شکل گرفت و این نوآوری‌ها باعث رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد در شرایط تحریم شد. سورنا ستاری که هشت سال از ده سال دهه‌ی ۱۳۹۰ را معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان بود، در دیدار با رهبر معظم انقلاب تاکید می‌کند که توسعه‌ی استارتاپ‌ها، شرکت‌های دانش‌بنیان و زیست‌بوم دانش‌بنیان فقط با حمایت‌های ایشان بوده که محقق شده است. در مورد صنایع نظامی نیز همین روند -با شدت بیشتر- وجود دارد و دیدیم که در دهه‌ی ۱۳۹۰، عوامل خارجی از جمله تحریم‌ها نتوانستند رشد و پیشرفت نظامی را از بین ببرند. فاز ۱۲ پارس جنوبی نیز در میانه‌ی دهه‌ی ۱۳۹۰ افتتاح شد. با این وجود، رهبر انقلاب توصیه‌هایی هم داشتند که دولت مستقر در دهه‌ی ۱۳۹۰ به بهانه‌ی تحریم‌ها از انجام آن‌ها سر باز می‌زد، اما استمرار تحریم‌ها در دو سال گذشته در کنار تغییر دولت و اجرایی شدن همان طرح‌ها نشان داد که تحریم‌ها صرفاً بهانه بودند. البته ناگفته نماند که تحریم‌ها در این دهه، به یک معنا فرصت هم بودند؛ فرصت به این معنا که ما مشکلاتی در ساختار اقتصادی‌مان داشتیم که به دلیل درآمد نفتی خوب، پنهان شده بودند. تحریم‌ها باعث شدند این عیوب عیان شوند و ما تصمیم بگیریم برای اصلاح ساختار‌های معیوب اقتصادمان فکری بکنیم.

سرنوشت محتوم؟!
البته شکی نیست که دهه‌ی ۱۳۹۰ واجد اتفاقاتی بود که به دولت‌های دهم، یازدهم و دوازدهم چندان ارتباطی نداشتند، ولی این دولت‌ها از آن تحولات اثر می‌پذیرفتند: به‌طور مثال در این دهه شاهد ظهور ترامپ در آمریکا هستیم که عملاً از توافق هسته‌ای برجام خارج شد و سیاست فشار حداکثری را در قبال ایران در پیش گرفت. در منطقه‌ی غرب آسیا -به‌طور خاص در عربستان- محمد بن سلمان برآمد و دلار‌های نفتی را خرج تامین مالی گروه‌های تروریستی منطقه -نظیر داعش- کرد و البته انواع هزینه‌های دیگر را انجام داد، به این امید که بتواند ایران را در منطقه تضعیف کند و به قدرت بلامنازع تبدیل شود و البته یک دهه طول کشید تا متوجه شد که چنان توانی ندارد! از دیگر سو در این دهه شاهد افت قیمت نفت بودیم. سپس بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ بر دنیا سایه افکند و در بازه‌ای از زمان، قیمت هر بشکه نفت را حتی به زیر ۲۰ دلار نیز رساند. این‌ها برای یک کشور صادرکننده‌ی نفت -نظیر ایران- اتفاقات بسیار بدی بودند. از همه‌ی این موارد مهم‌تر نیز البته تحریم‌ها بود. اما آیا با وجود این مشکلات، آنچه در دهه‌ی ۱۳۹۰ شاهدش بودیم، سرنوشت محتوم اقتصاد ایران در این دهه بود؟!

جمع‌بندی‌
می‌توان اثبات کرد که چنین نبود؛ چرا که اولاً در برخی حوزه‌ها -مثلاً صنایع نظامی، زیرساخت‌های نفت و گاز، تولید علم و رشد اکوسیستم استارت‌آپی و ... - با وجود همه‌ی این مشکلات و مسائل، رشد چشمگیر را شاهد بودیم و در ثانی، با روی کار آمدن دولت سیزدهم و تغییر ریل اقتصاد به سمت اقتصاد مقاومتی، رکورد صادرات نفتی و غیرنفتی شکست و اقتصاد ایران وارد دوران رونق و رشد اقتصادی شد. رشد نقدینگی به‌طور جدی مهار شد و جلوی تورم‌های بالا گرفته شد. اقتصاددانان طرفدار دولت قبل در سال نخست روی کار آمدن ابراهیم رئیسی پیش‌بینی می‌کردند دچار ابرتورم شویم، اما نشدیم! پیش‌بینی می‌شد دولت انقلابی ابراهیم رئیسی ما را در جهان منزوی‌تر کند، اما به توافق‌های بین‌المللی بیشتری پیوستیم: نظیر سازمان همکاری‌های شانگ‌های و بریکس؛ بنابراین به‌نظر می‌رسد «اقتصاد ایران در دهه‌ی ۱۳۹۰» نیازمند بازخوانی و مداقه‌ی بیشتر است و می‌تواند درس‌هایی برای آینده‌ی اقتصاد ایران داشته باشد. به همین دلیل، ان‌شاء الله در این ستون در هفته‌های آتی مباحثی دقیق‌تر و جزئی‌تر در مورد دهه‌ی ۱۳۹۰ -یعنی دهه‌ی انباشت مشکلات چالش‌های اقتصادی- ارائه خواهد شد. دانیال داودی

ارسال نظرات