29 شهريور 1402 - 00:04

اعتراف به افول غرب و پایان تاریخ

اذعان رئیس‌جمهور فرانسه به افول غرب به ویژه تضعیف اروپا با توجه به روند فزاینده قدرت‌گیری قدرت‌های شرقی و نقش و سهم فزاینده آنها در سیاست، اقتصاد و تجارت جهانی
کد خبر : 15128

پایگاه رهنما:

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مردم استان های سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی در دوشنبه گذشته بر یک نکته اساسی تاکید داشتند و فرمودند: «امروز یک تحول بزرگی در دنیا یا دارد آغاز می شود یا آغاز شده است. این تحول چیست؟ در درجه‌ی اول ضعیف شدن قدرت های استکباری دنیا. قدرت استکباری آمریکا ضعیف شده است و دارد ضعیف تر می شود.یکی دیگر از خطوط اصلی این تحول، برآمدن قدرت های جدید منطقه‌ای و جهانی است. قدرت های جدیدی دارند به وجود می‌آیند». این تنها نگاه رهبر حکیم انقلاب به تحولات جاری جهان نسبت به ضعف قدرت های بزرگ و افول آنها نیست، بلکه اعتراف این تحول و تضعیف دنیای غرب را می توان در میان صحبت های خود آنها از جمله رئیس جمهور فرانسه دید. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه ششم شهریور (۲۸ آگوست) در جریان نشست کنفرانس سفیران در پاریس، درباره افول قدرت غرب و به ویژه «خطر تضعیف اروپا» هشدار داد و گفت: «بر این باورم امور بین‌الملل در حال پیچیده‌تر شدن است و به دنبال آن خطر تضعیف غرب و به شکل ویژه اروپای ما وجود دارد. باید در این زمینه شفاف باشیم بدون اینکه بی‌حد به ماجرا بدبین شویم.»

اذعان رئیس‌جمهور فرانسه به افول غرب به ویژه تضعیف اروپا با توجه به روند فزاینده قدرت‌گیری قدرت‌های شرقی و نقش و سهم فزاینده آنها در سیاست، اقتصاد و تجارت جهانی معنا می‌یابد، به ویژه سهم اروپا در این عرصه‌ها روندی نزولی را طی کرده است. مکرون در موضوع ضعف غرب به نکاتی اشاره کرده و گفته است: «نخست اینکه ما شاهد کاهش عینی جمعیت، ثروت تولیدشده و سهم‌مان در تجارت جهانی هستیم. این مسئله نسبت به آنچه در جریان بحران۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰میلادی دیده شد، مشهودتر است.» وقوع جنگ اوکراین و دنباله‌روی اروپا از آمریکا در حمایت کامل نظامی و تسلیحاتی از اوکراین به همراه اعمال بی‌سابقه‌ترین و گسترده‌ترین تحریم‌ها علیه روسیه و کاهش شدید صادرات نفتی و گازی مسکو به اروپا موجب بروز بحران‌های اقتصادی و اجتماعی در کشور‌های اروپایی شده است و تداوم این جنگ، موجب عمیق‌تر شدن آن خواهد شد. پیش از این در بهمن ۱۳۹۸ (فوریه ۲۰۲۰) امانوئل مکرون در سخنرانی خود در نشست کنفرانس امنیتی مونیخ به تضعیف نقش غرب در عرصه جهانی و تغییر موازنه قدرت در جهان با توجه به ظهور قدرت‌های جدید اعتراف کرده بود. او گفته بود: «ما می‌توانیم بعضی ضعف‌های مشخص غرب را ببینیم. ارزش‌ها تغییر یافته و قدرت‌های جدیدی ظهور کرده‌اند.» وی ضمن اینکه از اروپا خواسته بود «استراتژی حاکمیتی» خود را در عرض یک دهه توسعه دهد، خاطر نشان کرد: «ما در حال تبدیل شدن به قاره‌ای هستیم که به آینده خود باور ندارد.»
واقعیتی که انکار می شود
با وجود شواهد آشکار درباره روند رو به افول نفوذ غربی‌ها در جهان، واشنگتن همچنان این مسئله را منکر شده و مدعی هژمونی آمریکاست. مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت آمریکا در سخنرانی خود در کنفرانس امنیتی مونیخ در فوریه ۲۰۲۰ گفت: «غرب در حال پیروزی است. ما دسته‌جمعی در حال پیروزی هستیم.» واقعیت غیرقابل کتمان این است که بین ادعای این مقام آمریکایی و روند‌های واقعی در عرصه جهانی فاصله بسیاری وجود دارد. همچنان که برخی مقامات ارشد غربی مانند رئیس‌جمهور فرانسه به این امر اذعان کرده‌اند.
در دوره پساجنگ سرد به رغم تلاش آمریکا به عنوان سردمدار غرب برای حفظ نظام تک قطبی و حفظ سیطره غربی‌ها بر جهان، روند‌های جهانی در ابعاد مختلف باعث ظهور قدرت‌های اقتصادی و سیاسی و نظامی مانند روسیه، چین و هند در عرصه بین‌المللی شده که این قدرت‌ها در قالب نهاد‌هایی مانند بریکس، سازمان همکاری شانگهای یا اتحادیه اقتصادی اوراسیا درصدد ایجاد روند‌های جدیدی در عرصه سیاست، اقتصاد، تجارت و مالیه جهانی هستند. اکنون غرب به سرکردگی آمریکا با رقبایی مانند چین و روسیه مواجه است. چین که دومین قدرت اقتصادی جهان پس از آمریکاست، طبق پیش‌بینی‌ها تا سال ۲۰۳۰ میلادی تبدیل به قدرت اقتصادی نخست جهان خواهد شد و همین مسئله سلطه اقتصادی و تجاری غرب به ویژه آمریکا را زیر سؤال می‌برد. روسیه نیز که پس از یک دوره زوال در دهه ۱۹۹۰ میلادی، از سال ۲۰۰۰ با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین روند بازسازی و احیای قدرت خود را در پیش گرفته است، اکنون رقیب اصلی سیاسی و نظامی غرب به خصوص آمریکا نه فقط در اروپا بلکه در غرب آسیا و آمریکای‌لاتین محسوب می‌شود.
در برهه کنونی گویا نظم حاکم در حال تغییر است. غربی‌ها برای چند قرن در عرصه جهانی به اعمال سلطه پرداخته و چه در دوره استعمار و چه در دوران امپریالیسم همواره دیگر مردم و ملت‌ها را تحت استثمار قرار داده‌اند. در دوره جنگ سرد و پساجنگ سرد نیز آمریکا به عنوان سردمدار غرب تلاش‌های زیادی برای گسترش هژمونی خود در جهان انجام داد، با این حال اوضاع جهانی و نظام بین‌المللی دچار تغییرات بنیادین شده و اکنون سران غربی خود به پایان دوره سلطه غرب اذعان می‌کنند. در واقع موضع اخیر مکرون که گفت ساختار کنونی جهان در حال پیچیده‌تر‌شدن بوده و در نتیجه خطرات بیشتری را برای غرب و اروپا ایجاد خواهد کرد از همین زاویه است.

جدال بزرگ
بین قدرت‌های مسلط غربی و قدرت‌های رقیب در سطح جهانی جدالی در حال وقوع است. غربی‌ها بار‌ها لیبرال‌دموکراسی را به مثابه ایدئولوژی برتر سیاسی در جهان به تصویر کشیده‌اند و حتی پس از پایان جنگ سرد «فرانسیس فوکو یاما» این نظریه پرداز آمریکایی از پایان تاریخ سخن به میان آورده است. گویی غربی‌ها بر این گمان هستند ارزش‌ها و اهداف، فقط همان چیزی هستند که از نگاه آن‌ها اعتبار دارند و کشور‌هایی که عقیده و ایدئولوژی یا خاستگاه تمدنی دیگری دارند، باید با غربی‌ها همراستا و هم‌داستان شوند، به همین دلیل است که آمریکا، روسیه را بزرگ‌ترین تهدید برای نظم جهانی خوانده و خواهان مقابله با آن شده است، زیرا مسکو ارزش‌های غربی را که به مثابه ارزش‌هایی جهان شمول تبلیغ می‌شوند، قبول ندارد و خواهان احترام به قواعد بین‌المللی از جانب غربی‌ها به ویژه آمریکاست. اکنون نیز آمریکا در قالب سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه خواهان تحمیل اهداف و ارزش‌های خود بر دیگر کشورهاست. این رویکرد آمریکا با مخالفت سازمان ملل مواجه شده است. آمریکا به عنوان سردمدار بلوک غرب به شدت مخالف تقویت چند‌جانبه‌گرایی است و تلاش می‌کند همچنان نقش هژمون خود را در عرصه بین‌المللی از طریق اعمال زور و تحمیل خواسته‌های خود به دیگر کشور‌ها حفظ کند، با این حال شواهد حاکی از انزوای روز‌افزون ایالات‌متحده به دلیل اقدامات یکجانبه‌گرایانه و زورمدارانه است، ضمن اینکه شرکای اروپایی واشنگتن نیز که همراهی زیادی با آمریکا در راستای حفظ نظم بین‌المللی لیبرال و مبتنی بر هژمونی غرب دارند، با واقعیتی تلخ یعنی نزول مدام نقش و سهم اروپا در عرصه سیاست، اقتصاد و تجارت جهانی مواجه هستند؛ مسئله‌ای که مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه تاکنون چندین بار به آن اذعان کرده است. مکرون در مرداد ۱۳۹۸ (آگوست ۲۰۱۹) نیز گفت: «اکنون در پایان دوره سلطه غرب بر جهان زندگی می‌کنیم و این موضوع، ناشی از اشتباهات غرب در گذشته است.» نکته مهم اینکه روند افول نفوذ غرب در عرصه جهانی تا حد زیادی به دلیل عملکرد نادرست غربی‌ها در جهان است که در قرون اخیر در قالب استعمارگری و امپریالیسم ستم‌های زیادی بر ملل تحت سلطه روا داشته‌اند.  محمد حسن رحمانی

ارسال نظرات