پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
08 مهر 1397 - 09:55

تحلیلی بر سفر عمران خان به عربستان سعودی

پس از انتخابات در پاکستان و موفقیت حزب «تحریک انصاف» به رهبری عمران خان، توجهات بسیاری از بازیگران به سمت پاکستان جلب شد. انتخاب عمران خان به عنوان نخست وزیر پاکستان با دیدگاه‌های بسیار نزدیک به ایرانی که او اتخاذ کرد سبب شد تا حساسیت بسیاری از بازیگران بین المللی و منطقه‌ای نسبت به او و نسبت به رابطه پاکستان و ایران به وجود آید
نویسنده :
مصطفی اسلامی
کد خبر : 1504

پایگاه رهنما :

پس از انتخابات در پاکستان و موفقیت حزب «تحریک انصاف» به رهبری عمران خان، توجهات بسیاری از بازیگران به سمت پاکستان جلب شد. انتخاب عمران خان به عنوان نخست وزیر پاکستان با دیدگاه‌های بسیار نزدیک به ایرانی که او اتخاذ کرد سبب شد تا حساسیت بسیاری از بازیگران بین المللی و منطقه‌ای نسبت به او و نسبت به رابطه پاکستان و ایران به وجود آید. عمران خان که در سخنان خود از ساده زیستی سخن می‌گفت و از انقلاب اسلامی به عنوان یک حرکت انقلابی با رهبری امام خمینی (ره) به عنوان یک فرد ساده زیست سخن می‌گفت، مورد توجه بسیاری از کسانی قرار گرفت که خواهان انزوای ایران در منطقه و در در سطحی فراتر در نظام بین الملل بودند. آمریکا، عربستان و اسرائیل سه بازیگری بودند که نسبت به سخنان عمران خان حساسیت به خرج دادند و از آن نگران شدند. حضور پاکستان در نیرو‌های ائتلاف عربستان علیه یمن، یکی از مسائلی بوده که عمران خان از آن سخن گفته بود. همین موضوع سبب حساسیت عربستان شده بود. دیدگاه‌های پاکستان به عنوان یک کشور تاثیرگذار در دنیای اسلام، طبیعتا قابلیت تاثیرگذاری خود را داشت.
دیدگاه‌های عمران خان در خصوص ایران؛ «مثبت»، اما نه ضرورتا «تعیین کننده»
همانطور که گفته شد یکی از مسائلی که در خصوص دیدگاه‌های عمران خان وجود دارد، نگاه او نسبت به ایران است. اما به طور کلی حتی در رابطه با ایران و با وجود دیدگاه‌های بسیار نزدیکی که عمران خان در خصوص ایران دارد، نباید نقش بازیگران فعال دیگر در صحنه سیاست ورزی پاکستان را نادیده گرفت. گرچه عمران خان در اولین سخنرانی پس از پیروزی، از بهبود و ارتقای روابط با این کشور سخن گفته است، اما به نظر نمی‌رسد حداقل در کوتاه‌مدت، تغییری راهبردی در ارتباط با ایران اتفاق بیفتد. عمران خان همچنین تمایل خود را جهت میانجیگری میان ایران و عربستان ابراز داشته است. این موضوع اگرچه با دیدگاه مثبت عمران خان در خصوص ضرورت حل و فصل مسائل و مشکلات جهان اسلام توسط دو بازیگر تاثیرگذار دنیای اسلام یعنی ایران و عربستان، همراه بوده است، اما ضرورتا به معنی قابلیت عملیاتی شدن این دیدگاه‌ها نیز نیست. یکی از مهمترین بازیگران عرصه سیاست ورزی در پاکستان ارتش پاکستان است. در ماجرای حمله به یمن نیز ارتش پاکستان یکی از بازیگران مایل به حضور در ائتلاف بود؛ بنابراین صرف صحبت‌های عمران خان حتی اگر «مثبت» باشد، ابه تنهایی «تعیین کننده» نیست.
بایسته‌های سیاست‌ورزی ایران
بنا به توصیفی که نسبت به شرایط سیاست ورزی در پاکستان و سایر بازیگران تاثیر گذار در این کشور گفته شد، سیاست ورزی ایران در باب پاکستان بایستی متناسب با برخی عناصر مشخص و ثابت باشد.
۱. پاکستان؛ کشور دوست، برادر و تا حد ممکن همپیمان؛ از زمان انقلاب تا کنون ایران در بین همسایگان خود، کمترین اختلاف را با پاکستان داشته است. اگرچه ارتکاب برخی حملات تروریستی از بلوچستان پاکستان علیه ایران، همیشه محل گفت و گو و انتقاد جمهوری اسلامی از اسلام آباد بوده است، اما به طور کلی پاکستان، همسایه‌ی بلافصل جمهوری اسلامی ایران بوده است. در دیدگاه مقامات ایرانی، پاکستان به عنوان یک کشور برادر و تا حد ممکن همپیمان بوده است. سفر تاریخی رهبر معظم انقلاب به پاکستان در دوران ریاست جمهوری ایشان و گردهم آیی مردم این کشور اطراف ایشان که در تاریخ، مثال زدنی شده است یکی از روایت‌های تاریخی نزدیکی فرهنگی دو کشور بوده است. حتی در جریان همین ائتلاف علیه یمن نیز سفر‌های پی در پی وزیر خارجه ایران، رئیس مجلس و ... که در همه آن‌ها نشانه‌های برادری قابل رویت است، گواهی بر نزدیکی روابط دو کشور داشته است. اما رابطه ایران با پاکستان را صرفا در قالب این سفر‌ها و سخنان نمی‌توان تحلیل کرد، روابط دو کشور تابع عواملی است که با تغییر در کابینه‌ها تغییر چندانی نمی‌کند.
۲. فهم سیاست خارجی پاکستان با تمام مولفه‌های آن؛ یکی دیگر از بایسته‌های سیاست ورزی ایران در برابر پاکستان، فهم سیاست خارجی پاکستان با تمام بازیگران و مولفه‌های آن است. سیاست‌ورزی ایران در برابر پاکستان بایستی امری ثابت باشد، از دولتی به دولت دیگر، تفاوت بسیاری ندارد. گرچه شخص نخست‌وزیر و دولت، عناصری مهم در تعیین خط‌مشی‌های سیاست خارجی در پاکستان هستند، بااین‌حال، هر کشور دارای شرایطی ثابت و تغییرناپذیر است که آمدوشد دولت‌ها، تأثیری در آن‌ها ندارد. پاکستان نیز مانند بسیاری دیگر از کشورها، در شرایطی است که تغییر دولت‌ها، نمی‌تواند تأثیری بسیار چشمگیر را در کوتاه‌مدت در سیاست و روابط خارجی آن ایجاد کند.
۳. فهم کنشگری عربستان سعودی در پاکستان؛ یکی دیگر از بایسته‌های سیاست ورزی ایران با پاکستان، فهم بازیگری عربستان در محیط پاکستان علیه ایران است. ایران همچنین باید برنامه‌ای بلندمدت به‌منظور مقابله‌ی حداکثری با تلاش عربستان جهت افزایش نفوذ در میان مدارس دینی پاکستان و تقویت افراط‌گرایی در آن کشور داشته باشد. طبیعی است که عربستان به واسطه حضور معنوی که در پاکستان دارد، اولین بازیگری باشد که از ادبیات عمران خان نگران می‌شود. همین موضوع سبب شده است تا آن‌ها که خود را در رقابت سرسختانه با ایران تعریف کرده اند، در گام نخست واکنش نشان داده و تلاش‌هایی را ترتیب دهند تا بتواند جلوی نزدیک رابطه ایران – پاکستان را بگیرند.
سفر عمران خان به عربستان، به عنوان اولین سفر خارجی نخست وزیر جدید پاکستان را بایستی در همان قالب رقابت سرسختانه بین عربستان و ایران و تلاش برای بازداشتن پاکستان برای نزدیکتر شدن به ایران تحلیل کرد. فهم کنشگری عربستان در پاکستان، ایجاب می‌کند که وزارت خارجه ابتدای به ساکن دعوتی رسمی از نخست وزیر جدید این کشور برای سفر به ایران داشته باشد تا روابط دو کشور در بستر ذهنیت عمران خان بهبود یابد. رها کردن این ذهنیت صرفا سبب بهره برداری عربستان از آن خواهد شد.

ارسال نظرات