دوشنبه ؛ 26 شهريور 1403
02 مرداد 1402 - 09:27

بادها و نبایدهای «گشت امنیت اخلاقی»

با اعلام آغاز اجرای طرح «گشت امنیت اخلاقی» یا «گشت هنجارهای اجتماعی» در سطح کشور توسط سردار منتظرالمهدی معاون اجتماعی و سخنگوی فرماندهی انتظامی موجی از موافقت‌ها و مخالفت‌ها از سوی افراد و طیف‌های مختلف سیاسی و فکری در فضای مجازی و حقیقی به راه افتاد.
کد خبر : 14721

پایگاه رهنما:

هفته گذشته سردار منتظرالمهدی معاون اجتماعی و سخنگوی فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، از آغاز اجرای طرح «گشت امنیت اخلاقی» یا «گشت هنجارهای اجتماعی» در سطح کشور خبر داد. با اعلام این خبر، موجی از موافقت‌ها و مخالفت‌ها از سوی افراد و طیف‌های مختلف سیاسی و فکری در فضای مجازی و حقیقی به راه افتاد و البته صرف نظر از مبانی و دلایل مخالفان و موافقان، عده‌ای هم که کلا با هرگونه نظم‌بخشی و قاعده‌مندی در اجتماع مخالف هستند، به جنجال و هیاهو در این خصوص پرداختند.

طرح گشت امنیت اخلاقی که در سال‌های گذشته هم اجرا می‌شد، به دنبال آن بوده تا با افرادی که یه صورت تعمدی یا هدف دار هنجارهای اخلاقی و پوششی را در جامعه زیر پا می‌گذارند و به نوعی امنیت اخلاقی جامعه را تهدید می‌کنند، برخورد قانونی کرده و آنها را مجبور به تمکین در مقابل قانون کند. فلسفه و روح این اعمال قانون هم روشن است؛ جامعه ایرانی، جامعه‌ای دینی و اخلاق‌‌محور است که به گواهی اسناد و مدارک تاریخی – از جمله طرح‌ها و سنگ‌نگاره‌های موجود در تخت جمشید – حتی پیش از ورود اسلام به ایران هم پایبند به ارزش‌های اخلاقی بوده و هنجارهای روشن و محکمی در خصوص لباس در اجتماع در آن رعایت می‌شده است. با پذیرش دین اسلام از سوی مردم ایران هم این تقید و باورمندی تقویت شده و ارتقاء یافته و تبدیل به یک فرهنگ عمومی شده است تا با تمسک به این ضوابط، هم شخصیت انسانی زن در محیط اجتماع حفظ شود و کسی جرأت نکند که به او، به چشم یک ابزار برای هوسرانی و التذاذ نگاه کند و هم محیط عمومی جامعه از آسیب‌های اخلاقی محفوظ بماند و تنها محیط کار و ابتکار و تلاش باشد.

پس دلیل و مبنای شرعی، عقلی و قانونی ورود پلیس به مسئله حجاب و عفاف کاملا روشن است، اما مسئله اینجاست که پلیس مثل همیشه در اجرای قانون تنهاست! چراکه از حدود دو دهه پیش تکالیف روشنی از بُعد فرهنگی و زیرساختی برای چندین دستگاه دولتی و حاکمیتی در زمینه حجاب و عفاف تعریف شده و پلیس در رده آخر این وظایف قرار گرفته، اما به دلیل کم‌کاری دیگر دستگاه ها، همه برنامه‌‌ها در اعمال ضوابط انتظامی خلاصه شده و کل بار مسئولیت بر دوش پلیس قرار گرفته است!

به هر حال، حالا که پلیس دوباره مجبور به صیانت از حریم قانون در محیط عمومی اجتماع و برخورد با قانون‌شکنان شده، برای آنکه عده‌ای فرصت تخریب چهره پلیس و انحراف در ماهیت مسئله را پیدا نکنند، رعایت چند نکته لازم و حیاتی است؛ اول اینکه، پلیس در اجرای این طرح بیش و پیش از هر اقدامی، باید بر روی سرشاخه‌ها و باندهای مروج بی‌عفتی و هنجارشکنی در جامعه متمرکز شود و با زدن ریشه‌ها، کاملا شفاف، ماهیت آنها را هم به مردم اطلاع‌رسانی کند؛ چراکه اکثریت قریب به اتفاق بانوان ایرانی، عفیف و غیرتمند و باورمند به اخلاق فردی و عمومی هستند و اگر به موقع مطلع شوند که پشت پرده ماجرای هنجارشکنی‌ها در حوزه حجاب چیست، خودشان به خوبی از مرزهای هویت اخلاقی و انسانی زن ایرانی صیانت خواهند کرد.

دومین نکته در این ماجرا، بازنگری در برخی اشکالات و نقاط ضعفی است که در سال‌‌های گذشته در روش‌های اجرای طرح امنیت اخلاقی وجود داشته و باعث سوء استفاده دشمنان پیدا و پنهان و زیر سوال رفتن نیت خیر پلیس شده است. در این زمینه، ممزوج کردن فعالیت‌ها و اقدامات پلیسی و انتظامی با درون‌مایه‌های فرهنگی و اجتماعی – به صورت هوشمندانه و هنرمندانه و نه تصنعی – یکی از مهمترین و اساسی‌ترین اقدامات است تا در مواجهه با بانوان محترمی که ناخواسته و ندانسته درگیر هنجارشکنی در حوزه حجاب و عفاف شده‌اند، مهربانی و خیرخواهی پلیس برای آنان محرز شده و منجر به حل مسئله نشود، نه خدای نکرده تشنج و پیچیده‌تر شدن آن.

در نهایت، پلیس به عنوان حافظ مرزهای قانون در کف جامعه، به موازات اجرای هوشمندانه و درست این طرح، باید هر آنچه را که در مواجهه با پدیده هنجارشکنی اخلاقی مشاهده کرده و در صحبت با بانوان جامعه هدف به دست آورده، در قالب پژوهش‌های دقیق و سریع و بدون تعارف، در اختیار دیگر نهادهای مسئول در این زمینه قرار دهد تا ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی و امنیتی این پدیده روشن‌تر از قبل شده و امکان مقابله با ریشه‌ها و علل اصلی، فراهم شود. حامد کرمانی‌زاده

ارسال نظرات