باز هم تکرار خشونت در استان سیستان و بلوچستان؛ این بار نوبت به گروهک های تروریستی رسید. صبح روز شنبه هفده تیر، چهار تروریست مسلح قصد ورود به محوطه اصلی کلانتری ۱۶ زاهدان را داشتند که با هوشیاری سرباز وظیفه نگهبان در اصلی مقر انتظامی، تروریستها در اقدام اولیه خود برای ورود به محوطه اصلی کلانتری ناکام ماندند و در همان لحظات ابتدایی درگیری با مأموران انتظامی یک نفر از تروریستها به هلاکت رسید. در ادامه با حضور مقتدرانه مأموران پلیس مستقر در مقر انتظامی و پس از ناکامی تروریستها در ورود به محوطه اصلی کلانتری، مهاجمان مسلح وارد برجکهای نگهبانی کلانتری شدند و اقدام به تیراندازی کورکورانه به اطراف و درگیری مسلحانه با نیروهای امنیتی و انتظامی کردند که با آتش پرحجم مأموران پلیس، در این درگیری هر چهار تروریست تا دندان مسلح در صحنه به هلاکت رسیدند و از آنها چهار قبضه سلاح جنگی، هفت نارنجک و چند جلیقه انتحاری کشف شد. در جریان این درگیری سرباز وظیفه «مبین رشیدی» و استواریکم کادر «علیرضا کیخا» به شهادت رسیدند. مبین رشیدی سرباز وظیفه ۲۱ ساله اهل شهرستان زهک، اهلسنت و بلوچ بود و ۱۸ ماه خدمت کرده بود. یک ماه اضافهخدمت این سرباز چندی پیش با عفو رهبری بخشیده شده بود و روزهای پایانی خدمتش را میگذراند.
رفتارشناسی مولوی عبدالحمید
از شهریور۱۴۰۱ رفتارهای رادیکال مولوی عبدالحمید بخش اصلی استمرار ادبیات و رفتارهای خشونت آمیز در منطقه جنوب شرقی کشور است. رسانههای ضدانقلاب از آغاز تحرکات مولوی به صورت گسترده به پوشش اخبار وی مبادرت ورزیدند و سعی بر ایجاد تصویری خلاف واقع از ایشان نسبت به آزادی بیان شدند. در این رخداد تروریستی مولوی عبدالحمید با بیانیهای کوتاه سعی میکند با ابراز تأسف و تألم، خودش را از حادثه رخداده ناراحت نشان دهد اما همین اعلام برائت و بیاطلاعی آشفته و دستپاچه از هویت تروریستها، نشان میدهد قطعاً خودش هم فهمیده است همگان او را در ملتهب کردن فضای جامعه استان سیستان و بلوچستان و وقوع حوادث مکرر تروریستی دخیل و سهیم میدانند وگرنه اگر در توصیه به مردم برای دعوت به آرامش و خویشتنداری صادق بود، این آرامش و خویشتنداری و متانت را ابتدا باید از خود شروع میکرد؛ زمانی که بارها نمایندگان رهبرمعظم انقلاب برای پیگیری ویژه و فوری به زاهدان آمدند و بیتوجهی کرد؛ زمانی که برکناری و محاکمه مقصران حادثه مهرماه زاهدان را دید و ترجیح داد بر آتش فتنه و التهاب بدمد. هرچند برخی از تحلیلگران سیاسی- رسانهای معتقدند که مولوی عبدالحمید در پازل جنگ ترکیبی تسهیلگر خشونت در استان مهم سیستان و بلوچستان است.آنان معتقدند که رسانههای انگلیسی و آمریکایی فارسیزبان هم به صراحت میگویند: «خطبههای تحریکآمیز مولوی عبدالحمید نباید تحت هیچ شرایطی تعدیل شود». این بزرگترین دل نگرانی ضدانقلاب در تمام این سالها و به خصوص چند ماه اخیر بوده و از گفتن آشکار آن هم ابایی ندارند. رسانههایی مثل ایران اینترنشنال (مقر سازماندهی اقدامات ضد امنیتی علیه مردم ایران) این شده که القا کنند مولوی عبدالحمید در خطر حصر یا برخورد است! در این پازل مولوی عبدالحمید نقش مهره و پادو در افکار عمومی دارد و اساسا نباید کارکرد ضدامنیتی آشکاری مثل جیشالظلم داشته باشد و به همین دلیل مشاهده میشود که او اولین نفری است که این حادثه را محکوم میکند! عبدالحمید دقیقا در چارچوب نقش خود فرو رفته است، نه یک قدم کمتر و نه یک قدم بیشتر، ولی اصلیترین بستر و یا حداقل انگیزهبخش همه این چیزهایی که گفته شد در جنوب شرق ایران خود اوست، چه خواسته و چه ناخواسته، چه از روی جهل و چه با آگاهی.
آشوبگر حامی تروریست
شاگردان مولوی عبدالحمید به صراحت بیشتری سخن میگویند؛ آنان در تکاپو مسابقه در میدان خشونت ورزی با دیگر عناصر ضدانقلاب هستند. عبدالغفار نقشبندی، یکی از مولویهای متواری به خارج از کشور که در آشوبهای سال گذشته سیستان و بلوچستان نقش داشته است، در توئیتی با اشاره به بیانیه مولوی عبدالحمید، درباره حمله به کلانتری ۱۶ در زاهدان نوشت: «طبق اخبار موثق فدائیان بلوچ کلانتری ۱۶ زاهدان را که عامل فاجعه خونین زاهدان بود به رگبار بستهاند. از این رو، ممکن است هر لحظه نیروهای وحشی رژیم به همین بهانه به سوی مسجد مکی بروند. از جوانان زاهدانی درخواست میشود گرداگرد مسجد حلقه بزنند.» نقشبندی، اما کیست و چرا به خارج از کشور متواری شده است؟ دهم اسفند سال گذشته یک منبع مطلع به ایسنا گفت: «عبدالغفار نقشبندی یکی از عاملان دخیل در آشوبهای اخیر سیستان و بلوچستان به خارج از کشور متواری شده است. عبدالغفار نقشبندی پس از صدور حکم دستگیری و از بیم افشا شدن ارتباطش با سرویسهای جاسوسی، پس از مدتی زندگی مخفیانه، به یکی از کشورهای همسایه منتقل شده است. نقشبندی مدتهاست نقش سرباز پیاده سرویسهای جاسوسی را در این استان ایفا میکرد و نقش مهمی در برهم زدن امنیت سیستان و بلوچستان و ایجاد آشوبهای اخیر داشت، حالا که عرصه را برای جولان بیشتر تنگ دید و مردم شیعه و سنی به افکار و اهداف وی پی بردند، به دست اربابان خود متواری شد. مشارکت در ترور مولوی جنگیزهی از منادیان وحدت در استان نیز از سوابق نقشبندی است که ارتباط او را با شبکههای معاند بهتر نمایان میکند. با این سابقه شرارت اکنون بهتر میتوان به رابطه حادثه دیروز با این مولوی پی برد. خصوصا آنکه او همواره مورد حمایت مولوی عبدالحمید هم بوده است.»
چشم انداز تحلیلی
رخداد تروریستی زاهدان و استمرار ادبیات خشونت آمیز مولوی عبدالحمید در پازل کلان دارای چشم انداز تحلیلی است که عبارت است از:
ارسال نظرات