بر اساس آخرین آمارهای اشتغال مرکز آمار ایران (مربوط به بهار ۱۴۰۲)، از ۶۴ میلیون و ۲۶۷ هزار جمعیت بالای ۱۵ سال کشور، نرخ مشارکت اقتصادی برابر با ۲۶ میلیون و ۴۷۰ هزار نفر هستند؛ چیزی حدود ۴۱.۲ درصد جمعیت بالای ۱۵ سال. همچنین ۳۷ میلیون و ۷۹۷ هزار نفر نیز جمعیت غیر فعال هستند؛ یعنی اساساً به دنبال کار نبوده و در بازار کار به دنبال شغل نمیگردند. این تعداد، چیزی حدود ۵۸.۸ درصد جمعیت بالای ۱۵ سال کشور هستند. در میان جمعیت مربوط به نرخ مشارکت (که جویا و متقاضی کار هستند؛ اعم از اینکه پیدا کردهاند یا نه)، ۲۴ میلیون و ۳۰۶ هزار نفر شاغل هستند؛ یعنی چیزی حدود ۹۱.۸ درصد از جمعیت نرخ مشارکت. همچنین ۲ میلیون و ۱۶۴ هزار نفر از ایشان اگر چه به دنبال کار هستند، اما موفق به اشتغال نشدهاند. سهم این افراد از نرخ مشارکت، نرخ بیکاری نام دارد و برابر با ۸.۲ درصد است. اگر چه نرخ مشارکت ما به نسبت پایین است و همچنین تعداد بیکاران جویای کار بالاست، اما روندها نشان میدهند که در سالهای پس از دولت سیزدهم، اولاً نرخ مشارکت بالا رفته و در ثانی نرخ بیکاری کاهش یافته است.
• رشد نرخ مشارکت
گاهی نرخ بیکاری کاهش پیدا میکند، منتهی این کاهش نرخ بیکاری ریشه در کم شدن نرخ مشارکت دارد. یعنی تعداد قابل توجهی از افرادی که قبلاً دنبال کار بودند، اساساً از یافتن کار نا امید میشوند و دیگر به دنبال کار نمیگردند. این پدیده میتواند نرخ بیکاری را کاهش دهد. در مقابل، اما اگر نرخ مشارکت ثابت ماند یا حتی افزایش هم پیدا کرد و همزمان نرخ بیکاری کاهش یافت، این آمارها مثبت هستند و نشان میدهند وضع اقتصاد رو به بهبود است. افرادی که تا دیروز اصلاً دنبال کار نبودند به جمعیت جویای کار پیوستهاند (و به دلیل پویا شدن اقتصاد، امید به یافتن کار دارند) و در عین حال تعداد و درصد بیشتری از افراد جویای کار، موفق به اشتغال میشوند. این اتفاقی است که پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم رخ داده. نرخ مشارکت در بهار ۱۴۰۱ برابر با ۲۵ میلیون و ۹۷۷ هزار نفر بود. این رقم در بهار ۱۴۰۲ به ۲۶ میلیون و ۴۶۹ هزار نفر افزایش یافت. در چنین شرایطی، نرخ بیکاری نیز با ۱ درصد کاهش از ۹.۲ به ۸.۲ رسید. البته بررسیهای بخشی نشان میدهند نرخ اشتغال بخش کشاورزی در بهار ۱۴۰۲ نسبت به فصل مشابه سال قبل، نیم درصد کاهش یافته است. در بخش خدمات و صنعت، اما اشتغال به ترتیب ۰.۱ درصد و ۰.۴ درصد افزایش یافته است.
• کاهش اشتغال ناقص
بررسی اشتغال ناقص نشان میدهد در عین بهبود وضع اشتغال، تعداد مشاغل پارهوقت نیز نسبت به زمان مشابه سال قبل کم شده است که نشان دهندهی کیفیت بالای شغلهای ایجادشدهی جدید است. اشتغال با ۴۴ ساعت کار در هفته و بیشتر را اشتغال کامل میگوییم و کمتر از این مقدار نیز اشتغال ناقص است که از آن با عنوان کار پارهوقت نیز یاد میشود. معمولاً این نوع اشتغال به نسبت اشتغال کامل، درآمد کمتری نیز دارد و عملاً از کیفیت کمتری برخوردار است. از ۲۴ میلیون و ۳۰۶ هزار نفر جمعیت شاغل در بهار ۱۴۰۲، ۱۷ میلیون و ۳۸۶ هزار نفر آن شغل تماموقت دارند و ۶ میلیون و ۹۱۹ هزار نفر نیز به اشتغال ناقص مشغول هستند. در واقع ۲۸.۵ درصد از شاغلان، اشتغال ناقص دارند که رقم بالایی است! با این حال، روند تغییر نسبت به بهار سال گذشته امیدوارکننده است؛ کاهش مشاغل پارهوقت از ۲ میلیون و ۲۸۲ هزار نفر به ۲ میلیون و ۹ هزار نفر؛ بنابراین اشتغال بخش کشاورزی و همچنین اشتغال ناقص کاهش یافته است، اما با این وجود به دلیل اشتغالزایی در بخشهای صنعت و خدمات، در مجموع وضع اشتغال بهبود پیدا کرده است.
• جمعبندی
افزایش نرخ مشارکت در زنان و مردان به یک اندازه و برابر با ۰.۳ درصد افزایش یافته است. در مورد بهبود اشتغال، اما مردان ۲ برابر بیش از زنان افزایش اشتغال داشتند؛ در مردان شاهد ۱ درصد افزایش اشتغال هستیم، اما در زنان این رقم برابر با ۰.۴ است. همچنین در مورد اشتغال ناقص نیز شاهد ۱.۵ درصد کاهش در مردان و ۰.۶ درصد کاهش در زنان هستیم. نکتهی قابل تامل اینکه در بخش صنعت با رشد اشتغال ۳۳۳ هزار نفری مواجه بودیم و در بخش خدمات نیز این رقم برابر با ۳۹۲ هزار نفر بود. اگر چه رشد صنعت از خدمات مهمتر است، ولی فاصله، چندان زیاد نیست. در نهایت بهنظر میرسد ۷۲۸ هزار نفر شغل جدید در بهار امسال نسبت به بهار سال گذشته رقم قابل قبولی برای دولت باشد؛ خصوصاً که کیفیت شغلهای ایجاد شده نیز بالا است و مشاغل پارهوقت نه تنها بیشتر نشدند بلکه کمتر هم شدند. بدیهی است که میزان اشتغال تماموقت باید بیش از اینها رشد پیدا کرده باشد که با وجود منفی بودن تعداد مشاغل پاره وقت و کم شدن آن رقم از رقم اشتغالزایی کل، باز هم شاهد رشد ۷۲۸ هزار نفری اشتغال بودیم. امیرحسین طالقانی
ارسال نظرات