دیدار هفته گذشته رهبر حکیم انقلاب با جمعی از خانوادههای معظم شهدای دفاع مقدس و شهدای یک دهه اخیر، علاوه بر صفا و صمیمیت مثالیزدنی و دلنشینی که داشت، حاوی پیامهای مهم و راهبردی برای مردم و مسئولان بود. پیامهایی که اگر به خوبی به آنها توجه و درک شود، زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی تمدن امروز و فردای این کشور را مستحکمتر از قبل میکند و در مواجهه تمدنی با دنیای غرب، دست برتر را به جامعه ایرانی میدهد.
این پیامها به طور کلی به دو بخش تقسیم میشود؛ اول، بازخوانی و تبیین نقش بینظیر شهدای سرافراز این مرز و بوم در تغییر سرنوشت کشور از یک مسیر خطرناک به مسیر امن و سعادتبخش و دوم، ضرورت تبیین این کار بزرگ و سرنوشتساز به زبان فرهنگ و هنر.
* قهرمانان سرنوشتساز
رهبر معظم انقلاب درباره مسئله نخست، خطاب به پدران و مادران و همسران شهدا فرمودند: «شهیدان شما، در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ کشور، سرنوشت کشور را عوض کردند؛ در یکی از حسّاسترین مقاطع. انقلاب اسلامی رخ داد تا کشور را که داشت بسرعت به سمت درّهی انحطاط اخلاقی و دینی و سیاسی پیش می رفت حفظ کند و حفظ کرد، بعد دشمن حملهی نظامی کرد و این جوان ها بودند که رفتند ایستادند هشت سال مقاومت کردند، کشور را نجات دادند؛ بعد، در طول این زمان تا امروز، در فتنههای مختلف، در آشوبافکنیهای مختلف، در نوع متنوّع حملات دشمن، جوان ها سینه سپر کردند، تعدادی از اینها به شهادت رسیدند ــ مثل همین حوادثی که در این سال گذشته یا سال های گذشته اتفاق افتاد ــ توانستند این کشور را حفظ کنند. سرنوشت کشور را اینها به سمت سربلندی کشاندند. امروز کشور ما سربلند است؛ جوانها این کار را کردند، شهدای شما این کار را کردند. امثال ماها نمیتوانیم ادعا کنیم که ما فلان اقدام را کردیم، فلان حرکت را کردیم؛ نه، اگر فداکاری این جوانها نبود، هیچ اتفاقی برای این کشور نمیافتاد و میرفت به طرف درهی سقوط؛ آن که مانع شد، جوان شجاع و مؤمن و متدین و انقلابی و فداکار بود».
* مسئولیت اهالی فرهنگ و هنر در قبال قهرمانان
اما بخش دوم رهنمود رهبرمعظم انقلاب در این دیدار، خطاب به اهالی فرهنگ و هنر بود که بر ضرورت زنده نگه داشتن یاد و مسیر شهدا، با ابزار هنر و رسانه تاکید کردند.
اهمیت این مسئله وقتی بیشتر میشود که نگاهی به سینما و رسانه در دنیای غرب داشته باشیم و ببینیم که چگونه با بهرهگیری از این ابزارهای نوین، اشغالگریها و کشت و کشتارهایی را که توسط ارتشهای آمریکایی و اروپایی در دیگر نقاط دنیا صورت گرفته، به اسم «حماسه» و «قهرمانی» بزک میکنند و به خورد مخاطب میدهند؛ در مقابل، ما با قهرمانان واقعی خودمان چه میکنیم؟!
در این زمینه، مقام معظم رهبری(مدظله العالی) تاکید کردند: «کسانی که اهل هنرند، اهل رسانهاند، اهل نگارشند، قلمبهدستند، شاعرند، نقّاشند، هنرمندند. این خاطرهها را با زبان هنر بایستی نگه دارند. البتّه کارهای خوبی در این سال های آخر اتّفاق افتاده و انجام گرفته است؛ این کتاب ها و بعضی از فیلمها، بعضی از کارهای هنریای که انجام گرفته، خوب است، باارزش است، باید سپاسگزاری کنیم، امّا نسبت به آنچه باید اتّفاق بیفتد کم است. تعداد شهدای ما زیاد است؛ هر کدام از اینها یک دنیایی هستند، هر کدام از اینها موضوع یک یا چند کار هنری باارزشند؛ دربارهی اینها می شود فیلم ساخت، میشود کتاب نوشت، می شود نقّاشی کرد و اینها را به نسل جوانمان معرّفی کرد؛ این وظیفهی ما است. اگر مراجعه کردند و خواستند که شما همسر شهید، پدر شهید، مادر شهید مصاحبه کنید، امتناع نکنید. من میشنوم بعضیها میگویند رفتیم سراغ خانوادهی شهید، جواب ندادند؛ نه، شهید را هر چه می توانید معرّفی کنید؛ بیشتر معرّفی کنید، بیشتر بگویید؛ این وظیفهی همهی ما است».
* بایدها و نبایدهای «جهاد تبیین» در میدان هنر
چند روز پیش، یکی از رسانهها در یادداشتی تحلیلی، به نکته ظریفی در باب بایدها و نبایدهای خلق آثار هنری درباره شهدا اشاره کرد و نوشت: مرحوم کیومرث پوراحمد، فیلمساز اجتماعی بود که آثارش درباره ارزشهای خانواده به یادماندنی است. این فیلمساز با اشتباه مدیران سینمایی دو فیلم با موضوع دفاع مقدس ساخت. فیلم «پنجاه قدم آخر» که از بس ضعیف بود به جای نقد از سوی منتقدان با «هو کردن» آنها مواجه شد و فیلم «اتوبوس شب» که یک اثر ضد جنگ است. کارنامه مرحوم پوراحمد نشان میدهد که استفاده نا بجا از هنرمندی که با ساخت قصههای مجید در ذهن مردم ثبت شدهاست، میتواند به چه فیلمهای بدی منجر شود. در مورد دیگر فیلمسازانی که بنا به سفارش یا شاید علاقه شخصی وارد سینمای دفاع مقدس شدهاند نیز ماجرا همین است. سفارشهای اشتباه و سپردن تولید فیلم با موضوع زندگی شهدا به فیلمسازانی که شناختی از سینمای دفاع مقدس ندارند، باعث تولید آثاری شدهاست که نهتنها قابل دفاع نیستند، بلکه حتی بعضاً قابلیت پخش هم ندارند!
فیلمهای «شور شیرین» درباره زندگی شهید کاوه، «زیباتر از زندگی» درباره زندگی شهید علمالهدی، «تکتیرانداز» روایت زندگی شهید عبدالرسول زرین، «به کبودی یاس» با نگاهی به زندگی شهید برونسی و «دلتنگیهای عاشقانه» زندگی شهید مدق، تنها تعدادی از فیلمهای بیوگرافیک درباره شهدای دفاع مقدس هستند که جزو آثار ضعیف سینمایی به شمار میروند. در مقابل بیدقتی سینمای ایران در پرداختن به زندگی شهدای دفاع مقدس، وقتی هالیوود میخواهد «سه تیغ ارهای» با محوریت زندگی «دزموند داس» یکی از سربازان ارتش امریکا در جنگ جهانی دوم را بسازد، از مل گیبسون استفاده میکند یا حتی زندگی یک سرباز قاتل به نام «کریس مایل» که رکورددار کشتار مردم عراق است، با کارگردانی «کلینت ایستوود» به یک فیلم مهم سینمایی تبدیل میشود. سینمای ایران و نهادهای سرمایهگذار پیش از آنکه بخواهند کمکاری تولید فیلم با موضوع دفاع مقدس را جبران کنند و برای تولید فیلم با موضوع زندگی شهدا، بودجه در نظر بگیرند باید به این فکر کنند که یک فیلم تأثیرگذار نیازمند یک فیلمساز تأثیرگذار است.
ارسال نظرات