13 خرداد 1402 - 12:09

امام (ره)، شریعت محمدی و اقتصاد اسلامی

امام خمینی(ره) ویژگی‌های ممتازی داشت که دیدگاه‌هایش را نیز با دیگران متفاوت می‌کند. او در عین اینکه فقیه و فیلسوف و عارف بود، رهبر مخالفان حکومت زمان خودش نیز بود، سپس انقلاب کرد.
کد خبر : 14320

پایگاه رهنما:

امام خمینی(ره) ویژگی‌های ممتازی داشت که دیدگاه‌هایش را نیز با دیگران متفاوت می‌کند. او در عین اینکه فقیه و فیلسوف و عارف بود، رهبر مخالفان حکومت زمان خودش نیز بود، سپس انقلاب کرد. بنابراین در مقام تأسیس حکومت نیز قرار گرفت و پس از آن یک دهه رهبری حکومت اسلامی را بر عهده گرفت. این ویژگی‌های منحصر به فرد در تاریخ ایران، باعث شده تا خطوط کلی دیدگاه‌های اقتصادی ایشان نیز منحصر به فرد باشند. برخی ادعا می‌کنند امام خمینی(ره) اقتصاددان نبودند، بنابراین نمی‌توان به نظرات اقتصادی ایشان استناد کرد. این ادعا صحیح نیست و پاسخ به آن مجالی دیگر می‌طلبد. اما به‌طور اجمال باید گفت کسی از ایشان انتظار ندارد مثلاً اثر نوسانات نرخ ارز بر کسری بودجه‌ی دولت را اندازه‌گیری کنند. بلکه نظرات امام در حوزه‌ی نسبت ارزش‌ها با اقتصاد -نظیر مباحث مربوط به مالکیت، جایگاه عوامل اقتصادی، هدف و غایت اقتصادها و ... – است که اتفاقاً چنین مباحث مبنایی و زیربنایی‌ای تنها از یک فقیه و فیلسوف و عارف پذیرفته است. در این یادداشت خطوط کلی اندیشه‌ی اقتصادی ایشان در مورد «اختلاف طبقاتی»، «مالکیت مشروع» و «کار و کارگر» بررسی شده است.  

اختلاف طبقاتی

امام خمینی در تاریخ 4/7/1358 در سخنرانی در جمع هیئت فاطمیون تهران تاکید می‌کنند که اسلام اهل بیت با سرمایه‌داری به آن معنا که مردم در کوخ‌ها باشند و برخی حاکمان کاخ داشته باشند را نمی‌دهد. ایشان همچنین در تاریخ 15/4/1358 در سخنرانی در جمع بازاریان و صاحبان صنایع می‌فرمایند: «این معنا در امروز دیگر عملی نیست که یک دسته‌ای آن بالاها باشند و همه‌ی چیزهایی را که بخواهند، به‌طور اعلی تحقق پیدا بکند؛ پارک ها و اتومبیل‌ها و بساط. یک دسته هم این زاغه‌نشین‌ها باشند که اطراف تهران‌اند و می‌بینید این‌ها را. این نمی‌شود، این نه منطق اسلامی دارد، نه منطق انصافی دارد و نه صحیح است». از مجموعه‌ی فرمایشات ایشان بر می‌آید که از یک سو با اختلاف طبقاتی فاحش و بدون منطق مشکل دارند اما از دیگر سو نیز بر خلاف کمونیست‌ها، از جامعه‌ی بی‌طبقه نیز سخن نمی‌گویند. به عبارت دیگر یک رهبر در جامعه‌ی اسلامی که فقیه و اسلام‌شناس نیز هست، نمی‌تواند مالکیت خصوصی را به‌طور کلی نفی کند.

  • مالکیت مشروع

امام (ره) به دنبال خلع ید صاحبان سرمایه -به‌طور مطلق- نیز نبودند و مالکیت خصوصی را تا حدی که اسلام اجازه داده، مشروع می‌دانستند. ایشان در همان سخنرانی در جمع بازاریان و صاحبان صنایع می‌فرمایند: «اسلام، مالکیت را به‌طور مالکیت مشروع تثبیت کرده، اجازه داده است و کسانی که دارای کارخانه‌ای هستند، صنعتی هستند، آنها اگر به غیر مشروع نباشد، آنها باید باشند سر جایشان... اینجا مملکت کمونیست نیست... اینجا دولت اسلامی است... آن‌قدری که اسلام می‌شناسد مالکیت را، دولت نمی‌تواند تخطی بکند. بخواهد تخطی بکند کنارش می‌گذارند. این‌طور نیست که شما خیال بکنید هر کس هر کارخانه‌ای دارد، بگیرند... من تا زنده هستم از خط اسلام نمی‌گذارم دولت خارج بشود». بنابراین همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، امام خمینی(ره) از یک سو با اختلاف طبقاتی شدید و نامعقول مخالفت می‌کردند و اساساً برخی نهادها مانند کمیته‌ی امداد به دستور ایشان و برای مقابله با اختلاف طبقاتی و فقر مطلق تشکیل شد و از طرف دیگر، ایشان به هیچ وجه رویکردهای کمونیستی که در آنها به دنبال جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی توحیدی و مصادره‌ی اموال همه‌ی ثروتمندان بودند، را تایید نمی‌کردند.

  • کار و کارگر

در کنار مذموم بودن اختلاف طبقاتی فاحش از منظر امام(ره)، ایشان سرمایه‌ی مشروع را محترم می‌دانستند و در عین حال برای کارگر و کارمند نیز ارزش و جایگاه بالایی قائل بودند. در صفحه‌ی 335 جلد هفتم صحیفه از ایشان نقل شده است که: «ما باید برای این طبقه کارگر و کارمند که طبقه ضعیف هستند، طبقه ای هستند که شماها آنها را پایین می‌دانید و اینها از همه شما بالاتر و بلندمقامتر هستند، باید دولت‌ها برای اینها کار بکنند.» ایشان همچنین در مورد عظمت و جایگاه کار و کارگر در اندیشه‌ی اسلامی می‌فرمایند: «از پیغمبر اکرم شنیده اید که نقل شده است که کف دست یک کارگر را- یعنى، همان محلى که کار درش تأثیر کرده و پینه بسته- آنجا را بوسید و این، یک نشان ارزش است براى کارگر در طول تاریخ؛ پیغمبر اسلام، که اولین فرد انسان هاست و بزرگترین انسان کامل است، نسبت به کارگر آن طور تواضع بکند و کف دست او را که علامت کار است، ببوسد! این نکته دارد که کف دست را بوسیده، نه پشت دست را؛ کف دست آثار کار درش هست، مى خواهد ارزش کار را به عالمیان اعلام کند، به مسلمین اعلام کند که ارزش کار این است که آنجایى که کارگر کار کرده است، در اثر کار یک نشانه اى پیدا کرده است؛ من آنجا را مى بوسم که ملت هاى اسلامى و بشر ارزش این کارگر را بداند.‏»

  • جمع‌بندی

با بررسی این دیدگاه‌های ایشان می‌توان دید که بر اساس آیه‌ی شریفه‌ی « مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیانِ» در سوره‌ مبارکه‌ الرحمن و ادامه‌ی آن، شریعت محمدی برزخ میان دو بحر کارگر و کارفرما، صاحب سرمایه و دولت و سایر ارگان‌های اقتصادی است و بر خلاف مکاتب لیبرالیستی یا کمونیستی که با ظلم به یک طرف، حق را به طرف دیگر می‌دهند، متفکر و حکیم و حاکم اسلامی با اتکا به شریعت محمدی (ص) در تلاش برای ایجاد برزخ میان این بحرهای دوگانه است تا به هم ستم نکنند.

ارسال نظرات