بسیاری از این شهدا جوانانی بودند که برای گذراندن دوران خدمت خود، خدمت در نهادی را انتخاب کردند که وظیفهاش تنها منحصر به مرزهای همجوار با کشورهای همسایه و بعضاً دوستنما نبود، حمایت از مردم و مرزهای شهری، کوچه و خیابان و... همه مشمول مفهوم مرزبانی در لغتنامه نیروهای نظامی ایران از جمله انتظامی است؛مجموعه ای که باوجود خدمات صادقانه و رشادتهای سربازانش، ماههاست یکتنه آماج کینهورزی و عداوت دشمنان و معاندان جمهوری اسلامی قرارگرفته است. مترادف شدن اقدامات انتظامی با «وحشیگری علیه مردم این کشور»، استفاده از عنوان «سرکوب گرترین نیروی ضد شورش» در مقابل یگان ویژه، کشتار معترضان و ... تنها بخشی از آن چیزی است که باعث شده در رسانهای مثل «یورو نیوز» پلیس را بیشتر از آنکه پایهگذار امنیت مردم بدانند، عامل ناامنی روانی میان شهروندان بخوانند.
شهریورماه سال گذشته بود که درگذشت دختری در مرکزی وابسته به پلیس امنیت اخلاقی تهران، بهانهای شد برای رونمایی چهره جدید گروهکهای معاند و مخالف ایران. پسازاین حادثه بود که موج هجمه علیه انتظامی به شکلهای مختلف فراگیر شد و از پلیس و نیروهای امنیتی به نوعی اهریمن سازی شد که در گوشه و کنار کشور شاهد بروز خشونتبارترین حملات علیه مأموران انتظامی بودیم؛ شهادت «فرید کرم پور» جوان دهه هشتادی که هنگام مأموریت تأمین امنیت شهروندان بر اثر حمله عمدی خودرویی اغتشاشگران به شدت مجروح شد و به شهادت رسید، شهادت «مهدی لطفی» از کارکنان کادر یگان امداد تهران، متولد دهه هفتاد که مهرماه سال گذشته در عملیات مبارزه با اغتشاشگران به شهادت رسید و ... نمونه اقداماتی است علیه مأموران انتظامی و درواقع حاصل تحرکات و فضاسازی گروهک های تروریست که البته در این راه از همراهی چهرههای بهاصطلاح سلبریتی نیز بهرهها بردهاند.
یادمان نرفته است روزهایی که گوشه و کنار این کشور رقم خورده بود با ناامنی ناشی از سر برآوردن گروهکهایی که به امید براندازی نظام چهلساله و انقلاب ریشهدار ایران، دست در دست جبهه خودی، به فتح خیابانها و شهرها می اندیشیدند، یکی از همین روزها بود که در حادثه معروف به «خانه اصفهان» دوباره دست دشمنان خارجی از آستین فریبخوردگان داخلی بیرون آمد، حادثهای که باز هم داغی شد بر دل انتظامی کشور و جوانانی را از این نهاد امنیتی کشور گرفت. ظاهر ماجرا درگیری انتظامی با اشرار بود اما ترجمه واقعی این عبارت را باید در متن طوماری خواند که مدتها پیشازاین، گروهکهای معاند برای به زمین زدن امنیت آورترین نیروی نظامی کشور پیچیدهاند و حالا پسازاینکه قوه قضاییه بیش از هر زمان دیگری عزم خود را برای مقابله با برهم زنندگان امنیت عمومی جزم کرده و درصدد مجازات عاملان آشوب و اغتشاش است، بازهم جریانی بلندگوی آنسوی مرزهای داخلی شده است؛ چهرههایی که گویی فراموش کردهاند سالها نانشان را از سرچشمه امنیت این سرزمین تر کردهاند، حالا سر در آبشخور آنهایی فروبردهاند که برای همین آب و خاک دندان تیز کردهاند.
چهرههایی که درست بعد از اعدام عاملان قتل مأموران انتظامی با اقدامات اعتراضی همچون فضاسازی در فضای مجازی با ترند کردن عبارت «اعدام نکنید»، درج پست های متعدد در حمایت از اعدامشدگان و...گوشهای از اشک تمساح هایی است که بهواقع جای غیرت را در فرهنگ لغات این قشر جامعه خالی کرده است.
تا پیش از پررنگ شدن موج اغتشاشات در کشور و البته طبق گفته فرمانده وقت انتظامی، بالغ بر ۱۳ هزار تن از نیروهای مدافع امنیت در قالب پایور، سربازان وظیفه، درجهداران و بعضاً گاهی نیز در سمت فرمانده منطقه مرزی جانشان در راه امنیت این مرز و بوم فدا شده است. بررسی دقیقتر اطلاعات در حوزه شهدای پلیس نشان میدهد از بین همه بخشهای این نیرو، «پلیس مرزبانی» در صدر نیروهایی بوده است که بیشترین شهید را در راه دفاع از امنیت مرزهای سرزمینی داشته که شهادت مظلومانه مأموران مرزبانی سراوان در درگیری با مهاجمان و اشرار در شامگاه آخرین روز اردیبهشتماه داغی تازه بر دل ایران و ایرانی گذاشت.
در کنار اقدامات پیشگیرانه همچون تحکم مسئولان در تعاملات با کشورهای همسایهِ جهت ممانعت از ورود گروهکهای مسلح، تقویت کادر مرزبانی و بهرهگیری از تجهیزات هوشمند در کنار کارکنان و ... اما باید در فضای گفتگوهای عمومی همچون شبکههای اجتماعی، گعدههای دانشجویی و ... مانع از آن شد که شهادت این سربازان وطن چماقی شود در دست جماعت نان به نرخ روز خور که حالا سود را در تخریب مسئولان و فرماندهان قوای امنیتی در استفاده از سرباز وظیفهها بهعنوان سپر امنیتی فرزندانشان میبینند.
در وفادار بودن مردم شهرهایی مثل سراوان، زاهدان، خراسان و ... به آبوخاک وطن هیچ شکی نیست اما تلاش برای شبهه زدایی از چهره امنیت بخش ترین نیروی نظامی کشور، تنویر افکار عمومی و پیرایش اقدامات این مجموعه از هرگونه خشونتورزی، اقداماتی است که اگر درست و به موقع و در زمان خود انجام نشود، بهواقع دیر خواهد شد. دامان این سرزمین در خطر گروههایی از داخل و همچنین کشورهای همجوار است که گاه و بیگانه در برابر امنیت این کشور قد علم میکنند و اگر ناجیان امنیت کشور آنچنان که بایدوشاید حمایت نشوند، خاک این سرزمین را باید تحفهای در دست دشمنانش دید. ناامنی هنوز برای بسیاری از ما واژهای بیگانه است اما اگر از بانیان امنیت غافل شویم، به همسایگیمان با متجاوزان امنیت دچار خواهیم شد.
این روزها شاید بهترین واژهها برای پر کردن جای خالی غیرت بدخواهان این مرزوبوم، فرازهایی از مناجات سیدالساجدین (ع) در دعا برای مرزبانان باشد؛ آنجا که از خداوند اینگونه طلب کرد: «خداوندا مرزبانان را به جرئت و شهامت قوى گردان و به نصرت خويش يارى نما. ایشان را بر دشمن چيره گردان و دشمن را بر ایشان چيره مگردان و اگر خواهى زندگیشان را به نيك بختى پايان دهى و به خلعت شهادتش بنوازى، چنان كن كه شهادت آنها پس از آن باشد كه دشمنت را هلاك ساخته باشد.»
ارسال نظرات