07 خرداد 1402 - 14:03

طالبان؛ ۲۰ ماه حکومت بدون پذیرش

رفتار مقامات طالبان در این نزدیک به دو سالی که بر قدرت تکیه زده اند در آزاد سازی آب رودخانه هیرمند و دادن حقآبه ایران برای رفع مشکلات آبی سیستان و بلوچستان آن قدر غیر متعهدانه بوده که فریادآقای رئیسی رئیس جمهور را هم در آورد.
کد خبر : 14272

پایگاه رهنما:

شاید در هیچ مقطعی در تاریخ این چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی شاهد نبوده ایم که بالاترین مقام اجرایی ایران اینگونه مقامات افغانستان را به تیغ نقد رفتاری گرفته باشد. رفتار مقامات طالبان در این نزدیک به دو سالی که بر قدرت تکیه زده اند در آزاد سازی آب رودخانه هیرمند و دادن حقآبه ایران برای رفع مشکلات آبی سیستان و بلوچستان آن قدر غیر متعهدانه بوده که فریادآقای رئیسی رئیس جمهور را هم در آورد و ایشان در سفر به منطقه و در دیدار با رئیس جمهور پاکستان از رفتار حاکمان افغانستان انتقاد شدید اللحنی داشتند.اکنون  ۲۰ ماه است که  از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان می‌گذرد و طبق وعده‌ها و گمانه‌زنی‌هایی که قبل از این مطرح بود، دیگر برای همه ثابت شده بود که این جریان با درس عبرت گرفتن از دوره تلخ حکومت گذشته خود، به خاطر عدم‌همراهی، محبوبیت و مشروعیت لازم داخلی و بین‌المللی، چهره متفاوتی از خود به نمایش گذاشته است. هر چند نشانه‌هایی از تغییر نگاه و رویکرد طالبان در ابعاد داخلی و بین‌المللی در طول ۲۰ ماه گذشته دیده می‌شود، به خصوص در سطح سیاست‌های اعلامی، اما این سیاست‌ها و رویکردها، در دو بعد ملی و بین‌المللی، چندان زمینه عملی و عینی به خود نگرفته و با برخی از نارضایتی‌های رو به گسترش داخلی و همچنین بین‌المللی به خصوص در سطح همسایگان، از جمله ایران مواجه شده که روند کسب مشروعیت این حکومت را با سکته و مانع روبه‌رو کرده است.

ایران با توجه به نگاه معرفتی ویژه‌ای که رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره به مسئله افغانستان داشته اند، به خصوص سخنان و مواضع ایشان پس از روی کار آمدن طالبان، مبنی بر اصل حمایت از ملت افغانستان، در طول ۲۰ ماه گذشته رابطه تعاملی خوب و مثال‌زدنی را با حاکمیت سرپرست کنونی در این کشور، با هدف کمک‌رسانی به مردم مظلوم افغانستان در نتیجه بحران‌ها و آسیب‌های به وجود آمده پس از دوره ۲۰ ساله اشغالگری آمریکا و همپیمانان این کشور، در پیش گرفته است و شاید بتوان گفت که این تعامل در سطح کشور‌های مختلف به خصوص همسایگان برجسته و متمایزتر است.

در نگاهی به این رویکرد تعامل‌گرای جمهوری اسلامی ایران با حاکمیت سرپرست کنونی در افغانستان، سه محور و نکته اساسی پیگیری شده که خطوط اساسی این رویکردها را نشان می‌دهد و هر نوع پیشرفت در سطح مناسبات بین دو کشور، به پیشرفت در این خطوط وابسته بوده است.

در آرزوی تشکیل دولت فراگیر

ایران با درک شرایط کنونی افغانستان و مردم آن که توانایی رفتن به سوی یک جنگ دیگر را ندارند و اساساً ظرفیت‌های داخلی این کشور و منطقه دیگر توانایی یک بحران خانمان‌سوز و جنگ داخلی فراگیر میان جریان‌ها و گروه‌های متخاصم را ندارد، با این استراتژی و رویکرد اساسی روند تحولات این کشور را دنبال کرد که بدون رفتن به یک تنازع و تقابل دیگر، بر اساس یک رویکرد سیاسی فراگیر جهت تشکیل «دولت همه‌شمول» متشکل از اقوام، مذاهب و جریان‌های مختلف سیاسی و اجتماعی، افغانستان به سوی یک کشور باثبات به خصوص در بعد سیاسی گذار کند و در کنار آن، حاکمیت سرپرست جدید در کنار عمل به خواست‌ها و مطالبات داخلی در این کشور، به تعهدات همسایگی، منطقه‌ای و بین‌المللی نیز به عنوان یک حکومت مسئول عمل کند.

تشکیل دولت فراگیر در افغانستان، نه تنها خواست ایران، بلکه خواست متفق القول تمام کشور‌ها و قدرت‌های همسایه، منطقه و جهان است، اما همزمان شاهد انعطاف‌ناپذیری حکومت طالبان در برابر این خواست جامعه جهانی هستیم، به گونه‌ای که آن را مداخله در امور داخلی افغانستان قلمداد کرده و حکومت سرپرست کنونی را متشکل از اقوام مختلف و فراگیر دانسته است، در حالی که در بهترین حالت، این حکومت، یک حکومت فراگیر در سطح جریان امارت اسلامی افغانستان یا طالبان است، نه فراتر از آن. پیشرفت نداشتن تلاش‌های طالبان برای رسیدن به چنین حکومتی، در محور مباحث مطرح شده وزیر امورخارجه ایران با سرپرست وزارت امورخارجه طالبان در حاشیه نشست وزرای خارجه کشور‌های همسایه افغانستان به اضافه روسیه در سمرقند ازبکستان بود. در ویدئوی منتشرشده از اولین ثانیه‌های دیدار دو طرف، حسین امیرعبداللهیان خطاب به امیرخان متقی تأکید می‌کند که ۲۰ ماه است منتظر تشکیل دولت فراگیر در افغانستان هستیم و آماده‌ایم خبر‌های خوبی در این مورد بشنویم.

 در رابطه با عدم‌انعطاف‌پذیری طالبان در تشکیل یک دولت فراگیر سیاسی، چند نکته وجود دارد که قابل تأمل است:

  • دولت فراگیر بیشتر به صورت یک اصطلاح عمومی و کلی مطرح شده است؛ بدون اینکه جزئیات لازم مربوط به چگونگی تشکیل آن از سوی کشور‌های مختلف ارائه شود. نوع موضع‌گیری‌های کلی مطرح شده در این مورد، تشکیل دولت فراگیر در افغانستان را عملاً تبدیل به یک «آرمانشهر» کرده که عملاً دستیابی به آن، با سبک و سیاق کنونی غیرممکن است.
  • تقریباً اکثر جریان‌ها و شخصیت‌های سیاسی در افغانستان پس از سقوط نظام گذشته از این کشور متواری شده و جایگاه و پایگاه خود را از دست داده اند. این چهره‌ها و جریان‌ها اکثراً وابسته به آمریکا و غرب و بازیچه دست آنها هستند که از یک‌سو دچار اختلاف دیدگاه شدید پیرامون آینده افغانستان هستند که نتوانسته‌اند یک اپوزیسیون واحد تشکیل دهند و از سوی دیگر، همچنان چشم امیدشان به هدایت و رهبری و دریافت کمک‌های مالی از آمریکا و غرب است. همچنین این چهره‌ها و جریان‌های متواری یک تجربه تلخ را در ۲۰ سال گذشته پیرامون سوءمدیریت کشور به جا گذاشته اند و به همین خاطر، طالبان در هیچ شرایطی حاضر نیست حکومت ائتلافی با آنها را تشکیل دهد.

سازمان ملل، کشور‌های همسایه حتی ایران با وجود اینکه رئیس دولت سیزدهم بر خلاف دولت آقای روحانی ، نماینده ویژه در امور افغانستان تعیین کرد و دیگر قدر‌ت‌های منطقه ای هم نتوانسته‌اند در طول ۲۰ ماه گذشته، به عنوان یک میانجی‌گر قدرتمند وارد میدان شوند و از یک‌سو زمینه تداوم گفتگو‌های بین‌الافغانی را فراهم کنند و از سوی دیگر، راه‌حل کارآمد و عملیاتی منطقه‌ای را برای حل بحران کنونی افغانستان پیشنهاد دهند تا زمینه مداخلات مجدد آمریکا در این کشور فراهم نشود،  خطر جدی آنجاست که درگیری کشور‌های منطقه در پرونده‌های جدید و تغییر اولویت‌ها در  سیاست خارجی آنها ، به نوعی با عقب‌نشینی از افغانستان همراه بوده و بار دیگر زمینه برای بازیگری و نفوذ آمریکا در این کشور را فراهم کرده است.

اما در کنار بحث دولت فراگیر در افغانستان که همواره به عنوان یک مطالبه جدی مسئولان جمهوری اسلامی است، ایران به عنوان یک حاکمیت قدرتمند اسلامی  به خصوص با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، از دریچه تعامل با حاکمیت و سرپرست کنونی در افغانستان به دنبال احقاق حقوق مردم این کشور است و تلاش کرده است با کمک‌های بشردوستانه و همچنین همکاری‌های فراگیر اقتصادی و تجاری با افغانستان در  حاکمیت طالبان، در این شرایط خشکسالی، قحطی، فقر و بحران اقتصادی، در گذار به یک وضعیت باثبات‌تر در کنار مردم این کشور باشد.

ارسال نظرات