تکنیکهای جنگ روانی در فضاي مجازي
در تکنیک اهریمنسازی، مبلغ تلاش میکند با تخریب روانی شدید، هدف را به طور کلی در ذهن مخاطب بی اعتبار کند و وجههای اهریمنی به او ببخشد.
پایگاه رهنما :
در تکنیک اهریمنسازی، مبلغ تلاش میکند با تخریب روانی شدید، هدف را به طور کلی در ذهن مخاطب بی اعتبار کند و وجههای اهریمنی به او ببخشد. بدین وسیله میتواند تنفر و دشمنی جمعیت مخاطب را نسبت به عقیده گروه یا کشورهایی خاص برانگیزد. این تکنیک یکی از موثرترین شیوههای توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ است. چرا که وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، میتوان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد. یکی از اندیشمندان ارتباطات در این خصوص، نکته جالب توجهی را مطرح میکند؛ او معتقد است از زیانبارترین پیامدهای تبلیغات جنگی، تسهیل نابودی افراد یک ملت به وسیله افراد ملت دیگر بدون عذاب وجدان است. جنگ، نابودی و آسیبهای فراوانی به بار میآورد. در چنین وضعیتی، مُبلغ برای کاهش ناهماهنگی شناختی احتمالی در جبهه خودی، سعی در بهحداقل رساندن ماهیت انسانی قربانیان اعمال خود یا به حداکثر رساندن استحقاق آنان در آنچه نصیبشان شده است، خواهد داشت. از اینرو کارشناسان جنگ روانی، با ترسیم چهره دردمند و سختی کشیده قربانیان، خشم و غضب مردم خودی و احساس همدردی با قربانیان را برمیانگیزند. در تاکتیک اهریمن سازی با استفاده از برچسب زنی صفات منفی به حریف از جمله دزد، قاتل، دروغگو و... به توجیه حملات و تهاجمات علیه رقیب میپردازند.
عملیات روانی در بمب افکنی اتمی به ژاپن
نزدیک به پایان جنگ جهانی دوم، هواپیماهای آمریکایی در هیروشیما و ناکازاکی با انداختن بمبهای اتمی، بیش از ۱۵۰ هزار نفر غیر نظامی از جمله زنان و کودکان را به قتل رساندند. اما یک هفته پس از آن، یک نظر خواهی عمومی نشان داد که کمتر از ۵ درصد از جمعیت آمریکا، مخالفت خود با آن سلاح را نشان دادند. حیرت انگیزتر آنکه، ۲۳ درصد اعتقاد داشتند باید پیش از آنکه اجازه تسلیم به ژاپنیها داده میشد، بمبهای بیشتری ریخته میشد و این به دلیل همان عملکرد رسانه در اهریمن سازی از ژاپنیها بود. پیش از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱، اغلب اعضای کنگره آمریکا، صدام حسین را هیتلر جدیدی وصف میکردند. آنان بر مشابهت میان بمبهای شیمیایی کردها بوسیله صدام و قتل عام یهودیان توسط هیتلر، تهاجم عراق به کویت و تهاجم آلمان به چکسلواکی و لهستان تاکید میکردند.
عملیات روانی روی نام صدام و طالبان
رسانههای ایالات متحده با استفاده از اخبار و القاب گوناگون تصویری مملو از رفتارهای تروریستی، وحشی گرانه و ضد انسانی از طالبان و صدام در ذهن مخاطبان خویش القا میکردند به گونهای که تروریست و صدام مترادف قلمداد میشد. در این زمینه، تانکارد، از اندیشمندان ارتباطات معتقد است یکی از موثرترین فنون در تحریک به خصومت علیه دشمن، استفاده از داستانهایی در مورد قساوت و بیرحمی طرف مقابل است. در جریان جنگ دوم جهانی، متحدین با انتشار گسترده این داستان که سربازان آلمانی در بلژیک، دستان کودکان را قطع میکردند، در برانگیختن خصومت علیه آلمانها بسیار موفق بودند.
فتنه ۸۸ و عملیات روانی
به جز این نمونههای خارجی در فضای داخلی کشورمان نیز نمونههای زیادی از جنگ روانی رسانهها برای تخریب برخی گروهها با استفاده از تکنیک اهریمنسازی دیده شده است. برای مثال در جریان اغتشاشات سال ۸۸ سرویسهای تبلیغاتی غرب با تکیه بر اظهارات جنجالبرانگیز سران فتنه تلاش میکردند بسجیان و نیروی انتظامی را در مقابل مردم نشان دهند و با عباراتی نظیر نیروهای باتوم به دستِ حکومت، این افراد را دشمن ملت نشان دهند. در واقع جریان فتنه-انگیز با استفاده از تکنیک اهریمنسازی سعی در تخریب وجهه نیروی انتظامی و بسیج در افکار عمومی داشت تا بدین وسیله حملات وحشیانه خود به این نیروها را توجیه کند و مردم را با خود همراه کند. با استفاده از همین تکنیک آنها به خود جرات دادند تا در خیابانهای تهران جوان بسیجی را برهنه کنند و نیروی انتظامی در حال انجام وظیفه را مورد ضرب و شتم قرار دهند. در آن زمان سران فتنه این هتاکان را مردم خداجو میخواندند و نیروی انتظامی را مستحق مجازات میدانستند. این در حالی بود که نیروی انتظامی بدون توجه به این فضاسازیها و حملات خیابانی اغتشاشگران، در آن چند ماه به صورت شبانه روزی برای تامین امنیت مردم به میدان آمده بودند و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. نتیجه آن فداکاریها پایان یافتن فتنه و البته تقدیم کردن نیروهای جوان وظیفهشناسی بود که در راه حفاظت از جان و مال مردم و تامین امنیت کشور به شهادت رسیدند.
ارسال نظرات