20 فروردين 1402 - 09:09
مشکل مصرف انرژی ما ایرانیان کجاست!؟

الگوی مصرف انرژی؛ نیازمند اصلاحات اساسی

یکی از مطالبات رهبر معظم انقلاب، همواره کاهش اسراف در حوزه‌ انرژی و همچنین بهبود بهره‌وری انرژی بوده است.
کد خبر : 13896

پایگاه رهنما:

یکی از مطالبات رهبر معظم انقلاب، همواره کاهش اسراف در حوزه‌ انرژی و همچنین بهبود بهره‌وری انرژی بوده است. ایشان در اولین دیدار سال جاری در حرم رضوی، در این مورد فرمودند: «در بین ما مردم بعضی از عیوب وجود دارد که اتّفاقاً مرتبط با مسائل اقتصادی است؛ یکی‌اش اسراف است. ما اسراف می کنیم؛ آب را اسراف می کنیم، نان را اسراف می کنیم، برق را اسراف می کنیم، گاز را اسراف می کنیم؛ مسرفانه عمل می کنیم. بعضی از کشورهایی که چند برابر ما جمعیّت دارند، مصرف گازشان از ما کمتر است، مصرف بنزینشان از ما کمتر است. مصرف بنزین ما بالا است، مصرف گاز ما بالا است؛ مسرفانه عمل می کنیم. آب را هدر می دهیم، نان را دور می ریزیم؛ این عیب بزرگی است؛ این را باید برطرف کنیم.» ایشان همچنین پیش‌تر بر ضرورت بهبود بهره‌وری انرژی نیز تاکید کرده بودند. آیا بهبود بهره‌وری یا اصلاح الگوی مصرف انرژی، صرفاً از طریق توصیه محقق می‌شود. روشن مقام معظم رهبری(مدظله العالی) که چنین نیست و برای تحقق مطالبه‌ی رهبر معظم انقلاب، باید ریل سیاست‌گذاری انرژی اصلاح شود. در این گزارش، مروری داشتیم بر آمارهای مصرف و شدت انرژی در ایران. آمار و ارقامی که به ما در اصلاح ایرادات سیاست‌گذاری در حوزه‌ی انرژی، کمک می‌کنند.

        بلای تثبیت قیمت

وقتی حرف از مصرف بالای انرژی ما ایرانیان به میان می‌آید، برخی ادعا می‌کنند که مصرف ما بالا نیست. برای اثبات این ادعا نیز از شاخص‌هایی استفاده می‌کنند که وقتی آمار مربوط به آن شاخص‌ها را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم صحیح است. اما مساله خود شاخص‌ها هستند. به‌طور مثال ادعا می‌شود که میانگین مصرف سوخت سبد خودروی مصرفی در ایران  عددی در حدود ۷ الی ۷.۵ لیتر در ۱۰۰کیلومتر است ولی این عدد در فرانسه ۷.۱ و در کشور سوئد حدود ۶.۵ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر است. همچنین این افراد بر اساس گزارش رسمی آژانس بین‌المللی انرژی در سال ۲۰۲۱، توضیح می‌دهند که میانگین مصرف سوخت خودرو در اروپا پس از طی یک دوره ۱۵ساله، با صرفه‌جویی سالانه ۱درصدی، به عدد ۶ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر رسیده است. این آمارها صحیح هستند اما محل بحث ما نیست. کسی نمی‌گوید مصرف خودروی داخلی در هر۱۰۰ کیلومتر، مثلاً دو برابر کشورهای دیگر است. مساله این است که تثبیت قیمت سوخت در بلندمدت باعث شده است تا میزان مصرف سرانه و مصرف کل خانوار بالا برود، تا جایی که اکنون در آستانه‌ی واردات بنزین قرار گرفته‌ایم. این در حالی است که پیش‌تر صادرکننده بودیم.

  • سرانه و شدت

در بحث میزان مصرف انرژی دو شاخص مهم مطرح است؛ یکی سرانه مصرف (یعنی میزان مصرف انرژی هر نفر در سال) و دیگری شدت مصرف (یعنی میزان انرژی مصرف شده برای ایجاد یک واحد ارزش افزوده، مثلاً یک دلار، در تولید ناخالص داخلی). برخی از افراد در پاسخ به مسئولان و کارشناسانی که ادعا می‌کنند «مشکل انرژی در ایران را ناشی از مصرف بالای مردم است» می‌گویند: سرانه مصرف انرژی در ایران حدود یک سوم امارات و کویت و نصف آمریکا و عربستان است. این غلط نیست، اما اولاً سرانه مصرف انرژی ایران تقریباً برابر با آلمان و فرانسه است در حالیکه تولید ناخالص داخلی آلمان با ۸۱ میلیون نفر جمعیت بیش از ۴۲۰۰ میلیارد دلار، فرانسه با ۷۰ میلیون جمعیت نزدیک به ۳۰۰۰ میلیارد دلار و ایران ۸۵ میلیون نفری تنها ۳۶۰ میلیارد دلار است. بله، می‌توان انرژی را مصرف کرد در حالی که تولید ناخالص داخلی کم نشود و می‌شود اقدام بهتری نیز داشت. اقدام بهتر این است که مصرف انرژی در خدمت تولید بیشتر باشد. همین افراد که بدون توجه به تولید ناخالص داخلی کشورها، ادعا می‌کنند مصرف انرژی ما بالا نیست، وقتی به نقدینگی می‌رسند نیز ادعا می‌کنند که خود نقدینگی مهم نیست، بلکه نسبتش به تولید ناخالص داخلی است که اهمیت دارد. چطور در مورد مصرف انرژی، تولید ناخالص داخلی مهم نیست، ولی در مورد نقدینگی ماجرا فرق دارد؟! این استاندارد دوگانه‌ی افرادی است که غیرعلمی صحبت می‌کنند.

  • بهره‌وری پایین

بنابراین آمار‌ها نشان می‌دهند یک آلمانی با مصرف انرژی برابر همتای ایرانی خود نزدیک به ۱۲ برابر کالا و خدمات تولید می‌کند و بدین ترتیب می‌توان گفت که شدت مصرف انرژی ایران ۱۲ برابر آلمان است در حالی‌که سرانه مصرف انرژی در دو کشور تقریباً برابر است. به عبارت دقیق‌تر شدت انرژی بیانگر قیمت یا هزینۀ تبدیل انرژی به تولید ناخالص داخلی است. به عنوان مثال، اگر شدت مصرف انرژی در کشور «الف» ۱۰ برابر کشور «ب» باشد یعنی کشور «الف» برای تولید میزان برابری کالا و خدمات ۱۰ برابر کشور «ب» انرژی مصرف کرده‌است. این شاخص با واحد‌های متفاوتی از جمله کیلوگرم نفت بر دلار «$/KOE» بیان می‌شود. به استناد آمار جهانی، در سال ۲۰۲۰ میلادی، هر ۱۰۰۰ دلار از تولید ناخالص ملی در ایران نیاز به مصرف انرژی معادل ۲۵۱ کیلوگرم نفت دارد. این در حالیست که در دنیا به صور میانگین هر ۱۰۰۰ دلار از تولید ناخالص آن کشور تنها به انرژی معادل ۱۱۴ کیلوگرم نفت نیاز پیدا می‌کند. همچنین در سال ۱۳۹۸ سازمان ملی بهره‌وری ایران میزان شدت انرژی در ایران را ۳ برابر جهان اعلام می‌کند. دیگر آمار جالب توجه این است که آژانس بین‌المللی انرژی این آمار را در اتاق تهران اعلام کرده است، افزود: ایران در رتبه اول شدت مصرف انرژی جهان قرار دارد. به تعبیری شدت مصرف انرژی در ایران ۱۵ برابر ژاپن و بیش از ۲.۵ برابر چین است.

  • جمع‌بندی

بنابراین باید بپذیریم که در مصرف انرژی، به نسبت ظرفیت‌های اقتصاد ایران، وضعیت خوبی نداریم. انرژی با بهره‌وری پایین تولید می‌شود. یکی از مهم‌ترین دلایل نیز تثبیت قیمت انرژی است. ما گمان می‌کنیم مثلاً اگر چندین سال، قیمت بنزین ثابت باشد، خوب است. چون قدرت خریدمان بالاتر می‌رود. اما واقعیت این است که اولاً این سیاست، ناترازی ایجاد می‌کند و منجر به کسری بودجه، رشد نقدینگی و تورم می‌شود. در ثانی، دولت بالاخره به دلیل وجود تورم مجبور به بالا بردن جهشی قیمت می‌شود و آن‌وقت نه تنها معیشت عموم مردم آسیب بیشتری می‌بیند، بلکه نارضایتی‌های اجتماعی نیز ممکن است بروز دهد. بنابراین سرکوب قیمت انرژی، پوست موز زیر پای دولت‌های مختلف بوده است و امروز نیز برخی دارند همین توصیه را به دولت مستقر می‌کنند و راه صحیح آن است که انرژی به قیمت فروخته شود؛ با بخشی از ما به‌التفاوت آن یارانه‌های نقدی افزایش پیدا کند و با بخش دیگر آن اقدامات توسعه‌ای بلندمدت صورت گیرد. در این صورت، بهره‌وری نیز بهبود پیدا خواهد کرد و ما در دهه‌های پیش رو می‌توانیم بیش از این‌ها انرژی مصرف کنیم.

ارسال نظرات