17 فروردين 1402 - 11:42

چشمه‌سار معرفت کریم اهل بیت (ع)

نیمه ماه مبارک رمضان، مصادف است با سالروز ولادت باسعادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی (ع)؛ مولود مبارک و نازنینی که در خاندان اهل بیت (ع) نماد و مظهر بزرگی و کرم در عین مظلومیت است.
کد خبر : 13877

پایگاه رهنما:

در تاریخ میلاد خجسته امام مجتبی (ع) اندکی اختلاف وجود دارد. طبق قول مشهور، در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال سوم هجری، در شهر مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر گرامی‌اش امام علی بن ابیطالب (ع) و مادر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا (س) بودند. امام حسن (ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درک نکردند زیرا تقریباً هفت سال بیش نداشتند که پیامبر اسلام (ص) زندگی را بدرود گفتند.

آن حضرت پس از رحلت پیامبر (ص) تقریباً سی سال در کنار پدرش امیرمؤمنان علی (ع) زندگی کرد و پس از شهادت امام علی (ع) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده گرفت و در سال 50 هجری، با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در 48 سالگی به درجه شهادت رسید.

بر اساس قول محدثان، روش، منش، رفتار و کردار امام مجتبی (ع) نمونه روزگار بود. تاریخ‌نویسان مهمترین برجستگی‌های اخلاقی آن حضرت را «بخشنده‌ترین، بزرگ‌منش‌ترین، باسخاوت‌ترین، حلیم‌ترین، زاهدترین، راست‌گوترین، پارساترین، عابدترین، گرامی‌ترین، پرگذشت‌ترین و دارای گشاده‌ترین سینه در میان مردم» ثبت و ضبط کرده‌اند. شیخ صدوق در کتاب أمالی از امام صادق (ع) و آن حضرت از پدرانش چنین نقل می‌کند: «امام حسن (ع)، در میان مردم زمان خود، عابدترین، پارساترین و گرامی‌ترین افراد بود. چون قصد حج می‌کرد، پیاده می‌رفت و گاهی پای خود را برهنه می‌نمود. هیچ گاه دست به کاری نمی‌زد؛ مگر اینکه خدا را یاد می‌کرد. راست‌گوترین مردم بود و رساترین بیان را داشت. وقتی به درب مسجد می‌رسید، سر به سوی آسمان بلند می کرد و عرضه می‌داشت: خدایا میهمانت درب خانه ات ایستاده، ای احسان‌کننده! بنده گنهکار به سوی تو آمد، به خوبی آنچه نزد توست، از بدی آنچه نزد من است درگذر...».

امام، مانند جدش رسول الله (ص) بدون هیچ تکبری روی زمین می‌نشست و با تهی‌دستان هم‌سفره می‌شد. روزی سواره از محلی می‌گذشتند که دیدند گروهی از بینوایان روی زمین نشسته اند و مقداری نان را پیش خود گذارده اند و می‌خورند. آنان وقتی امام حسن (ع) را دیدند، به ایشان تعارف کردند و حضرت را سر سفره خویش خواندند. امام از مرکب خویش پیاده شدند و این آیه را تلاوت کرد: انّه لایحبُ المُستَکبرین؛ «خداوند خودبزرگ‌بینان را دوست نمی‌دارد.» سپس سر سفره آنان نشستند و مشغول خوردن شدند. وقتی همگی سیر شدند، امام آن ها را به منزل خود فرا خواندند و از آنان پذیرایی نمودند و به آنان لباس هدیه کردند.

امام مجتبی (ع) نسبت به فقیرانِ فرهنگی و فریب‌خوردگان جاهل نیز دل مهربان داشتند؛ گرچه آنها بر اثر فریب دشمنان با هتاکی و بی‌حرمتی با امام برخورد می کردند؛ امام هیچ گاه از سخنان بیهوده آنان غضبناک نمی شدند و با لطف و مهربانی آنها را نوازش می‌کردند و به رفع نیازهایشان همت می‌گماشتند. آنان نیز با دیدن برخوردهای خاضعانه امام به حیرت می‌افتادند و در اندک مدت از گفته‌های خویش اظهار پیشمانی می‌کردند. نمونه بارز فروتنی امام با فقرزدگان فرهنگی و دین‌باختگان بی‌هویت، ملاقات با آن مرد شامی است که حکایت آن بارها نقل شده است.

 

همچنین امام، همواره مهربانی را با مهربانی پاسخ می‌گفتند. حتی پاسخ او در برابر نامهربانی نیز مهربانی بود. نقل است که امام (ع) گوسفند زیبایی داشتند که به او علاقه نشان می دادند. روزی دیدند گوسفند در گوشه ای افتاده و ناله می‌کند. جلوتر رفتند و دیدند که پای آن را شکسته اند. امام از غلامش پرسیدند: «چه کسی پای این حیوان را شکسته است؟». غلام گفت: «من شکسته ام». حضرت فرمود: «چرا چنین کردی؟» گفت: «برای این که شما را ناراحت کنم». امام با تبسمی دل نشین فرمودند: «ولی من در عوض، تو را خشنود می کنم و غلام را آزاد کردند» .

و در پایان، جرعه‌ای از معارف ناب و حیات‌بخش آن امام همام شنیدنی است که فرمودند: «دنیا را به منزله مُرداری قرار بده و به اندازه کفایت [و در حد ضرورت ] از آن بگیر. پس اگر آن [مال ] حلال باشد [با مصرف اندک] زهد ورزیده ای و اگر حرام باشد گناهی بر تو نیست؛ [زیرا به اندازه ضرورت و در حال اضطرار از آن استفاده برده ای و] از آن برگرفته ای، چنان که از مردار [در حال اضطرار] بهره می بری. پس اگر [هم] عتابی باشد، بسیار اندک است.»

ارسال نظرات