12 بهمن 1401 - 15:27

پایگاه رهنما:

 

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز چهارشنبه ۱۲ بهمن

آمریکا یا ایران کدام شروع‌کننده تنش و درگیری بودند؟!

حسن رشوند

ازهمان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی برخی افراد مغرض یا کم اطلاع و ناآگاه، علت خصومت و دشمنی امریکا با انقلاب اسلامی ایران را ناشی از برخی کنش‌ها و رفتار‌های ملت یا رهبران آن دانسته و مدعی بودند اگر فلان کار نمی‌شد امریکا دلیلی برای دشمنی نداشت. از جمله رفتار‌های مورد نظر این عده یکی شعار مرگ بر امریکا بود. یا اینکه می‌گفتند وقتی امام (ره) می‌گوید «امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» طبیعی است که امریکا عصبانی می‌شود. یا به موارد دیگر همچون «تسخیر لانه جاسوسی»، «حمایت جمهوری اسلامی از ملت‌های مظلوم جهان و ملت‌های به پاخاسته»، «کمک به جبهه مقاومت» اشاره می‌کردند که در طول ۴۴ سال گذشته برخی ادعا می‌کردند که اگر این مسائل مطرح نمی‌شد، امریکا نیز دلیلی برای خصومت و قطع رابطه با ایران نداشت.

اگر این ادعا‌ها درست باشد در سال‌های پس از انقلاب بار‌ها شاهد مواضع تند و تیز برخی رؤسای کشور‌های دیگر نسبت به امریکا و مقامات آن بوده ایم پس چرا این موارد به قطع رابطه یا حتی سردی ارتباط بین امریکا با این کشور‌ها ختم نشده است که هیچ، بلکه هر روز این روابط مستحکم‌تر شده است. نمونه آن مواضع تند «اردوغان» در کودتای نافرجام ۲۰۱۶ ترکیه بود که اردوغان نوک پیکان خود را به سمت امریکا و پناه دادن امریکا به «فتح الله گولن» که از نگاه مقامات ترکیه طراحی این کودتا به دست این فرد و با کمک امریکا صورت گرفته بود، نشانه رفت. آیا پس از این کودتای نافرجام، امریکا با ترکیه قطع رابطه کرد؟ چرا این اتفاق نیفتاد؟ در طول دو دهه گذشته بار‌ها شاهد تظاهرات مخالفان امریکا جلوی سفارت این کشور در آنکارا و حتی اقدام به پرتاب سنگ و اشیا به سمت ساختمان سفارت بوده ایم، آیا این رفتار‌ها و آن سخنان مقامات ترکیه به قطع رابطه امریکا با ترکیه انجامید؟

شنیع‌ترین رفتار در سفارت عربستان در آنکارا که همان مثله کردن جمال خاشقچی منتقد سعودی بود اتفاق افتاد آیا آن رفتار و آن مواضع و تهدیدات تند مقامات ترکیه به قطع رابطه ترکیه با عربستان ختم شد؟ چرا این اتفاق نیفتاد؟ چون این اتفاقات غیرمتعارف نیست و در برخی کشور‌ها بار‌ها اتفاق افتاده است، به ویژه اینکه اگر یک نظامی ساقط و نظام دیگری در آن کشور مستقر شده باشد. پس علت را باید در جای دیگری جست‌وجو کرد. در داستان قطع رابطه امریکا با ایران اولاً در سال‌های اول انقلاب ایران هیچ گاه شروع‌کننده قطع رابطه با امریکا نبود و ثانیاً مبانی خصومت امریکا با ملت ایران به چند عامل عمده باز می‌گردد که عبارتند از:
الف) منافع استعماری نظام لیبرال دموکراسی؛ ب) روحیه استکباری و خوی برتری طلبانه؛ ج) تقابل حق و باطل؛ د) شکست‌های پی درپی غرب در مقابل تمدن اسلامی و ه) هویت انقلاب اسلامی ایران.
برخلاف آنچه جریان‌های معاند نظام و حتی آدم‌های بی اطلاع و بی بصیرت از قطع رابطه امریکا با ایران به جامعه پمپاژ تبلیغاتی می‌کنند این عوامل یاد شده بودند که منجر به قطع رابطه امریکا و آغاز تنش امریکا با ایران شد، نه مثلاً این کلام حق امام خمینی (ره) که در مقابل تهدید‌های هر روزه امریکا و اقدامات آن‌ها فرمودند «امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند». رهبر فرزانه انقلاب در همین رابطه در یکی از سخنرانی‌های خودشان در ۱۹ دی می‌فرمایند: «این دسته از افراد هم می‌دانند علت دشمنی امریکا چیست، اما خود را به نفهمی می‌زنند؛ بعضی‌ها به نظر من خودشان را به نفهمی می‌زنند -شاید هم جور دیگر است- [می‌گویند]«چرا شما فلان حرف را زدید که امریکا با شما دشمن بشود». خیال می‌کنند دشمنی امریکا به خاطر فلان فرمایش امام یا فلان حرف فلان مسئول است که به امریکا بدگویی کرده. قضیه این نیست...»
ساده‌اندیشانی که علت خصومت امریکا را در رفتار‌های ملت و مسئولان انقلابی کشورجست‌وجو می‌کنند، چند خطای تحلیلی و اشتباه محاسباتی بزرگ دارند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
۱- رفتار‌های ملت ایران، قیام امام و مواضع و سیاست‌های امروز رهبری انقلاب واکنش به اقدامات خصمانه امریکا بود نه کنش پیشدستانه. کسانی که تاریخ را فراموش کرده‌اند بار دیگر اقدامات خصمانه مقامات امریکا در کشورمان را از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا اصلاحات ارضی، قرارداد ننگین کاپیتولاسیون، تا حمایت از شاه و پناهندگی دادن به وی، تحریم ملت ایران و بلوکه کردن اموال ملت در امریکا را مرور کنند. اگر حافظه خود را تعمداً پاک نکرده باشند به یاد خواهند آورد که مردم ایران از چه زمانی شعار مرگ بر امریکا سر دادند. کسی در راهپیمایی‌های قبل از انقلاب علیه رژیم گذشته مرگ بر امریکا نمی‌گفت، اما این امریکا بود که شاه را به سرکوب ملت امر می‌کرد و از جنایات او حمایت می‌کرد. زمانی که حضرت امام (ره) فرمودند «امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» چند سال از انقلاب گذشته بود؟ علت تسخیر لانه جاسوسی در واکنش به برنامه پشت صحنه امریکا را نباید فراموش کرد.
۲- اگر انقلاب اسلامی و مواضع ملت و امام راحل سبب دشمنی امریکا بوده، پس چرا حکام امریکا در مقابل ملی شدن صنعت نفت و دولت مصدق ایستادند. مصدق که درود بر امریکا می‌گفت. علی امینی که انقلابی نبود پس چرا کندی، رئیس‌جمهوری امریکا در سال ۱۳۳۹ به او خیانت کرد و به خواست شاه وی را از نخست‌وزیری کنار گذاشت.
۳- اگر ملت ایران به دلیل دشمنی با امریکا مستحق دشمنی است، رفتار ناجوانمردانه واشنگتن نسبت به دوستان و رژیم‌هایی را که مورد حمایتشان بودند چگونه باید توجیه کرد. پاکستان، ترکیه، عراق در زمان صدام، افغانستان در زمان طالبان، لیبی در زمان قذافی، مصر در زمان مبارک، القاعده، داعش از جمله دولت‌ها و گروه‌های تروریستی دست پرورده خود امریکا بودند که مشمول خیانت این کشور به آن‌ها قرار گرفتند.
پس اگر برخی می‌خواهند موضوع قطع رابطه امریکا با ایران و دشمنی آن‌ها با ملت و انقلاب مردم ایران را تحلیل کنند نباید تاریخ را وارونه کرده و واقعیت‌های تاریخی که قبل و بعد از انقلاب اتفاق افتاده را نادیده بگیرند و یک طرفه به قاضی رفته و قضاوت کنند.
۵- چه تناسبی بین رفتار‌های ملت ایران و مسئولانش با جنایات امریکا می‌بینند. آیا اگر ملتی بخواهد برای سرنوشت خودش تصمیم بگیرد، استقلال و آزادی داشته باشد، باید آن را تحریم کرد، اموالش را بلوکه کرد، هشت سال علیه او جنگ راه انداخت، به دشمنانش کمک کرد، کودتا علیه آن‌ها طراحی کرد، سکو‌های نفتی اش را بمباران کرد. کشتی‌های نفتکش او را زد، هواپیمای مسافربری‌اش را مورد هدف گلوله نظامی قرار داد. قطعنامه علیه‌اش تصویب کرد و به مذاکره کشاند و‌توافقنامه هسته‌ای اش را نقض کرد.
۷- کسانی که ایران را قطع‌کننده رابطه با امریکا معرفی می‌کنند عمداً یا از روی غفلت و ناآگاهی به علل واقعی دشمنی و خصومت امریکا مانند ماهیت استکباری، خوی ددمنشی، روحیه برتری‌طلبی، حس زیاده خواهی و تکثرطلبی نظام لیبرال دموکراسی که منشأ قوانین داخلی و دکترین سیاست خارجی امریکا است، توجه ندارند. دلایلی که همه رفتار‌های کینه‌توزانه فعلی امریکا، جنایات و خیانت‌هایی که طی ۴۴ سال گذشته و قبل از انقلاب اسلامی مرتکب شده‌اند.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز چهارشنبه ۱۲ بهمن

بهار، فصل خون و سرنوشت در اوکراین

نبی شریفی

شاخه سبز زیتونی که امانوئل ماکرون در ماه های ابتدایی جنگ روسیه علیه اوکراین برای میانجی گری میان دو جبهه با خود حمل می کرد، در دستانش خشک شده است. اکنون هیچ صحبتی از صلح در میان نیست. همه آن چه به گوش می رسد، مهیا شدن برای جنگ سرنوشت ساز فصل بهار است. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، هفته گذشته و در جریان سفر به آفریقای جنوبی از مذاکرات صلح به عنوان فرصتی از دست رفته یاد کرد و گفت: «همه می‌دانند که در اواسط عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین، ما پیشنهاد طرف اوکراینی را برای مذاکره پذیرفتیم و تا پایان مارس (2022)، دو هیئت بر سر اصل حل‌و‌فصل این درگیری به توافق رسیده بودند.» توافقی که به گفته او به دلیل مخالفت متحدان غربی اوکراین همچون آمریکا و بریتانیا هرگز به سرانجام نرسید  بنابراین، متن قراردادی که به نزدیکی توافق رسیده بود، هرگز مورد بازبینی مجدد دولت کی‌یف قرار ن‍گرفت.

در مقابل اظهارات روسیه، طرف غربی هم مسکو را به بی میلی برای آتش بس موقت و صلح متهم کرده است. بنابراین، برایند صحبت های طرفین جنگ این است که حداقل تا پایان فصل بهار، صلحی در کار نیست. بهار فصل سبز طبیعت، آغشته به خون سرخ نظامیان اوکراین و روسیه خواهد شد. فصلی که مسکو در جنگی فرسایشی برای حفظ زمین هایی که اشغال کرده تلاش می کند و کی یف برای فتح سرزمین های اشغال شده، بازپس گیری اراضی و ضربه روحی به جنگجویان روس می جنگد. هنوز چند هفته از زمستان باقی است  پس آغاز دقیق این نبرد بزرگ مشخص نیست. اما لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، اعلام کرده که دولت بایدن به ارتش اوکراین مشورت نظامی می دهد و در ضد حمله به روس ها در کنار کی یف خواهد بود. از جمله این مشورت‌ها این است که اوکراین، جنگ فرسایشی و کم دستاورد جبهه شرق همچون نبرد در باخموت را به روسیه واگذار کند و روی جبهه جنوب متمرکز شود. بر اساس این راهبرد اوکراین می‌تواند روسیه را مجبور به عقب نشینی کند و نبرد بر سر کریمه را کلید بزند.

کی یف در حالی برای جنگ بهاره آماده می شود که آلمان سرانجام با ارسال ۱۴ تانک «لئوپارد ۲» به اوکراین موافقت کرده است. این تغییر موضع از آن جهت حائز اهمیت است که دولت برلین در هفته های ابتدایی جنگ روسیه علیه اوکراین در موضعی محافظه کارانه، تنها کلاهخود جنگی و تجهیزات بیمارستانی به کی یف ارسال می کرد. برلین همواره بیم آن را داشت که با ارسال سلاح های تاکتیکی، به یکی از طرف‌های جنگ تبدیل ‌شود اما با تحت فشار قراردادن آمریکا و ورود واشنگتن به صحنه، نگرانی دولت اولاف شولتس برطرف شده است چراکه دولت آمریکا نیز اعلام کرده 31 تانک‌ «ام 1 آبرامز» به اوکراین ارسال می‌کند، هر چند زمان ارسال و روند تحویل آن مشخص نیست. بریتانیا هم به تازگی اعلام کرد که 14 تانک «چلنجر 2» را به اوکراین می‌دهد و پاریس نیز اعلام کرده که درباره ارسال تانک‌های «لگلرک» ساخت فرانسه به اوکراین تصمیم گیری می کند. تحویل تانک های پیشرفته قطعا تاثیر بسزایی در نبرد پیش‌روی اوکراین خواهد داشت به ویژه تانک های لئوپارد آلمانی که تعداد فراوانی از آن ساخته شده، تعمیر و نگهداری راحتی دارد و می تواند هدف های متحرک را رهگیری و منهدم کند.

ارسال تانک ها در هفته های آینده، هرچند در سرنوشت جنگ مهم است، اما برتری هوایی همچنان دست روسیه است. ارتش روسیه علاوه بر جنگنده های بومی سوخو، به پهپادهای انتحاری و انواع موشک های فراصوت، بالستیک و اتمی مجهز است، اما تاکنون سعی کرده خط قرمز اتمی را زیر پا نگذارد. با وجود برتری هوایی، حفظ سرزمین نیاز به تسلط افراد بر اراضی دارد و تانک هایی که قرار است به کی یف ارسال شود، از این جهت دارای اهمیت است. این تانک ها یک ویژگی مهم نمادین هم دارند. اعضای ناتو برای کمک به اوکراین به عنوان کشوری غیر عضو، از خط قرمزهایی که قبلا برای خود تعریف کرده بودند، عبور کرده اند. همان چیزی که روسیه «مداخله مستقیم کشورهای غربی در مناقشه اوکراین» می داند و اعضای ناتو در ابتدای جنگ برای دامن زدن به آن، هراس داشتند. یک سال پیش که ولادیمیر پوتین، جنگ کشورش علیه اوکراین را آغاز کرد، او می خواست ناتو را از مرزهایش دور نگه دارد.

اما رئیس جمهور روسیه دقیقاً عکس آن چیزی را که می‌خواست به دست آورده است: ناتو اعضای جدیدی را پذیرفته و کمک ها به اوکراین به رغم همه ترس ها و اقدامات محتاطانه اولیه، فراتر از انتظار بوده است. نباید فراموش کرد که کشورهای غربی، در ماه های ابتدایی جنگ، دست به عصا و محافظه کارانه موشک اندازهای سبک خود را به اوکراین ارسال می کردند. اما اکنون اوکراین در انتظار دریافت سلاح های تاکتیکی و آمدن فصل بهار است.هرچند در یک نگاه خوش بینانه  شاید همین سلاح ها بدون آن که در میدان نبرد به کار گرفته شود  عاملی برای توازن  تجهیزاتی شود و مذاکرات صلح را جدی تر کند،در غیر این صورت  سرنوشت این نبرد و پیروز آن می تواند روی مذاکرات صلح آینده تاثیر مستقیم داشته باشد. این برگ برنده ای است که ماه های آینده مشخص می شود در دست کی یف یا کرملین قرار می گیرد. 

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز چهارشنبه ۱۲ بهمن

این قطار متوقف نمی‌شود 

عباس شمسعلی

امروز طلیعه دهه مبارک فجر و سالروز ورود تاریخی رهبر کبیر انقلاب اسلامی به میهن و آغوش ملت است. چهل و چهار سال از آن ایامی که اراده ملت مسلمان ایران با تبعیت از رهبری عدالت‌خواه و ظلم‌ستیز، بر قدرتی طاغوتی و برخوردار از پشتوانه و حمایت آمریکا و انگلیس و دنیای غرب غلبه کرد گذشت، آن روزهایی که تن‌های جوانان مسلمان و انقلابی با اتکال بر پروردگار متعال بر شکنجه‌های قرون وسطایی ماموران سفاک ساواک چیره شد. آن روزهایی که مردم یکصدا فریاد «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» سر دادند تا وحشت در وجود آنها که در داخل و خارج، استقلال ایران را بر نمی‌تابیدند؛ آنها که آزادی مردم در چارچوب عقل، شرع و قانون را با استبداد مورد پسندشان در تضاد می‌دانستند و به درستی تحقق جمهوریت آن هم بر پایه اسلام را نابود‌کننده دیکتاتوری طاغوتی مورد نظر استثمارگران ترجمه و تفسیر کرده بودند عیان شود؛ وحشتی که تا اکنون، هر چه گذشت و به امروز نزدیکتر شدیم بیشتر راز آن بر ملا شد.
این وحشت وقتی برای دشمنان و مخالفان انقلاب اسلامی مردم ایران سنگین‌تر شد که پیش‌بینی آنها برای عمر کوتاه انقلاب و خاموش شدن نور برآمده از تحقق جمهوری اسلامی با وجود توطئه‌های مختلف و تدارک سنگین‌ترین نقشه‌ها نقش بر آب شد و نه تنها عمر این انقلاب بیش از آنکه تصور می‌کردند بود بلکه روز به روز بر سرعت پیشرفت و اثرگذاری بزرگ‌ترین انقلاب قرن بیستم افزوده می‌شد.
با خیال خام دشمن، غلبه جمهوری اسلامی بر توطئه‌های ویرانگری همچون تجزیه‌طلبی در اوایل انقلاب در برخی از مناطق، نقشه شوم کودتای پر دامنه نقاب(موسوم به نوژه)، نقشه حمله نیروهای آمریکایی به قلب تهران برای آزاد‌سازی گروگان‌ها، نفوذ عناصر وابسته و خودفروخته‌ای همچون بنی صدر در راس قوه اجرایی و فرماندهی کل قوا، ترور متفکران،‌ اندیشمندان و تئوری‌پردازان برجسته انقلاب همچون شهید مطهری و شهید مفتح، در ادامه ترور شهید بهشتی بزرگ و 72 یار ایشان، ترور همزمان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر شهیدان رجایی و باهنر و ترور هزاران نفر از مردم به دست منافقان غیر ممکن بود. از طرفی از نظر دشمن تیر خلاص برای از بین بردن انقلاب اسلامی جنگ تحمیلی پر حجم و همه‌جانبه با پشتیبانی بلوک غرب و شرق و متحجران منطقه‌ای وابسته به غرب علیه یک نظام نوپا و قوام نیافته بود اما ملت بزرگ ایران هر بار با اتحاد و توکل به خدا هر ضربه وارد آمده از سوی دشمن را دفع می‌کرد و قدرتمندتر از قبل به پیمودن مسیر خود ادامه می‌داد.
شاید گفتن از هر کدام این توطئه‌ها اکنون در حد لفظ و خاطره تاریخی آسان باشد اما کیست که منکر این واقعیت شود که هر کدام از این توطئه‌ها و نقشه‌ها که پشت آن سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس، اسرائیل و اتاق‌های فکر مکار قرار داشتند برای نابودی یک کشور یا سقوط حکومتی تازه کار و ناامیدی مردم از انقلابی نوپا کافی بود اما این‌جا ایران بود و این مردم مقاوم‌تر و قوی‌تر از آنچه دشمن خیال می‌کرد بودند.

اگر در میان انبوه این سنگلاخ‌ها و راه دشوار طی شده انقلاب، فقط به سال‌های دفاع مقدس و عبور سرفرازانه مردم و جمهوری اسلامی از جنگ تحمیلی 8 ساله بپردازیم خود گویای عمق ایستادگی جوانان این سرزمین با دست خالی و نمایان‌کننده اوج استیصال دشمنان تا بن دندان مسلح است. دفاع جانانه مردم با نثار صدها هزار شهید و جانباز از بهترین فرزندانشان و ندادن حتی یک وجب از خاک کشور به دشمن که در چند قرن اخیر کم‌نظیر و شاید بی‌نظیر بود برگ زرینی بود که در تاریخ این سرزمین ثبت شد.
هر چه از عمر جمهوری اسلامی مردم ایران گذشت و نقشه‌های دشمن برای توقف قطار انقلاب ناکام ماند، دسیسه‌ها و توطئه‌ها علیه این کشور نیز رنگی تازه به خود می‌گرفت. شلیک ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران و به شهادت رساندن 290 مسافر از زن و کودک و جوان یکی از این دسیسه‌ها بود.
از طرفی رحلت جانکاه بنیانگذار انقلاب اسلامی شاید برای دشمن امید وارد آمدن ضربه جبران‌ناپذیر به پیکره این نظام را ایجاد کرده بود اما خلف صالح و جانشین شایسته آن یار سفر کرده در طی بیش از سه دهه زعامت و رهبری نشان داد که ایشان درس ایستادگی در برابر ظلم و تعدی دشمن و داشتن عزم راسخ، نگاه بلند و مردمداری را به خوبی از پیر و مراد خود به یادگار دارد. مرد بزرگی که بیش از سه دهه است با هوشیاری نقشه‌های داخلی و خارجی دشمنان را باطل کرده است.
از سوی دیگر، تیغ تحریم هم یکی دیگر از ابزارهای دشمن در جنگ علیه ایران بود که هرچند از ابتدای انقلاب به کار گرفته شده بود اما در سال‌های پس از جنگ و به ویژه در دو دهه اخیر و به موازات پیشرفت و رشد کشور تیزتر می‌شد.
دشمن که می‌دید هیچ کدام از دسیسه‌های قبلی حتی جنگ 8ساله ویرانگر نتوانسته قطار انقلاب اسلامی را متوقف یا منحرف کند و هر روز خبری از رشد اقتصادی، علمی، فناوری، سیاسی، نظامی، هسته‌ای، منطقه‌ای و... از ایران مخابره می‌شود، هر بار برای کور کردن مسیر پیشرفت و تعالی و سد کردن راه جوانان نخبه و خلاق این کشور تحریم بر روی تحریم وضع کرد اما باز هم نتوانست به خواسته مورد نظر خود برسد.
در این راه ترور دانشمندان جوان ایرانی که جرمشان عالم بودن و نقش داشتن در مسیر پیشرفت جهشی ایران بود یا ترور قهرمان بزرگ مردم ایران سردار مبارزه با تروریسم حاج قاسم سلیمانی هم این قطار را متوقف نکرد و بر استیصال دشمن افزود چرا که نه قلم دانشمندان شهید بر زمین ماند و نه علَم سردار.
علاوه‌بر حمایت همه‌جانبه از گروه‌های تروریستی علیه ایران برای ایجاد ناامنی در کشور طی سال‌های گذشته، تلاش عجیب و بی‌سابقه برای آشوب و اغتشاش و برهم زدن نظم و امنیت کشور در ماه‌های اخیر با تکیه بر عملیات روانی و حجم گسترده دروغ‌پردازی و شایعه‌‌سازی بر بستر فضای مجازی از دیگر حربه‌ها و توطئه‌های دشمن بود که باز هم با هوشیاری مردم و ایستادگی نظامی که در گذر از کوره حوادث و مشکلات و توطئه‌ها، خیانت‌ها و خباثت‌های دشمن آب دیده و قدرتمندتر شده است خنثی شد و دستاوردی جز تمسخر و سرشکستگی برای دشمن و پادوهای داخلی و خارجی آن نداشت هر چند به ما آموخت نیازمند توجه بیشتر و بهتر برای تبیین و هم صحبتی با جوانان هستیم.
این تجربه چهل و چهار ساله به ما می‌آموزد که راه مقابله با دشمنی که هر فرصتی را برای ضربه زدن به کشور از دست نمی‌دهد، قوی شدن و قوی ماندن در حوزه‌های مختلف است. با پذیرش این اصل باید بدانیم که هر چند روند حرکتی نظام اسلامی ما از ابتدا تاکنون در مسیر رو به جلو و رو به رشد است اما این قوی شدن با وجود همه امکانات خدادادی بی‌نظیر، استعدادهای جوان و خلاق و ثروت‌های مادی و معنوی انبوه، متاسفانه در همه ابعاد و به صورت یکسان محقق نشده است و سرعت پیشرفت و حرکت رو به جلو در همه مسیرها یکسان نیست.
موضوعی که در تذکرات و سخنان صریح و مشفقانه رهبر انقلاب نیز بارها به آن اشاره شده است و در نقدهای کارشناسی بسیاری از دلسوزان نیز به چشم می‌خورد. امروز با تجربه چهل و چهار ساله و علم به اینکه در هر مسیر و حوزه‌ای انقلابی، جهادی، خالصانه و با تکیه بر مردم و نخبگان وارد شدیم پرچم پیشرفت و افتخار را بر قله‌ها زدیم و دشمن نیز نتوانست کاری کند، باید با شناسایی کمبودها یا کم‌کاری‌ها و اصلاح مسیرها و روش‌ها در حوزه‌هایی که مطالبه به حق مردم و رهبری است از جمله اقتصاد، فرهنگ و... به شکوفایی مطلوب‌تری برسیم.
دشمن نیز می‌داند که قطار رشد و پیشرفت کشور در سایه انقلاب اسلامی بر پایه حمایت مردمی که دل در گرو این کشور و انقلاب دارند متوقف شدنی نیست، اما دست از قطار سنگ‌اندازی به این قطار در حال حرکت بر نمی‌دارد و هر بار به روشی ایجاد مزاحمت می‌کند، اگر ما به‌اندازه کافی قوی شویم و درست عمل کنیم، به فرموده امام راحل، آمریکا و همه یاران و انصارش
هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند... و به همین روال بوده است که تاکنون نتوانسته‌اند هیچ غلطی بکنند.

منبع: بصیرت

ارسال نظرات