مرگ الیزابت دوم –ملکهی بریتانیا- باب بحثهای زیادی را باز کرد؛ از تشریفاتی یا واقعی بودن قدرت پادشاه و ملکه در بریتانیا تا مسئلهی ثروت اقتصادی ملکه. ولی برای ما ایرانیان بیش از هر چیز شاید بازخوانی اینکه در دوران سلطنت او، انگلستان چه آسیبهای اقتصادیای به ایران و مردمش وارد کرد، مهم باشد. انگلستان تحت سلطنت ملکه در کودتای 28 مرداد به اقتصاد ما آسیب رساند. در دفاع مقدس، سلاحهایی که چند میلیارد دلار به ما فروخته بود و پولش را دریافت کرده بود را به عراق داد! و در همهی این سالها اگر میتوانست، از تحریم ملت ایران دریغ نکرد؛ نقطهی اوجش هم دههی 1390 بود. در هفتاد سال سلطنت ملکه، روباه پیر میلیاردها دلار به ایران و ایرانی آسیب رساند و ابزار نرمش نیز در این مسیر، بیبیسی فارسی بود؛ از رادیو در کوتای 28 مرداد گرفته تا تلویزیون در فتنهی 1388 و یک دهه تشدید تحریم های اقتصادی.
پیش از آنکه این گزارش به بررسی آسیبهای اقتصادی انگلستان به ایران در دوران سلطنت الیزابت دوم بپردازد، خوب است بدانیم که برخی برآوردها ثروت او را بین 12 تا 15 میلیارد دلار تخمین زده بودند؛ ثروتی که البته بخش مهمی از آن، ارزش کاخهایش بود و مطابق قانون او نمیتوانست آنها را بفروشد. همچنین ثروت او در بازارهای مالی و ... نیز 500 میلیون پوند برآورد شده است. با این حال یاسمین میظر –فعال سیاسی و پژوهشگر دانشگاه آکسفورد- در بیبیسی فارسی و در پاسخ به مهرداد وهابی که گفته بود ارزش نهادهای اقتصادی حکومتی در ایران شفاف نیست، گفته بود: «ما در سایر کشورهای دنیا نیز با "توهم شفافیت" مواجه هستیم. مثلاً در همین انگلستان هیچ کس نمیداند ثروت واقعی ملکه، دقیقاً چقدر است. البته هر چند وقت یک بار، از روی هک و دخالت کامپیوترها، افشا میشود که او چه مقدار پول برای افراد و گروههایی فرستاده است اما اینکه واقعاً او چقدر ثروت دارد، معلوم نیست و در واقع هیچ شفافیتی وجود ندارد. با این حال، او هر سال از دولت درخواست میکند که حتی برای تعمیر قصرش نیز بودجه در اختیارش قرار دهند.»
الیزابت دوم در حالی ۱۶ بهمن ۱۳۳۰ ملکه انگلستان شد که یک سال پیش از آغاز سلطنتش، یکی از مهمترین پروندههای روابط کشورش با ایران گشوده شده بود و تهران پس از دههها باج به لندن، تصمیم گرفته بود تا صنعت نفت خود را از چنگال بریتانیا آزاد و آن را ملی کند. در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اما انگلستانِ تحت سلطنت الیزابت دوم، با رمز «اینجا لندن است و اکنون ساعت دقیقا ۱۲ نیمه شب است» که در رادیو بیبیسی اعلام شد، کودتا کرد. این پیام رمز عملیات آژاکس برای سرنگونی دولت محمد مصدق بود؛ آن کودتا سرنوشت ملت ما را تغییر داد و مسیر توسعه و استقلالمان را دههها عقب انداخت. همین کودتا باعث شد ایران میلیاردها دلار درآمد نفتی را از دست بدهد و انگلیسها این منبع خدادادی کشور را غارت کنند و با آن، رشد اقتصادی خود را شکل دهند. مشابه اتفاقی که این روزها آمریکا با دزدی نفت سوریه انجام میدهد. به همین دلیل است که برخی اقتصاد انگلیس و آمریکا را اقتصاد استعمارگران و دزدان نفت میدانند.
انگلیسیها البته فشارها بر جمهوری اسلامی را از همان روز نخست انقلاب اسلامی آغاز کردند اما در شهریور ۱۳۵۹ این فشارها به اوج خود رسید و کشور الیزابت دوم با تمام قوا پشت دیکتاتور بعثی جمع شد و جنگی تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. در این هشت سال سرزمین ملکه، از خدمات جاسوسی تا به روزترین تسلیحات نظامی را در اختیار صدام قرار داد. اطلاعات محرمانه دفاعی و نظامی ایران در اختیار رژیم بعث عراق قرار میگرفت. خدمات هوایی ویژه (A.A.S) و آموزش واحدهای ویژه هوابرد عراق تنها بخشی از حمایتهای انگلیس از عراق در هشت سال جنگ بود. تحویل تانکهای چیفتن به عراق (به قیمت یک میلیارد دلار) تنها یکی از ضررهایی بود که انگلستان دوران الیزابت دوم به ایران و ایرانیان وارد کرد؛ عجیب آنکه چیفتن همان تانکی بود که انگلستان قبلاً به ایران فروخته و مبلغ آن را دریافت کرده بود، اما جنس را به عراق تحویل داد! همچنین فروش هواپیماهای جنگنده «هاوک» (به مبلغ ۲ میلیارد دلار)، تحویل قطعات یدکی تانک، قرارداد فروش جتهای جنگنده «آلفا» از دیگر اقدامات کشور تحت سلطنت پیرزن بهظاهر مهربان علیه ایرانیان بود.
انگلستان از ابتدای دههی 1390 همواره در کنار آمریکا، پای ثابت تحریمها علیه ملت ایران بود. این کشور در سال 1388 ابتدا با حمایت تمامقد از فتنه و نقشآفرینی فعال، زمینه را برای شکاف اجتماعی میان ایرانیان فراهم کرد و سپس از ناآرامیها و شکاف اجتماعی، بیشترین سوء استفاده را کرد. بررسیها نشان میدهند که تحریمها پس از فتنهی سال 1388 آغاز شد و در سال 1390 عملاً اجرا شد و موثر واقع شد. تهدیدها به تحریم و تلاش برای تامین زیرساختهای تحریم ملت ایران اما از همان سال 1388 آغاز شد. دقیقاً در ایام فتنه، تلویزیون بیبیسی فارسی نیز افتتاح شد؛ یعنی تلویزیون همان رادیویی که در کودتای 28 مرداد علیه منافع ملی ایران، نقش فعالی ایفا کرده بود. حالا نیز این تلویزیون ماموریت داشت تا تحریمها را حق ایران جلوه دهد و با تفرقهافکنی جامعهی ایرانی را چندپاره کند. تحریمها نیز در این دهه، چندصد میلیارد دلار ضرر به اقتصاد ایران وارد کرد.
انگلیسیها اما در قدرت نرم، بسیار ماهرند. به همین خاطر است که در حافظهی ایرانیان به عنوان روباه مکار شناخته میشوند و معروف شده است که «کار، کار انگلیسیهاست»! این جمله نه از سر توهم توطئه و داییجان ناپلئونبازی بلکه از سر تجربه است. تجربهای به امتداد تاریخ از کوتای 28 مرداد 1332 تا تحریمهای دههی 1390. اگر انگلستان نبود، ایران و ایرانی حتماً امروز بهلحاظ پیشرفت اقتصادی وضع بهتری داشت. البته این گزاره در ذهن بسیاری از ما ایرانیان، امروز راحت پذیرفته نمیشود. به همان دلیل که انگلیسیها با رسانه توانستهاند اینطور القا کنند که تحریمهایشان علیه حکومت بود، در حالی که میدانیم در حکومت قبل نیز آنها کودتا کردند و در تحریم امروز ما نیز نقشی جدی دارند و کیست که نداند تحریم، چه آسیبی به عموم مردم ما زد. ملکه در انگلستان قدرت واقعی داشت یا نداشت، نماد این کشور بود؛ بنابراین نفرت مردم ما از پیرزن بهظاهر مهربان ریشه در میلیاردها دلار ضرر اقتصادی دارد و کاملاً طبیعی است.
ارسال نظرات