چه سنخیتی میان «تشدید تحریم ها»، «اتهامات سخیف پمپئو» و «پیشنهاد مذاکره ترامپ» وجود دارد؟
ایالات متحده آمریکا برای جبران ۴ دهه ناکامی خود علیه جمهوری اسلامی ایران و دست یابی به هدف مهمی مانند «فروپاشی حاکمیت اسلامی» ۵ گام اساسی را مورد توجه قرار داده است.
پایگاه رهنما :
ایالات متحده آمریکا برای جبران ۴ دهه ناکامی خود علیه جمهوری اسلامی ایران و دست یابی به هدف مهمی مانند «فروپاشی حاکمیت اسلامی» ۵ گام اساسی را مورد توجه قرار داده است؛
۱- «افزایش فشار اقتصادی به نظام و مردم ایران»،۲- طرح اتهامات واهی و فلهای اقتصادی – سیاسی علیه مقامات ارشد جمهوری اسلامی، ۳- ایجاد دودستگی میان مردم با نظام اسلامی، ۴- القای یاس و ناامیدی میان مردم نسبت به آینده نظام و در نهایت رویگردانی آنها از نظام و ۵- پیشنهاد مذاکره مستقیم و بدون پیش شرط به طرف ایرانی برای تحریک جامعه ایرانی علیه نظام اسلامی و پیاده سازی فاز نهایی یعنی همان «فروپاشی».
از صدر تا ذیل این ۵ گزاره را میتوان تحت عنوان قدیمی «سیاست چماق و هویچ» معنا کرد؛ بدین معنا که تصور ایالات متحده این است که تشدید تحریمهای ضدایرانی با هدف «فشار اقتصادی به مردم» ایران و «ایجاد نارضایتی» در بین آحاد جامعه میتواند به قطع امید از توانمندی نظام اسلامی ختم و آنها را به اجبار به کف خیابانها بکشاند.
۱-گام نخست؛ آمریکاییها تصمیم دارند با بهره گیری از ابزارهایی که از صندوق بین المللی پول و fatf و کنوانسیونهای بین المللی مانند پالرمو گرفته تا حق وتو در شواری امنیت سازمان ملل در اختیار دارند، «تشدید تحریم ها» را به عنوان یک سیاست همیشگی برای ضربه زدن به نظام و مردم ایران مورد توجه قرار داده است. باراک اوباما صراحتا تاکید میکرد که این تحریمها بود که ایران را پای میز مذاکره آورد و دونالد ترامپ نیز با همین دیدگاه از برجام خارج و تحریمهای ۹۰ و ۱۲۰ روزه را اجرایی خواهد کرد تا به زعم خود ایران را پای میز مذاکرات جدید بیاورد. برهمین اساس است که وزیرامورخارجه، وزیر خزانه داری و شخص رئیس جمهور آمریکا طی هفته اخیر بر ضرورت تشدید تحریمهای ضدایرانی تاکید کرده اند. اگر از روز اجرایی شدن برجام تاکنون بیش از ۱۲۰ بار افراد حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران به بهانههای مختلف حقوق بشری، موشکی و منطقهای مورد تحریم قرار گرفته اند به دلیل وجود همین نوع نگاه میباشد.
۲- گام دوم؛ آمریکاییها طی ۵ سال اخیر دریافته اند که باید رودررو با مردم ایران سخن بگویند و باخطاب قرار دادن مستقیم آنها بواسطه اتهاماتی اقتصادی-مالی که علیه مسئولان نظام اسلامی مطرح میکنند، ذهن جامعه ایرانی را باخود همراه کرده و در مسیر مخالفت با نظام اسلامی قرار دهد؛ چنانچه سخنان باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل، جان کری در مصاحبه با ان بی سی، سخنرانی دونالدترامپ در روز اعلام خروج آمریکا از برجام و سخنرانی اخیر مایک پمپئو در جمع گروه تروریستی منافقین را مورد مداقه قرار دهیم همگی آنها تلاش کردند تا جامعه ایرانی را به این باور برسانند که حاکمیت اسلامی اساسا با مشکلات اقتصادی و معیشتی آنها بیگانه است. ادعایی که هیچ دلیل و سند روشنی تاکنون ارائه نشده است و تنها با هدف دوگانه سازی (گام بعد) صورت میگیرد.
۳-گام سوم؛ برای رسیدن به این گام، باید دو مرحله قبل به خوبی رنگ تحقق به خود بگیرد به این معنا که مردم منافع و اولویتهای خود را در تناقض با اولویتهای دولتمردان ارزیابی کنند و به این تلقی برسند که نظام اولویتهای روزمره مردم را اولویت خود نمیداند. خبرسازی و شایعه پراکنی رسانههای بیگانه فارسی زبان و برخی از رسانههای وابسته به یک جریان خاص در داخل کشور نیز رویکرد اصلی خود را در جهت تحقق چنین هدفی (دوقطبی سازی مردم-حاکمیت) قرار داده اند.
۴- گام چهارم؛ زمانی که مردم فشاراقتصادی ناشی از تحریم و ناکارآمدی دولتمردان را تجربه میکنند و با انبوهی از اتهامات خالی از واقعیت مقامات ارشد آمریکایی مواجه شدند و منافع خود را در تناقض با دولت تلقی کردند، از کارآمدی نظام اسلامی بواسطه ناتوانی دولت و مجلس ناامید شده و انگیزهای برای رویارویی با توطئههای دشمن نخواهند داشت و این احساس خودکوچک بینی و ناامیدی از آینده نظام مهلکترین سم برای آینده کشور به شمار میرود.
۵-گام پنجم؛ دونالد ترامپ براساس پنج گانه مورداشاره اواخر هفته گذشته پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط را به طرف ایرانی خود رسانهای کرده است. آنهم در حالی که نه تنها آمریکاییها هیچ گاه در وعدههای خود به جامعه ایرانی صادق نبوده (و با به تعطیلی کشاندن صنعت هستهای کشورمان از برجام (مکتوب) خارج شدند) بلکه در تمام ۴ دهه گذشته انواع و اقسام تحریمهای ضدانسانی را علیه جامعه ایرانی اجرایی کردند. این بدان معناست که پیشنهاد امروز آمریکایی برای مذاکره بدون پیش شرط نیز تله جدیدی است برای تحریک جامعه ایرانی برای رویارویی با نظام اسلامی. در واقع دونالد ترامپ و هیات حاکمه آمریکا احساس کرده امروز زمان مناسبی برای «تحریک جامعه ایرانی» با «پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط» است؛ چراکه جامعه ایرانی به ستوه آمده بدلیل سختترین شرایط اقتصادی، ناکارآمدی افراد و جریانات سیاسی را به پای نظام نوشته و از آینده نظام اسلامی ناامید است و تنها چشم انداز روشن را مذاکره با آمریکا میداند. این درحالی است که بدون تردید جامعه اسلامی ناکارآمدی افراد و یک جریان سیاسی را به پای نظام اسلامی نمینویسد و حساب افراد با اصل نظام را تفکیک کرده و با همگرایی و همدلی میان مردم و مسئولان گردنه پرپیچ وخم امروز را نیز به سلامت عبور خواهد کرد. حفره تحلیل هیات حاکمه آمریکا و شخص دونالد ترامپ آنجایی است که گمان میکنند بخشی از جامعه ایران بواسطه مشکلات اقتصادی یکبار دیگر دوگانه «معیشت –مذاکره» را باور میکنند و خواهان مذاکره مستقیم با غرب برای تقلیل مشکلات داخلی میشوند درحالی که امروز آن بخش از جامعه نیز به این بلوغ رسیده است که دوگانه «معیشت-مذاکره» باتوجه به تجربه تلخ برجام (خسارت محض) چاه ویلی است که کشور را در مسیر وابستگی مطلق فرو خواهد برد.
ارسال نظرات