از «کارآمدي نظام اسلامي»تا «ناتواني ليبرال دموکراسي»

پایگاه رهنما :

جوامع بشري از ديربازتاکنون در گذرزمان با سختی ها ، مشکلات و ناکامی‌هايي روبرو بوده اند حوادث و مشکلات نه مقید به دوره مشخص و نه اختصاص به برخی از ملت ها و کشورها دارد. مشکلات و گرفتاری های جوامع بعضی علل طبیعی دارد مانند زلزله و خشک سالی و... و برخی ریشه در عملکرد انسان ها دارد کشور ما ایران نیز از این قاعده مثتثنی نیست؛ ایرانیان در طول تاریخ با مصائب و مشکلاتی فراواني دست و پنجه نرم کرده اند که منشأ آن حوادث طبیعی ، عملکرد حاکمان نالایق و ناکارآمد ، حقد و کینه دشمنان منطقه ای و زیادخواهی واستعمارگران فرامنطقه ای بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی، جامعه ايراني راه رسیدن به سعادت وعلاج ناکامي ها را در پیروی از «رهبران دینی» و «تمسک به احکام نورانی اسلام» دانسته و با ایثار و فداکاری توانستند بزرگترين و مقتدرترين حکومت شيعي پس از تاريخ صداسلام را شکل دهي کند. از زمان شکل گيري انقلاب تاکنون ، مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی مستمرا وجود داشته و اين رويارويي برگی زرین در تاریخ ایران به یادگار گذاشته و دستاورد های عظیمی را در عرصه های منطقه ای ، نظامی، سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، علمی به ارمغان آورده است. امروز پس از گذشته 4دهه مطلوب، نابسامانی های اقتصاد که نمود آن دربازار سکه ، ارز و مسکن و کسب و کار مردم قابل مشاهده است ، اقشاري از مردم را نگران و دشمنان را براي دست اندازي در منافع مردم ايران اميدوار ساخته است. اين درحالي است که همه کشورهاي با مشکلات طبيعي و غيرطبيعي آن با درجات متفاوت در حوزه های امنیتی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و زیست محیطی با مشکلاتی دست به گریبان هستند برای نمونه ایلات متحده (که این روزها توطئه هاي جدیدي را برای مقابله با ایران اسلامی به اجرا گذاشته) در مشکلات عدیده ای دست و پا زده و جیغ های بنفش ترامپ حاکی از وخامت‌حال نظام برآمده از آموزه های لیبرال دومکراسی است. ایالات متحده در حال حاضر با کسری بودجه حدود دو تریلیون دلاری و بدهکاری 5/17 تریلیونی خارجی و تعهدات 21تریلیونی داخلی مواجهه است.رئيس جمهور آمريکا براي جبران اينگونه مشکلات داخلي رويارويي با دو همسايه خود را افزايش داده است، در مقابل مکزیک دیوار احداث می کند و با دیوار تعرفه مناسبات سنتی را با شریک راهبردیش کانادا بر هم زده است مهاجران را اخراج و بچه ها را از مادرانشان جدا می کند و ازسوي ديگر با اروپا با زبان تحکم سخن گفته و جنگ تجاری را با اروپا و شرق کلید زده است. در اين ميان تفاوت اصلي ميان مشکلات ايالات متحده با کشورمان، «کارآمدي نظام اسلامي»و «ناتواني ليبرال دموکراسي» در مواجهه با مشکلات و برآورده کردن خواسته هاي مردم دو کشور است.بااين تفسيرکه در جایي که مردم و مسئولان کشورمان به مبانی نورانی برآمده از اسلام ومنویات و راهبردهای ترسیمی توسط رهبری نظام عمل کردند، کشور شاهد پیشرفت‌های چشمگیری در عرصه هاي مختلف و اقتدارروزافزون شد وهرجا نابسامانی ، آشفتگی و ناکارآمدی و فسادی وجود دارد ثمره فاصله گرفتن ازآموزه های دینی و عدم توجه به هشدارهای رهبری نظام و حرکت در مسير ليبرال دموکراسي غربي بود. در مقابل آمريکا ناتواني گفتمان لیبرال دموکراسی را بارديگر اثبات کرده است، ناتواني که بسياري از اندیشمندان غربي پيش از اين،آن را به مدعيان پرو پا قرص لیبرال دموکراسی که هشدار داده بودند، مدعياني که پیروزی ليبرال دموکراسي را سرنوشت محتوم بشری و تنها راه انسان ها برای دست یابی به دو مقوله آزادی و رفاه مادی می دانستند و با تفاخر از دموکراسی برآمده از آنرا ياد مي کردند. امروز همگان نظاره‌گرند که از نظام برآمده از ليبرال دموكراسي با ارزش هاي «فردگرايي افراطي»، «بازار آزاد» و «حقوق بشر جهان شمول» منجر به جامعه ای با آزادي هاي تبديل به ابتذال شده، سودجویی های سیری ناپذیر، نابرابریهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده و در همين راستا رقابت رياست جمهوري میان نخبگان شمال شرق آمریکا و پوپولیست‌های جنوب این کشور را فردي پوپوليست به نفع خود تمام مي کند.

فردي که به بي بندوباري اخلاقي زبانزد است و نظام مدعی مبتنی بر تجارت آزاد با دیوارهای تعرفه مبانی آن را خود به سخره گرفته است واین ها همه حاکی از این است که نظام حکومتی‌ای که زمانی دستاورد نهایی بشر برای مدیریت زندگی اجتماعی او دانسته می‌شد، اکنون با «بحرانی» بزرگ روبه ‌رو است. بحرانی که نتیجه تناقضاتی است که دراین مکتب دست ساز بشری آشکار شده و غرب امروز را با بحران مواجه کرده است. مسئولان ماهم اگر گاها نتوانسته برخي مشکلات داخلي را مرتفع کنند بدليل فاصله گرفتن وکوتاهی در عمل به مبانی و اصول انسان ساز و سعادت آفرین اسلام است. درمقام قياس بين کشورمان با آمريکا بايد گفت وضعیت کشور ما خطیر است اما خطرناک نیست و راه برون رفت از این وضعیت بازگشت به اصول و مبانی و عمل به رهنمودهای رهبری است حال آنکه غرب با عمل به مبانی مادی ، شرک آلود ، ناعادلانه و تبعیض آمیزلیبرال دموکراسی در وضعیتی است که صدای ناقوس مرگ لیبرال دموکراسی به صدا درآمده است .