روزنامه کیهان**
خداحافظ، جهان تکقطبی/ جعفر بلوری
دیروز جنگ اوکراین وارد پنجمین ماه خود شد و آنطور که کارشناسان این حوزه میگویند، قرار نیست به این زودیها تمام شود و احتمالا دست کم تا پایان سال جاری میلادی ادامه خواهد داشت.
این در حالی است که تصور غالب در روزهای آغازین جنگ این بود که، این جنگ خیلی زود تمام خواهد شد. طرفین این جنگ یعنی روسیه یک طرف و اوکراین و 30 کشور عضو ناتو در کنار چند کشور آسیایی مثل ژاپن در طرف دیگر این جبههاند و در حوزههای مختلف (سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی، امنیتی، سایبری، رسانهای و نظامی) به طور مستقیم یا غیر مستقیم وارد جنگ شدهاند
و هر یک بسته به شرایط و منافع خود، موضعی در این جنگ میگیرند و میزان مداخلاتشان را تنظیم میکنند.
در جبهه اوکراین، اگر ادامه جنگ و ارسال کمکهای مالی، اطلاعاتی و نظامی منافعشان را تامین کند، لحظهای دریغ نمیکنند اما به محض این که احساس کنند، خسارات و مضرات جنگ بر منافع آن چربید، موضع خود را تغییر یا تعدیل میکنند.
برای درک بهتر این ادعا، میتوان مواضع کشورهایی مثل مجارستان یا انگلیس را در طول این 4 ماه با یکدیگر مقایسه کرد و تفاوت و تغییر مواضع را به خوبی دید. همینطور مواضع آلمان و فرانسه را.
در آغاز جنگ، بنا به دلایلی که در ادامه خواهیم نوشت، مواضع جبهه عظیمی که مقابل روسها قرار داشتند تا حد زیادی به هم نزدیک بود و میشد نوعی اتحاد همراه با ذوق زدگی را بینشان حس کرد.
به هر حال قرار بود یکی از رقبای قَدَری که جهان تک قطبی آمریکا را تهدید میکند، تضعیف و از سر راه برداشته شود و پس از آن رفت سراغ چین. این برای صاحبان نظام «جهان تک قطبی»، حقیقتا وسوسه انگیز و شیرین بود. از این زاویه شاید بهتر بشود دلایل تحریک روسیه برای حمله به اوکراین از طریق گسترش ناتو به شرق را درک کرد.
اما با گذشت حدود یک ماه از شروع جنگ، رفته رفته اختلافات بین این 30 کشور خود را نشان داد. بسته به میزان وابستگی کشورهای غربی به نفت و گاز و گندم روسیه و همینطورگندم اوکراین، مواضع تغییر کرد. کشورهایی که به شدت به سوخت روسها وابستگی داشتند (مثل مجارستان یا آلمان) محتاط شدند و کشورهایی که وابستگیشان زیاد نبود، همچنان بر طبل جنگ کوبیدند.
اما طولانی شدن این جنگ، چند هفتهای است که مواضع این 30 کشور را دوباره درست مثل روزهای اول جنگ به هم نزدیک کرده است. اما این بار نه برای کوبیدن بر طبل جنگ و تثبیت نظام «جهان تک قطبیشان» که، برای توقف جنگ!
مواضع انگلیس که تا همین یکماه پیش با مواضع مجارستان یا آلمان 180 درجه اختلاف داشت، در حال نزدیک شدن به هم است.
واقعا چه اتفاقاتی موجب شد بوریس جانسونی که بعضا شدیدتر از آمریکا یا حتی اوکراین، علیه روسیه موضع میگرفت و بر لزوم شکست حتمی روسیه به هر قیمت ممکن تاکید میکرد، این طور عقبنشینی کند و از اوکراین بخواهد، تن به صلح با روسیه بدهد، ولو یک به یک صلح بد: «بسیاری از کشورها میگویند جنگ اوکراین، یک جنگ اروپایی غیرضروری است؛ بنابراین فشار برای تشویق یا شاید اجبار بر اوکراینیها برای پذیرش یک صلح بد، افزایش خواهد یافت.»(نخستوزیر انگلیس همین دیروز، ایرنا)
این عقبنشینی ابتدا از فرانسه شروع شد. کمتر از دو ماه پیش بود که خبر رسید ماکرون در اقدامی غیر منتظره از اوکراین خواسته، بخشی از سرزمینش را به روسها تقدیم کند و قال قضیه را بکند چرا که جنگ زیادی طولانی شده است.
پس از او نوبت به «هنری کیسینجر» دیپلمات کارکشته آلمانی-آمریکایی بود که با نیم نگاهی به چین، همین درخواست را در قالب ادبیات مخصوص خود تکرار کند آن هم دوبار و پس از کیسینجر نوبت به سازمان پیمان امنیت جمعی (ناتو) رسید که این درخواست را در چندین نوبت از اوکراین بکند و خشم زلنسکی را بر انگیزد!
«کسب سود» ماهیت نظامهای سرمایهداری است و«انتخاب بهترین وسیله برای رسیدن به هدف (اینجا سود)» که یکی از تعاریف تکنوکراسی در حوزه علوم اجتماعی و سیاسی است، از شعارهای چنین نظامهایی است. یعنی اول هدف را انتخاب کن، سپس بهترین ابزار را برای رسیدن به آن هدف در اختیار بگیر. و چنانکه یکی از این ابزارها، کارایی لازم را نداشت، فورا آن را تغییر بده.
در این بین، توجهی به تناقضات احتمالی و اخلاق و راست و دروغ و رسوایی و... هم نکن! (هدف وسیله را توجیه میکند) در چنین نظامهایی اگر اخلاق تامینکننده سود باشد نیز از آن به عنوان یک ابزار! استفاده میشود.
یکی از پاسخها به چراییِ تغییر مواضع غرب در قبال جنگ اوکراین را میتوان در همین چارچوب بررسی کرد. غربیها احتمالا تصور نمیکردند، جنگ اینقدر طولانی شود و به تَبَعِ آن نیز، هزینههای جنگ این قدر افزایش یابد. اکنون که در حال مطالعه این مقالهاید، «اقتصاد» و «تورم» تبدیل به مهمترین مسئله بسیاری از کشورهای دنیا از جمله همین کشورهای غربی شده و کلمه «گرانی» وارد ادبیات اقتصادی کشورهایی شده که شاید شنیدن نام آنها، تعجب خیلیها را برانگیزد.
ژاپنی که سالهاست با تورم صفر درصد قدرت بالای اقتصادش را به رخ جهانیان کشانده اخیرا اعلام کرد در بسیاری از محصولات غذایی شاهد تورم و افزایش قیمت بودهاند. بایدن رئیسجمهور آمریکا نیز میگوید، مهمترین مسئله در حوزه سیاست داخلی آمریکا را «کنترل تورم» قرار داده است. وضعیت در کره جنوبی، آلمان و انگلیس و فرانسه نیز به همین شکل است و تورم بعضا رکورد 70 ساله را شکسته است.
یک بار دیگر برگردید و به نام کشورهایی که نوشتیم نگاهی بیندازید تا تکلیف کشورهای ضعیفتر برایتان روشن شود! هنوز تمام نشده. از دل همین تورم، معضلات سیاسی و اجتماعی نیز خارج شده و کشورهای گردن کلفت زیادی دچار بحرانهای اجتماعی مثل اعتصابهای طولانی و بیسابقه و افزایش خودکشی، افزایش کارتن خوابی و فقر شدهاند. اکنون که در حال مطالعه این یادداشتید، در واشنگتن تظاهراتی از سوی اقشار متوسط به پایین جامعه به راه افتاده با عنوان «اوکراین را رها کن» و در انگلیس نیز، علاوهبر شکستن رکورد 40 ساله تورم، احتمال سرنگونی دولت بوریس جانسون، تیتر اول برخی روزنامهها و خبرگزاریهاست. به نقل از رئیسصندوق بینالمللی پول نیز همین دیروز اعلام شد، رکود اقتصادی در آمریکا قطعی است و...
شاید ترسناکترین موضع درباره تبعات ادامه جنگ اوکراین را دبیرکل سازمان ملل گرفت جایی که از شروع یک «گرسنگی همهگیر در جهان» خبر داد و گفت بحران گرسنگی صدها میلیون انسان را در سراسر دنیا درگیر کرده و در سال 2023 میلادی این وضع بدتر هم خواهد شد.
به گفته آقای گوترش، هیچ کشوری در دنیا از این بحران در امان نخواهد بود. اگرچه افرادی مثل وزیر خارجه آلمان معتقدند این بحران گرسنگی با شیوع ویروس کرونا و تغییرات آب و هوایی شروع شد اما جنگ اوکراین آن را تبدیل به سونامی کرد.
بازگردیم به مبحث خودمان یعنی جنگ اوکراین و دلایل تغییر مواضع غرب درباره این جنگ. بروز چنین بحرانهای خطرناک اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در واقع، همان دلیل اصلی است که مواضع کشورهای درگیر جنگ اوکراین را دوباره به هم نزدیک کرده است.
در این بین، نزدیکی روسیه و چین به یکدیگر نیز در این عقبنشینی قطعا موثر بوده است. به طور قطع یکی از اهداف و آرزوهای جبهه غرب در جنگ اوکراین پس از تضعیف روسیه، تنبیه چین بود اما اینطور نشد و این دو کشور بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شدند و کابوس امثال کیسینجر تعبیر شد.
غربیها به نظر میرسد به دلیل همان منطق «سود و زیان»ی که به آن اشاره شد، دیگر ادامه جنگ را به صرفه نمیبینند.
درست نمیتوان پیشبینی کرد که کِی اما، احتمالا همین روزهاست که راهحلهای مشابه راهحلهای کیسینجر و ماکرون و جانسون جدیتر از قبل از راه برسند و اوکراین را به تسلیم آبرومندانه ترغیب کنند غافل از این که، هم جنگ را باختهاند، هم اقتصادشان تضعیف شده و از همه مهمتر، نظم جهانی مورد علاقهشان دیگر آن نظم سابق نخواهد بود...
شاید راز محکوم نشدن حمله روسیه به اوکراین از سوی بسیاری از کشورهای دنیا نیز به همین دلیل بود: «دیگر هیچ کس جهان تکقطبی را نمیخواهد!»
***************
روزنامه وطن امروز**
در سفر مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی به تهران، بورل و امیرعبداللهیان از پایان وقفه مذاکرات و آمادگی برای از سرگیری گفتوگوها خبر دادند
دوباره مذاکره/ گروه سیاسی
مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی ظاهرا در ماموریتش برای آنچه خود بازگشت مذاکرات به ریل میخواند، موفق شده است؛ مذاکراتی که بیش از 3 ماه است با وقفه مواجه شده و دلیل آن هم به روشنی کارشکنی آمریکاییها بوده است.
دولت بایدن در این بازه زمانی تا توانسته است با اقدامات مخرب خود، از وضع تحریمهای جدید علیه ایران گرفته تا صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس و دستور به توقیف نفتکش ایرانی در آبهای یونان، به اصل مذاکرات و روند گفتوگوها ضرباتی کاری زده است.
به گزارش «وطنامروز»، هر چند به احتمال زیاد بورل حاوی پیامهایی از طرف واشنگتن بوده اما مسؤول ارشد دیپلماسی باید بداند دولت بایدن هیچ تمایلی به اتخاذ تصمیمات جدی ندارد یا اساسا با توجه به وضعیت داخلی آمریکا در شرایطی نیست که بتواند تصمیم بگیرد، بنابراین در یک وضعیت دوگانه قرار گرفته است.
شاید نقطه روشن سفر بورل به تهران را باید در مواضع روز گذشته او در وزارت خارجه جستوجو کرد. مسؤول ارشد سیاست خارجی اروپا که تا چندی قبل با ادبیات تهدیدآمیز و تعیین ضربالاجل با کشورمان صحبت میکرد، دیروز اما از بازار بزرگ ایران و غیرممکن بودن هر ترتیب امنیتی منطقهای بدون ایران گفت و اعتراف کرد که تحولات جهانی نیاز غربیها به توافق با ایران را بیشتر کرده است که میتواند خروجی مثبتی ارزیابی شود؛ شاید البته این قسمت از اظهارات جوزپ بورل تاثیر پاسخ عملیاتی ایران به قطعنامه اخیر شورای حکام بوده است که بورل و شرکایش پیشبینی آن را نکرده بودند.
البته مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی احتمالا در تهران توجیه شده باشد که اروپاییها هم در کنار آمریکا بانی صدور قطعنامه علیه ایران بودند و تهران حافظه کوتاهمدت ندارد!
«جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی که به منظور گفتوگو با برخی مقامات ایرانی به تهران سفر کرده، با حضور در محل وزارت امور خارجه با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران دیدار کرد. این گفتوگو بیش از ۳ ساعت و نیم به طول انجامید و بورل پس از دیدار با امیرعبداللهیان در نشست خبری مشترک حضور یافت و به تشریح گفتوگوهای انجام شده پرداخت.
مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در این نشست گفت: سفر من یک هدف اصلی دارد، اینکه این بنبست را بشکنم و تنشها را درباره مذاکرات برجام کم کنم. برای من اهمیت اصلی داشت که یک انگیزه جدید و فرصت جدیدی ایجاد کنیم برای اینکه برجام و گفتوگوهای آن را روی ریل قرار دهیم. میخواستم به ایران بیایم و این را به صورت عمیق با مقامات جمهوری اسلامی ایران در میان بگذارم.
مقام ارشد اتحادیه اروپایی ادامه داد: خیلی خوشحالم که قرار است مذاکرات را درباره برجام در روزهای آتی از سر بگیریم و این بنبست را بشکنیم.
بورل همچنین گفت: من مذاکرات را پیشنهاد کردم. ما متنی داشتیم و یکسری سؤالات کوچکی بود که قرار بود آمریکاییها و ایرانیها به آنها پاسخ دهند، چون چین، فرانسه، روسیه، آلمان و انگلیس کارشان را انجام داده بودند و یکسری سؤالات در ماه مارس باقیمانده بود که ایران و آمریکا باید به آنها پاسخ میدادند و قرار نبود این وقفه ۳ ماهه شود. این وقفه باید شکسته شود، ۳ ماه گذشته و باید کار را تسریع کنیم.
امروز خیلی خوشحالم بابت این تصمیم که ایران گرفت. مذاکرات از سر گرفته خواهد شد و این تصمیم در تهران و واشنگتن گرفته شده است.
مقام ارشد اتحادیه اروپایی خاطرنشان کرد: قرار است بعد از سفر من مذاکره ادامه یابد و تیم من به عنوان تسهیلکننده بین ایران و آمریکا خواهد بود تا مسائل باقیمانده را رفع کنیم. رسیدن به توافق بسیار مهم است. برای همه ما؛ ایران، اروپا و کل جهان مهم است که توافقی درباره برجام داشته باشیم.
بورل خاطرنشان کرد: ما از ماه فوریه در دنیای متفاوتی زندگی میکنیم. 4 ماه پیش و قبل از اینکه وقفهای در مذاکرات داشته باشیم روسیه تهاجم بیرحمانهای علیه اوکراین آغاز کرد و این در ژئوپلیتیک جهان یک زمینلرزه بزرگ بود که تغییرات گستردهای ایجاد کرده و روابط کشورها دچار تغییر شده است. در چنین فضایی این توافق تاریخی ما اگر به نتیجه برسد، اهمیت آن بیش از پیش خواهد بود.
مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اضافه کرد: دنیا به دنبال ثبات و امنیت است و اگر بتوانیم این توافق را داشته باشیم میتواند جای امنتری برای کل مردم جهان باشد و منافع کامل اقتصادی ایران را تامین کرده و در عین حال نگرانیهای جامعه بینالمللی را درباره عدم اشاعه هستهای، امنیت جهانی و ثبات منطقهای رفع کند.
مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی ادامه داد: هیچکس نمیتواند درباره ترتیبات منطقه خلیجفارس تصمیم بگیرد، بدون اینکه ایران را لحاظ کند. ایران بزرگترین کشور منطقه با پتانسیل زیادی در زمینه انرژی است.
ما به همین خاطر باید به اجرای کامل برجام برگردیم و بر روابط دوجانبه خودمان تأکید کنیم. بورل با بیان اینکه در این سفر بیشتر درباره برجام صحبت کردیم، اظهار داشت: خوشحال میشوم که دوباره به ایران بازگردم و درباره روابط دوجانبه بین ایران و اتحادیه اروپایی به گفتوگو بنشینم، چون متقاعد شدم پتانسیل عظیمی در زمینههای مختلف داریم از جمله در حوزه تجارت، نفت و گاز و مسائل دیگری که وجود دارد.
ما بازار بزرگی هستیم و ایران هم بازار بزرگی است و اقتصادهای ما میتوانند یکدیگر را تکمیل کنند و به همین خاطر است که ما باید برجام را دوباره روی ریل قرار بدهیم.
* تأکید بر انتفاع اقتصادی ایران و هشدار به تلآویو
وزیر امور خارجه کشورمان هم در نشست خبری مشترک با مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی گفت: از جمله موضوعاتی که مورد بحث و تبادل نظر قرار دادیم، بحث تداوم مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و طرفهای دیگر برای لغو تحریمهاست.
قای جوزپ بورل چندی پیش در تماسی تلفنی با من گفتند که چگونه میتوانیم با وجود بنبست و توقفی که بعد از صدور قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی حاصل شده کار را دنبال کنیم و از این بنبست خارج شویم.
من به ایشان گفتم که جمهوری اسلامی ایران همیشه از مسیر دیپلماسی و مذاکره عزتمند و البته مبتنی بر نتیجه استقبال میکند. از شما دعوت میکنم به تهران سفر کنید و همه ابعاد مساله را با حضور تیمهای مشترک مذاکراتی ما و هماهنگکننده دنبال کنیم.
وی خاطرنشان کرد: امروز گفتوگوهای مفصل، عمیق و دقیقی را درباره مطالبات ایران داشتیم و به بورل تأکید کردیم اولا آمادگی داریم در روزهای آینده مذاکرات را از سر بگیریم و ثانیا آنچه برای ایران مهم است، نفع کامل اقتصادی ایران از توافقی است که سال ۲۰۱۵ حاصل شده و هر موضوعی که بتواند نفع کامل اقتصادی ما را تحت تاثیر منفی قرار دهد، از نظر دولت آقای دکتر رئیسی و جمهوری اسلامی ایران قابل قبول نخواهد بود. رئیس دستگاه دیپلماسی گفت: ما سعی میکنیم مشکلات و نقاط افتراقی را که وجود دارد در مسیر گفتوگوهایی که بزودی از سر گرفته خواهد شد، برطرف کنیم.
امیدواریم به صورت مشخص طرف آمریکایی این بار واقعبینانه و منصفانه در مسیر مذاکرات و رسیدن به نقطه پایانی توافق، اقدامات مسؤولانه و متعهدانهای را انجام دهد.
امیرعبداللهیان با بیان اینکه موضوع فلسطین از مسائل اساسی است که همچنان در منطقه با آن مواجه هستیم، اضافه کرد: اقدامات تحریککننده رژیم جعلی اسرائیل را برنمیتابیم و جمهوری اسلامی ایران در مقابل اقدامات تهدیدآمیز رژیم صهیونیستی از جمله اقدامات تخریبکننده این رژیم در بحثهای مرتبط با فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران دست بسته نخواهد ماند.
* بورل در نقش شتابدهنده مذاکرات
مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در رشته توئیتی اعلام کرد هدف اصلی سفرش به تهران «دادن شتاب جدید به مذاکرات و بازگرداندن توافق هستهای برجام به مسیر اصلی آن» است. وی در ادامه اعلام کرد: «در دیدار با حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران بر سر ازسرگیری مذاکرات ایران و آمریکا در روزهای آینده با تسهیل تیم من برای حل آخرین مسائل باقیمانده توافق کردیم».
مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی افزود: روابط دوجانبه ما پتانسیل بسیار زیادی دارد اما بدون برجام کارآمد، نمیتوانیم روابط خود را به طور کامل توسعه دهیم.
بورل همچنین اعلام کرد در دیدارش با وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در تهران، مساله شهروندان اروپایی بازداشتی در ایران را مطرح کرد و خواستار آزادی آنها شد.
* مذاکرات برجامی در وین برگزار نمیشود
جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در نشست خبری خود گفت: چون گفتوگوهای برجام در فرمت «۱+۴ + آمریکا» انجام نمیشود، مذاکرات به جای وین احتمالا در یک کشور حاشیه خلیجفارس برگزار خواهد شد. ایران و آمریکا هم گفتوگوی مستقیم نخواهند داشت.
***
ادعای رویترز: هنوز 2 مسأله در مذاکرات وین حل نشده است
خبرگزاری رویترز به نقل از ۲ مقام که یکی از آنها اروپایی و دیگری ایرانی بوده، مدعی شد «۲ موضوع از جمله مساله تحریمها همچنان به صورت حل نشده باقی مانده است». رویترز در این باره گزارش کرد، ۲ مقام آگاه قبل از سفر «جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی به ایران به این خبرگزاری گفتهاند «۲ موضوع از جمله درباره مساله تحریمها، همچنان به صورت حل نشده باقی مانده است» که البته وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نه این اظهارات را رد و نه تأیید کرده است.
**************
روزنامه خراسان**
رمزگشایی از بازگشت غرب به میز مذاکره/ دکتر هادی محمدی
مذاکرات چهار ساعته میان جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و امیرعبداللهیان وزیرخارجه کشورمان یک خروجی مهم داشت و آن از سرگیری مذاکرات متوقف شده احیای برجام در روزهای آینده بود.
آن قدر نزدیک که بورل تاکید کرد منظور از آینده نزدیک «فوری» است اما چرا غرب که کمتر از یک ماه قبل بانی قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود به این نتیجه رسیده که میتواند دوباره با ایران گفت وگوها را از سر بگیرد؟
آن هم در شرایطی که آقای بورل تاکید دارد شروع دوباره مذاکرات علاوه بر موافقت ایران، موافقت آمریکا را نیز کسب کرده است. اکنون سوال این است؛چه اتفاق مهمی افتاده است که طرف غربی که به ویژه طی هفتههای اخیر بر به بن بست رسیدن مذاکرات تاکید داشت و به طور تلویحی و گاه به صراحت تهدیدهایی را مبنی بر به پایان رسیدن مذاکره مطرح میکرد،اکنون به میز مذاکره بازگشته است؟
برای ارائه پاسخی دقیق به این سوال قاعدتا باید از جزئیات مذاکرات طرفین مطلع بود اما نشانههای دیگری وجود دارد که توجه به آنها تا حدی پاسخ را شفاف خواهد کرد.
جدا از این که به نظر میرسدطرفین در شرایط فعلی تمایلی به افزایش تنش ندارند، پاسخ قاطع هستهای ایران به قطعنامه اگرچه متناسب با متن قطعنامه بود و میتوانست بیشتر از این هم باشد، به طرفهای مقابل نشان داد ایران در این بازی اگر برنده نباشد اجازه نخواهد داد طرف دیگری هم خود را پیروز ببیند و حتی آماده است اقدامات تکمیلی دیگری هم انجام دهد.
خبرهای موثق رسیده به خراسان هم نشان میدهد سناریوهای بعدی ایران برای پاسخ به اقدامات مخرب طرف مقابل آماده شده بود و میتوانست برای طرف مقابل شوکه کننده باشد.
همچنین افزایش مبادلات خارجی ایران با کشورهای مختلف به ویژه کشورهای همسایه، بازگشت برخی پولهای بلوکه شده به ایران یا امکان استفاده و خرید ایران از آن منابع، افزایش فروش نفت ایران به صورت مستقیم و با واسطه و سایر راههای دور زدن تحریم به ویژه با توجه به نیاز بازار انرژی به نفت ایران به دلیل جنگ اوکراین، در کنار عبور دولت از گردنه حذف ارز ترجیحی، باعث شد آمریکا و متحدان اروپاییاش احساس کنند که ادامه این روند میتواند ایران را به مرحله غیر قابل کنترلی در حوزه پیشرفتهای هستهای برساند، تا حدی که دیگر برجام هم نتواند این موتور روشن شده را مهار کند.البته ایران نیز بارهااعلام کرده است که هیچ علاقهای به افزایش سطح تنش ندارد و برجام در صورت احیا باید انتفاع کامل اقتصادی برای کشورمان داشته باشد.
با این حال به نظر میرسد بعد از یک دوره افزایش تنش در سه ماه اخیر که اوجش را در تصویب قطعنامه ضد ایرانی شاهد بودیم، طرفین به این نتیجه رسیدهاند که ادامه بازی بزدل به نفع هیچ طرفی نیست و حتی میتواند فضا رابرای سوء استفاده طرفهای ثالث مانند رژیم صهیونیستی که هیچ علاقهای به احیای برجام و کاهش تنش ندارند، باز کند.
فعالیتهای اخیر بورل و معاونش مورا در روزهای اخیر و چراغ سبز ایران و آمریکا برای آفتابی کردن فضای تیره و تار مذاکرات، نتیجهاش سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران بود و طرفین روز گذشته بیش از چهار ساعت در یک دور گفت وگو کردند.
هرچند هنوز مشخص نیست بسته پیشنهادی بورل در این سفر چه بوده و آیا پیشنهادهایی وسوسه کننده برای تهران و در چارچوب خطوط قرمز کشورمان به ویژه انتفاع کامل ایران از منافع اقتصادی برجام را در خود داشته یا نداشته، اما همین توافق اولیه برای از سرگیری مذاکرات در روزهای آینده که به گفته انریکه مورا در گفت وگویی کوتاه با بنده احتمالا هفته آینده خواهد بود، نشان میدهد طرف مقابل فهمیده که ایران در برابر فشارهای سیاسی به ظاهر فنی در آژانس و فشارهای اقتصادی، حاضر به کوتاه آمدن از خواسته اصلیاش در برجام نیست و اصولا برجامی را که نتواند انتفاع اقتصادی ایران را تضمین کند بی فایده میداند.
جمهوری اسلامی ایران همچنان چند خواسته اصلی و منطقی خود را پیگیری میکند که گرفتن تضمین لازم برای پایداری توافق، راستی آزمایی برای موثر بودن توافق و رفع همه تحریمهای برجامی و متناقض با برجام برای خوب بودن توافق سه محور اصلی این خواستههاست و بدون اینها نمیتوان امیدی به توافق احتمالی داشت.
به نظر میرسد همچنان توپ در زمین طرف مقابل است، هم آمریکا که با خروج غیرقانونی خود از برجام این تنش را ایجاد کرد و هم اروپاییها که با همراهی عملی به رغم مخالفت لفظی، اثرات تحریمهای آمریکا را دوچندان کردند و با تصویب قطعنامه شورای حکام در لفظ نیز کنار آمریکا ایستادند.
طرف مقابل همچنان باید به دنبال تصمیم سیاسی خود باشد تا مذاکرات آینده نیز به سرنوشت مذاکرات قبلی و بن بست ایجاد شده نینجامد.
روزهای آینده، حساس و به لحاظ مذاکراتی پیچیده است و میتواند تکلیف این کلاف درهم پیچیده را تا حد زیادی روشن کند.
باید منتظر بود تا جزئیات بیشتری از مذاکرات طولانی تهران و خواستههای دو طرف و توافقات احتمالی منتشر شود تا بتوان بهتر قضاوت و تحلیل کرد.
**************
روزنامه ایران**
اقدامات سایبری علیه رژیم صهیونیستی طی یک سال گذشته شدت گرفته است
بلای «عصای موسی» بر سر صهیونیستها/ فائزه سادات یوسفی
گروه هکری «عصای موسی» در کنار سایر گروههای هکری همچون گروه «الطاهره» و «سایه سیاه»، فعالیت خود را از پاییز سال گذشته بهطور مشخص و برجسته آغاز کرده است. این گروه تاکنون بیشترین حمله و آسیب سایبری را به تأسیسات و زیرساختهای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی وارد کرده است.
نامگذاری این گروه با توجه به شرایط موجود در سرزمین اشغالی و نفوذ آن در حساسترین لایههای امنیتی در کنار تمام ادعاهای رژیم صهیونیستی، ابتکارعمل جالبی است.
از محتوای پیامهای منتشر شده توسط گروه در کنار هدفگذاری فعالیتهای آن، بهصراحت میتوان به موجودیت آن پی برد.
پیامهایی که این گروه همواره بعد از عملیاتهای خود مخابره میکند، مبتنی بر آگاهسازی جهانیان از جنایات اسرائیل و جبران ظلمها و انتقام از خونهای ریخته شده است که حاکی از مانیفست مقاومتگونه آن است. بنابراین، این گروه برآمده از بطن مقاومت و برای تضعیف سپر امنیتی مورد ادعای رژیم غاصب شکل گرفته است.
اما ناتوانی رژیم صهیونیستی در شناسایی و مکانیابی گروههای هکری خصوصاً گروه عصای موسی، ماهیت اصلی آنها را بر همگان پوشانده است. مسألهای که مقامات این رژیم نیز به آن اذعان دارند و به استناد گمانهزنیهای رسانههای خود، آن را منتسب به ایران و گروههای نیابتیاش میدانند.
نگاهی به مهمترین اقدامات
گروه «عصای موسی» در عملیات سایبری خود، اقدام به هک چند شرکت مهندسی شامل پروژهها، نقشهها، قراردادها، تصاویر، نامهها و تصاویر ویدیوکنفرانسها کرده که طی آن، کارتهای شناسایی و اسناد بیمهای فاش شده است.
در ادامه نیز، اقدام به افشای اطلاعات مربوط به اداره پست رژیم صهیونیستی و اطلاعات مربوط به «بنی گانتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی کرد که شامل تصاویر گانتز و چند نامه مهم او و اطلاعاتی نظیر کد ملی، ایمیل، آدرس، شماره تلفن و حتی وضعیت اقتصادی-اجتماعی نظامیان ارتش این رژیم بود که در محیط دارک نت و تلگرام به اشتراک گذاشته و موجب رسوایی حفاظتی و اطلاعاتی رژیم شد.
همچنین این گروه تحت حملات سایبری خود، تصاویر و نقشههای سهبعدی با دقت 5 سانتیمتر از فلسطین اشغالی به دست آورد. این در حالی است که این رژیم تصویربرداری هوایی از سرزمین اشغالی را ممنوع اعلام کرده است.
گروه هکری «عصای موسی» همچنین فایلی را که مربوط به برنامه جاسوسی-فضایی رژیم صهیونیستی توسط ماهوارههای جاسوسی که برای رصد کشورهای منطقه و بویژه ایران است، افشا کرده است.
در این فایل موقعیت دقیق پروژه اوفک ارتش اسرائیل (ماهوارههای این رژیم) اطلاعات، شرایط و نقشههای مربوط به آن موجود است. این گروه در آخرین فعالیت خود اقدام به هک دوربینهای مداربسته در خیابانهای اراضی اشغالی، دوربین شرکتهای تسلیحاتی رژیم صهیونیستی و شبکه برق رژیم صهیونیستی کرده است.
«عصای موسی» با انتشار یک ویدیو و اشتراک اطلاعاتی در قالب یک فایل فشرده، به دو زبان انگلیسی و عبری هشدار داده است: «این تازه شروع است. از این پس صدمات جبرانناپذیری به شما وارد میشود.
ما شما را مجازات خواهیم کرد. هدف روشن، معین و دقیق است. این تنها بخش کوچکی از دسترسی ما به شبکه برق شما است. بزودی در تاریکی فرو خواهید رفت.»
در آخرین اقدامات، اطلاعات انتشار یافته در کانال تلگرامی این گروه نشان میدهد که عملیاتهای نیروگاه و آتشسوزیهای پالایشگاه حیفا و هک آژیر خطر در رژیم صهیونیستی که به مدت یک ساعت در ۵ شهر بزرگ در سرزمینهای اشغالی شنیده میشد و عملیات مهم ساقط کردن بالن جاسوسی بر فراز غزه نیز از فعالیتهای آنها بوده است.
این گروه پس از انهدام بالن با اسلحه که ورود به فاز نظامی آنها را نشان میدهد، اعلام کرد: ما هشدار دادیم که منتظر حملات ترکیبی ما باشید. ضربات ما از همه جهت در زمینه سایبری و زیرساختها بر شما ادامه خواهد داشت. این تازه شروع ماجرا است.
در آخرین اطلاعات نیز شماره ۳ نفر از مسئولان نظامی این رژیم را منتشر کرده و در فیلمی با موبایل مسئول نظامی رژیم صهیونیستی تماس گرفتهاند.
بازتابهای رسانهای
حملات سایبری وضعیتی برای رژیم صهیونیستی به وجود آورده است که از هر سو خطر غافلگیری را امکانپذیر میکند. گروه «عصای موسی» زیرساختهای مهم و حساس امنیتی این رژیم را هدف گرفته و با گذر زمان بر شدت آن افزوده است.
بنابر این موقعیت، مقامات رژیم اعلام کردند که تهدیدات سایبری علیه نهادهای دولتی، غیردولتی و تأسیسات راهبردی، مهمترین تهدیدی است که متوجه اسرائیل است و میتواند موجب اختلال در بسیاری از سیستمهای مهم شود.
در همین راستا، یک شرکت نرمافزاری امریکایی-اسرائیلی هشدار داده است که اسرائیل آمادگی مقابله با این حملات در سطح مورد نیاز، بویژه در زیرساختهایی مانند سیستم آب و غیره را ندارد.
روزنامه صهیونیستی «جروزالمپست» که گزارش شرکت سایبریزن را بررسی کرده، گروه «عصای موسی» را متعلق به ایران دانسته که هدف از انجام این حملات تلاش برای جاسوسی، به دست آوردن اطلاعات حساس و ایجاد هرجومرج در فلسطین اشغالی و ضربه زدن به نهادهای رژیم اسرائیل بوده است.
این روزنامه به نقل از رژیم صهیونیستی گزارش داده، اصلیترین نوآوری گروه عصای موسی این است که فعالیتهای این گروه کمتر به استفاده از تکنیکهای بدیع متکی است و بیشتر، بر اساس تحقیقات عمیق برای یافتن بخشهای آسیبپذیر رژیم اسرائیل متمرکز است.
ایال آلیما، تحلیلگر نظامی در مورد پیامدهای هک بیان داشت، این دست اقدامات نشان میدهد که ارتش اسرائیل هنوز موفق به ایمنسازی سربازان خود و جلوگیری از نفوذ و نشت اطلاعات نشده است، بلکه در اعمال محدودیتهایی که مانع از اقدامات هکرها و انتشار محتواهای امنیتی یا نظامی در اینترنت غیرنظامی میشود، کوتاهی کرده است.
مئیر بن شبات، رئیس سابق شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی بیان داشت که جنگی میان این رژیم و ایران بویژه در حوزه سایبری وجود دارد و او زمان پایانش را نمیداند.
روزنامه هاآرتص با اشاره به موارد متعدد حملات هکری، تهدید سایبری را یکی از بزرگترین تهدیدات موجودیتی این رژیم خواند و نوشت، صهیونیستها به میزان لازم به این تهدید توجه نمیکنند و با وجود اینکه به قدرت سایبری خود میبالند، اما همان لحظه نیز با ضدحملات بسیار شدیدی مواجه هستند.در این میان برخی کارشناسان حوزه امنیت اطلاعات معتقد هستند که اسرائیل در مورد حملات سایبری و در دنیای مجازی موضع سکوت اختیار میکند.
رسانههای غربی نیز با عدم انعکاس و پوشش صحیح وقایع آن سعی میکنند افکارعمومی را از خطرات و تهدیدات پیشرو منحرف سازند و کارایی آن را تقلیل دهند، چرا که عملکرد این گروه هکری، اعتبار جهانی رژیم صهیونیستی را دچار خدشه ساخته و به ضعف بنیادین رژیم اشاره کرده است.
جمعبندی و تحلیل
رژیم صهیونیستی طی سالها با عملیات سایبری به هک اطلاعات دست زده و میدان عملیات را به صورت یکطرفه از آن خود تلقی میکرد، اما گروههای هکری چون گروه «عصای موسی» با ظهور خود دست برتر رژیم را ساقط کردهاند و راهبرد آن را با شکست مواجهه ساخته و تقابل عملیات سایبری بین ایران و رژیم صهیونیستی را به یک جبهه دوطرفه تبدیل کردهاند.
یکی از وجوه جنگ ترکیبی، حملات سایبری برای هک، افشا، جاسوسی یا تخریب اطلاعات است. گروه سایبری «عصای موسی»، مرزهای تقابل با رژیم صهیونیستی را تا خانه این رژیم منتقل کرد تا با دور راندن جبهه دشمن، در خانه با آن مبارزه کند و از همینرو، او را به لاک تدافعی فرو برده است.
همچنین با نشان دادن حفرههای امنیتی رژیم اثبات کرد، امنیتسازی مورد ادعای آن بسیار متزلزل و بیثباتتر از آن چیزی است که نمود داده میشود.
سطح بالای مهارت و دانش، اطلاعات و خبرگی این گروه نشان داده، مقابله با آن، آنگونه که رژیم به سادگی گمان میکند، نیست و تا امروز در دفع آن ناتوان بوده است.
مضاف بر آن، این گروه با حملات سایبری و درگیر کردن دشمن در خانه خود، موجبات بازدارندگی را فراهم کرده است، زیرا تقلای رژیم را محصور به خاک خود کرده و از حجم حملات آن علیه خط مقاومت کاسته است.
از طرفی، با عقیم کردن و نابود ساختن سیستمهای حفاظتی این رژیم، راه را برای عملیات نظامی مقاومت هموار میکند، چرا که به طور مشخص هم زیرساختارهای نظامی در معرض تهدید هستند و هم با ابزاری ترکیبی چون سلاح، در عملیات میدانی ظاهر میشود؛ مانند ساقط کردن بالن بر فراز غزه.
بنابراین در حوزه میدانی هر چه اسرائیل بیشتر اقدامات انجام دهد هم با حملات سایبری بیشتری مورد هدف قرار میگیرد و هم با تجهیزات نظامی مقاومت روبهرو خواهد شد.
نکته جالب اینجا است که آنچه تا امروز در مورد عملیاتهای گروه «عصای موسی» مخابره شده، مربوط به حملات امنیتی سایبری بوده است و ابعاد و مقدار نفوذ عملیات جاسوسی سایبری با وجود افشای برخی اطلاعات، هنوز مشخص نیست، چرا که بهسادگی محرز نمیشود.
آنچه مشهود است، رژیم در تنگنای غیرمحاسباتی خود گرفتار شده و مصونیت برای او براحتی امکانپذیر نیست. ناتوانی رژیم در دفع حملات با وجود هشدارهای آتی که گروه اعلام میکند، ضعف ساختار امنیتی را بیش از پیش نمایان میکند.
این درحالی است که رژیم همه امکانات مدرن سایبری را در دسترس داشته و متحد او امریکا همه ابزارهای لازم را در اختیارش قرار داده است و هیچ گونه محدودیت خرید تجهیزات ندارد.
هنگامی که لایه امنیتی حاکمیتی رژیم اشغالگر -که بالاترین لایه حفاظتی است- آسیبپذیر باشد، بدنه جامعه نیز خود را در معرض خطر و آسیب میبیند.
اقدامات این گروه با وجود سهلالوصول بودن، تا به حال با انگیزه اختلال سازنده در سطح حیات اجتماعی مردم اسرائیل ورود پیدا نکرده و شیوهها تاکنون براساس افشاگری بوده است.
از اینرو هر لحظه انتظار امکان یافتن آن، اضطراب روانی را بین مردم منتشر کرده که در نهایت احساس ناامنی را به بدنه جامعه تزریق کرده است.
این موضوع سبب بیاعتمادی مردم به مسئولان شده و ناکارآمدی آنها را خاطرنشان میسازد. علاوه بر آن نیروهای نظامی به طور جدی اطلاعات خود را در معرض افشا و به تبع آن در خطر میبینند.
بنابراین رژیم اشغالگر از طرف تمام سطوح جامعه خود نیز تحت فشار قرار گرفته است.
از آنجا که هدف رژیم از درگیریهای اطلاعاتی و سایبری، ایجاد اختلال امنیتی در محور مقاومت در منطقه است از این رو موفقیتآمیز بودن عملیاتها و مجموع نتایج مذکور، به تقویت محور مقاومت میانجامد. این درحالی است که گروههای هکری دیگری نیز به صورت موازی دست به اقدامات اینچنینی زده و با همافزایی تهدیدات علیه رژیم را قوت میبخشند.
اختلافات درونی سیاسی، انحلال پارلمان، بحرانهای اجتماعی نظیر پدیده مهاجرت معکوس، عدم موفقیت در مقابله با عملیات استشهادی و چنگاندازی و پنهان شدن در پشت کشورهای منطقه برای ائتلافسازی، نشان از ضعف درونی این رژیم است.
رژیم صهیونیستی که سعی دارد با بلوف دکترین اختاپوسی، قدرت رویارویی خود را در برابر محور مقاومت و ایران بالاتر بکشاند، اکنون در خانه خود به گل نشسته است.
پیادهسازی مانورهای نظامی در منطقه و سایر عملیات خرابکارانه آن مانند ترور و انفجارهای پراکنده، ابزاری برای پوشاندن نقایص، شکافها و ضعف آشکار آن است.
**************
روزنامه شرق**
پیامهای مجازی کار خود را میکنند
روحانی و رئیسی روی ترازوی اینستاگرام/ محمد رهبری- هادی صفری
یک سال از انتخابات ریاستجمهوری در سال 1400 گذشته است و در این مدت بحثها و گفتوگوهای زیادی درخصوص عملکرد دولت حسن روحانی در قیاس با عملکرد ابراهیم رئیسی در محافل مختلف و رسانهها و شبکههای اجتماعی شده است.
شکستهشدن رکورد تورم ماهانه و افزایش تورم سالانه مواد خوراکی تا 81 درصد در کنار عدم موفقیت دولت در احیای برجام و افزایش انتقادات اجتماعی، همه و همه دست به دست هم داده است تا اعتراضات به دولت رئیسی تشدید شود و بخشی از مردم عملکرد دولت روحانی را متفاوت از قبل قضاوت کنند.
دراینمیان، حسن روحانی، رئیسجمهوری سابق در طول یک سال گذشته نسبتا ساکت بوده است. آخرین موضعگیری او در اینستاگرام، مربوط به 24 خرداد سال گذشته است؛ از آن زمان تاکنون، هزاران کاربر در پایین این پست دیدگاهها و نظرات خود را بیان کردهاند.
آنچه دراینمیان جالب است، آن است که کاربران مختلف تا امروز و بعد از گذشت یک سال، همچنان نیز در پایین این پست گهگاهی نظر خود را نسبت به شرایط کشور و عملکرد دولت حسن روحانی مینویسند؛ اما کاربران اینستاگرامی چه کامنتهایی در صفحه اینستاگرام حسن روحانی مینویسند؟ بعد از گذشت یک سال، این کامنتها حاوی چه مفهومی است؟
برای تحلیل این کامنتها، پس از استخراج آن، مجموع کامنتها در چهار بازه زمانی مختلف دستهبندی شد. این چهار بازه زمانی عبارتاند از:
1- از زمان انتشار پست اینستاگرامی حسن روحانی در 24 خرداد 1400 تا زمان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری در 29 خرداد 1400، 2- از زمان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری در 29 خرداد 1400 تا زمان آغاز به کار دولت ابراهیم رئیسی در 12 مرداد 1400، 3- از زمان آغاز به کار دولت ابراهیم رئیسی در 12 مرداد 1400 تا پایان سال 1400، 4- از ابتدای سال 1401 تا 28 خرداد سالگرد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری.
به طور طبیعی، هر چقدر از زمان انتشار پست اینستاگرامی حسن روحانی در 24 خرداد سال گذشته فاصله گرفته باشیم، تعداد کامنتهایی که در هر روز در پایین این پست منتشر شده، کاهش یافته است؛ با این حال، حجم کامنتها در هر مقطع به قدری است که هزاران کامنت را شامل میشود.
در مقطع اول، یعنی از زمان انتشار پست اینستاگرامی حسن روحانی در 24 خرداد 1400 تا زمان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری در 29 خرداد 1400، اکثر کامنتهای منتشرشده، علیه حسن روحانی است.
هرچند کامنتهای مثبتی درباره دولت حسن روحانی نیز دیده میشود؛ اما در این مقطع، کلماتی نظیر «لعنت»، «دروغ» و «محاکمه» پرتکرار بوده و کامنتگذاران دولت حسن روحانی را بدترین دولت تاریخ نامیدهاند که امید مردم را ناامید کرد. همچنین مسئله بورس بهعنوان یکی از مهمترین دغدغههای مردم در آن مقطع زمانی، در کامنتها پرتکرار بوده و برخی دیگر از کاربران نیز ذیل این پست، مطالبه تعویق کنکور سراسری را مطرح کردهاند.
در مقطع دوم، که همزمان با اوجگیری شیوع کرونا در کشور و افزایش آمار ابتلا و مرگومیر ناشی از کروناست، همچنان فضای کامنتهای علیه حسن روحانی بهشدت منفی است.
این مقطع زمانی با قطعی برق و بیآبی در خوزستان نیز همراه شده و این در حالی است که هنوز دولت روحانی پایان نیافته است. بههمیندلیل کلمات «کرونا»، «برق»، «آب» و «خوزستان» ازجمله کلمات کلیدی است که در این مقطع در کامنتهای اعتراضی علیه حسن روحانی به کار رفته است و کاربران درمورد این موضوعات اعتراضشان را بیان کردهاند.
این در حالی است که کلمات «لعنت» و «محاکمه» نیز همچنان در کامنتها پرتکرار است که بیانگر فضای منفی در این کامنتهاست؛ اما نکته جالب آن است که درخواست تعویق کنکور در این مقطع بیشترین تکرار را داشته است. مقطع سوم که یک بازه ششماهه را شامل میشود، همزمان با شروع به کار دولت ابراهیم رئیسی است. در این مقطع، حسن روحانی دیگر مسئولیت ندارد و شدت مرگومیر ناشی از کرونا به علت ورود واکسن به کشور، کاهش یافته است.
با این حال فضای کامنتها همچنان علیه حسن روحانی منفی است و درصد کلماتی نظیر «لعنت» و «محاکمه» به بیشترین میزان خود رسیده است. کامنتگذاران در این مقطع حملات شدید و توهینآمیزی را علیه روحانی داشتهاند و این در حالی است که مسئولیت روحانی در این بازه زمانی به پایان رسیده بود.
مقطع چهارم، با آغاز سال جدید شروع میشود. در این مقطع، امیدها برای احیای برجام به حداقل رسیده، ارز چهارهزارو 200تومانی حذف شده و قیمت کالاهای اساسی با جهش زیادی روبهرو شده است؛ بههمینخاطر نیز کلمات «روغن» و «مرغ» در کامنتها دیده میشود.
همچنین در این مقطع، تجمعات خیابانی، خصوصا از سمت معلمان و بازنشستگان، به اوج خود رسیده و دولت در پرداخت حقوق کارمندان و کارگران نیز دچار مشکلاتی شده است.
نکته جالب توجه در این مقطع آن است که در کامنتها کلمه «رئیسی» افزایش درخورتوجهی داشته، گویی که کاربران شروع به مقایسه دولت رئیسی با روحانی کردهاند و به نظر میرسد که کامنتها نسبت به قبل مثبتتر بودهاند. این امر را در تکرار کلماتی نظیر «برگرد» و «کجایی» میتوان دید؛ گویی برخی از کاربران خواهان بازگشت حسن روحانی هستند.
هرچند کلمات منفی نظیر «لعنت» در کامنتها پرتکرار است؛ اما کلماتی نظیر «درود» و «تشکر» نیز در کامنتها به مراتب دیده میشود و دیگر آنچنان خبری از «محاکمه» نیست.
نکته جالب توجه در این کامنتها، تکرار درخورتوجه کلمه «خاتمی» است و به نظر میرسد که تعدادی از کاربران در این کامنتها از سیدمحمد خاتمی نیز به نیکی یاد کردهاند. بررسی کامنتهای منتشرشده در آخرین پست اینستاگرامی حسن روحانی نشان میدهد که فضای این کامنتها در چهار ماه اخیر کاملا تغییر کرده و به نفع روحانی شده است.
اگرچه بعد از گذشت یک سال، کاربران اینستاگرام به اندازه ماههای قبل در آنجا کامنت نمیگذارند؛ اما آنهایی که نظرشان را مینویسند کامنتهایشان نسبتا مثبت است. نمودار زیر، بهخوبی بیانگر همین موضوع است و نشان میدهد که درصد بهکارگیری کلمات منفی علیه حسن روحانی نظیر «لعنت» و «محاکمه» در چهار ماه اخیر تا چه میزان نسبت به قبل افت کرده و کلمات مثبت درمورد او یعنی «برگرد» و «کجایی» تا چه اندازه رشد کرده است.
بنابراین به نظر میرسد که فضای کامنتهای اینستاگرام حسن روحانی نسبت به سال گذشته تغییر مثبتی داشته است.
البته باید توجه داشت که فضای اینستاگرام و خصوصا این کامنتها را لزوما نمیتوان به جامعه تعمیم داد و برای آنکه وضعیت حسن روحانی در افکار عمومی سنجیده شود، نیاز به یک نظرسنجی مستقل است؛ اما به هر حال آنچه واضح است آن است که با عملکرد دولت ابراهیم رئیسی و تداوم مشکلات اقتصادی و ناتوانی در احیای برجام، احتمالا فضای منفی علیه روحانی کمرنگتر شود؛ اما درصورتیکه دولت ابراهیم رئیسی در حل مشکلات کشور توفیق یابد، احتمالا شاهد اتفاقات متفاوتتری خواهیم بود.
ارسال نظرات