واشنگتن قصد دارد از تصویب این قطعنامه در شورای حکام به عنوان اهرم فشاری در مذاکرات برجام استفاده کند.
پایگاه رهنما:
هنوز چند روزی از انتشار گزارش ضد ایرانی «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نگذشته بود که او در سفر به سرزمینهای اشغالی، با «نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی دیدار کرد. بنت در این دیدار بار دیگر یاوهگوییهای خود علیه ایران را از سرگرفت و مدعی شد که این رژیم راهحل دیپلماتیک را در مورد ایران ترجیح میدهد، اما اگر لازم باشد، به تنهایی علیه این کشور وارد عمل خواهد شد. نفتالی بنت ادعا کرد که اسرائیل ترجیح میدهد از طریق دیپلماسی، ایران را از هرگونه شانسی برای توسعه سلاح اتمی محروم سازد. او جامعه بینالملل را به اتخاذ تدابیر لازم علیه ایران به منظور جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح اتمی فراخواند.
• هدف آمریکا از فشار به ایران با ابزار آژانس
قبل از این اقدام گروسی، «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، پنج شنبه گذشته و بعد از مطرح شدن برخی گمانهزنیها اعلام کرد که واشنگتن تصمیم گرفته به همراه بریتانیا، فرانسه و آلمان پیشنویس قطعنامهای را به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کند. نشست شورای حکام آژانس هم از روز دو شنبه ۶ ژوئن (۱۶ خرداد) برگزار شد و از قرار معلوم قرار است روز چهارشنبه (۱۸ خرداد) در رابطه با گزارش گروسی و قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی که مورد حمایت آمریکا نیز است، تصمیم گیری کنند که آیا این قطعنامه به اجماع همه اعضای شورای امنیت میرسد و پرونده ایران بار دیگر به شورای امنیت میرود یا نه؟ به نظر میرسد آمریکا میخواهد با تصویب این قطعنامه یک موضع ضد ایرانی را در شورای حکام آژانس به وجود بیاورد. شکی نیست که این مانور آمریکایی بیارتباط به وضعیت فعلی مذاکرات پیرامون بازگشت واشنگتن به برجام نیست، چرا که حل مسائل موجود بین ایران و آژانس از طریق مذاکره قابل حل است و تصویب قطعنامه انتقادی از ایران فقط باعث اختلال در این فرایند میشود. از این رو، باید پرسید که واشنگتن با طرح این قطعنامه چه اهدافی را دنبال میکند؟
۱- واشنگتن قصد دارد از تصویب این قطعنامه در شورای حکام به عنوان اهرم فشاری در مذاکرات برجام استفاده کند. چند ماهی است که مذاکرات وین دچار وقفه شده و سفر اخیر «انریکه مورا»، نماینده اتحادیه اروپا و هماهنگکننده مذاکرات برجام، به تهران امیدی برای برونرفت از این وضعیت به وجود آورده است به خصوص اینکه تهران پیشنهادهای سازندهای مطرح کرده بود و انتظار میرفت که مذاکرات به زودی از سر گرفته شود. سفر «مورا» به تهران نتیجهای به دنبال نداشت و معلوم شد که آمریکا حاضر نیست قدمی برای پیشرفت مذاکرات بردارد. در واقع، آمریکا همواره سعی میکند ایران را متهم به کُند کردن روند مذاکرات کند، اما لابیهای ضد مذاکرات و برجام در واشنگتن از یک سو و اولویت یافتن جنگ اوکراین در سیاست خارجی دولت بایدن از سوی دیگر، باعث شده است واشنگتن چندان تمایلی به پیشرفت در مذاکرات نداشته باشد و حالا سعی میکند با بهرهبرداری ابزاری از شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تصویب این قطعنامه، ایران را در جریان مذاکرات وین مجبور به پذیرش خواستههای خود کند.
۲- آنچه واشنگتن در برجام دنبال میکرد و میکند این است که برجام بدون ضمانت اجرا شود؛ چراکه نمایندگان هیئت آمریکایی در این مذاکرات حاضر نشدهاند و ضمانتی در مورد پایبندی واشنگتن به برجام حتی در همین دو سال باقیمانده از دولت بایدن بدهند تا چه رسد به اینکه منافع اقتصادی برجام برای ایران از جمله پیوستن به بازار جهانی تأمین شود. بنابراین، واشنگتن تنها میخواهد از برجام پوسته بیخاصیتی باقی بماند و در مقابل با بازگشت به آن، چماق «مکانیزم ماشه» راهمواره بر سر ایران بالا نگه دارد؛ بنابراین قطعنامه فعلی که قرار است در آژانس به اجماع برسد از نگاه واشنگتن برای رسیدن به این هدف است. این نسخهای است که آمریکاییها نه تنها در مورد برنامه هستهای ایران، بلکه در بسیاری از دیگر مسائل بینالمللی از همین رویه از نهادهای بینالمللی برای رسیدن به اهداف خود استفاده ابزاری میکند. به عبارت دیگر، واشنگتن با یک جابهجایی از میز مذاکره در وین به سمت شورای حکام سعی دارد چیزی را که در پای میز مذاکره به دست نیاورده است را از طریق زبان تهدید به دست بیاورد. تجربه نشان داده که این دست استفاده ابزاری از نهادهای بینالمللی تأثیری بر موضع ایران نداشته و علاوه بر این، شکی نیست که برجام بدون مزایای اقتصادیاش برای ایران جذابیتی ندارد و برای ایران اهمیتی ندارد که در شورای حکام قطعنامهای تصویب بشود.
۳- در صورت تصویب قطعنامه امریکایی-اروپایی در شورای حکام، آنچه بیشتر متصور است این است که هدف از صدور این قطعنامه، تخریب مذاکرات و انسداد بیشتر در روند آن است تا اینکه واشنگتن بتواند از طریق آن، امتیازی در مذاکرات به دست بیاورد؛ بنابراین افشای گزارش جهتدار آژانس درباره فعالیتهای هستهای صلحآمیز کشورمان در رسانههای غربی و بهدنبال آن، طرح احتمال تصویب پیشنویس ضدایرانی آمریکا و سه کشور اروپایی در نشست شورای حکام از یکسو و سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سرزمینهای اشغالی و رایزنی با نخستوزیر رژیم صهیونیستی پیرامون برنامه هستهای ایران ازسوی دیگر، از طراحی جدیدی برای تحتفشار قرار دادن کشورمان بهمنظور کوتاهآمدن از مطالبات برجامی خود حکایت دارد.
• واکنش ایران به قطعنامه پیشنهادی علیه ایران در آژانس
این فضاسازیهاعلیه ایران با واکنش صریح جمهوری اسلامی مواجه شد و وزیر امورخارجه کشورمان در آستانه برگزاری نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به طرفهای غربی هشدار داد که اگر بانیان قطعنامه ضدایرانی در آژانس روش تهدید را دنبال کنند، مسئول همه عواقب آن هستند.
امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان دراین باره در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «با جوزف بورل درمورد مذاکره برای لغو تحریمها و چگونگی ادامه آن رایزنی کردیم. اگر بانیان قطعنامه ضدایرانی در آژانس روش تهدید را دنبال کنند، مسئول همه عواقب آن هستند. ما از توافق خوب، قوی و پایدار استقبال میکنیم. توافق در دسترس است، اگر آمریکا و سه کشور اروپایی واقعبین باشند.»
• آژانسی که استقلالش زیر سوال است
همه کارشناسان سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژیاتمی در این مقطع به سرزمینهای اشغالی را فاقد توجیه میدانند و معتقدند مدتهاست که استقلال مقامهای این نهاد بین المللی زیرسؤال رفته است.
رایزنیهای آژانس با رژیم صهیونیستی درحالیاست که برآوردها نشان میدهد این رژیم چیزی درحدود هزار کلاهک اتمی دارد و همواره امنیت جهان را تهدید میکند، بنابراین واضح است که رایزنی با صهیونیستها درباره فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان محلی از اعراب ندارد و تنها نتیجه آن بیاعتبار کردن آژانس است.
ابهامآفرینیهای اخیر مسئولان آژانس درباره فعالیتهای شفاف و صلحآمیز کشورمان درحالیاست که ایران همواره همکاریهای گستردهای با کارشناسان و بازرسان این نهاد بینالمللی داشته و کوشیده به سؤالها و ابهامهای آنان روشنترین پاسخها را ارائه دهد؛ بنابراین اتخاذ رویکردهای دوگانه و مبهم ازسوی مقامهای آژانس، ماهیت عملکرد بیطرفانه آنان را خدشهدار کرده است؛ بنابراین برخی گمانهزنیها درباره قرارگرفتن پرونده هستهای ایران درمسیر ارجاع دوباره به شورایامنیت سازمان ملل علاوه بر اینکه ازسوی صهیونیستها پیگیری میشود و آنان در ماههای اخیر دراین زمینه رایزنیهای گستردهای داشتهاند، با فشار طرف آمریکایی نیز همراه بودهاست.
آمریکا؛ بزرگترین بازنده میدان سیاست و امنیت
آمریکا بهعنوان بزرگترین بازنده میدان سیاست و امنیت در منطقه و جهان، میکوشد بر شکستهای مفتضحانه خود سرپوش بگذارد. بعد از شکست سخت آنان در افغانستان، اکنون آمریکاییها در اوکراین نیز با شکست سنگینی مواجه شدهاند و اهداف مدنظر خود را از دست رفته میبینند.
عملکرد اروپا و آمریکا در بحران اوکراین آنان را گرفتار و دنیا را درگیر جنگی کرده که شعلههای آن دامان اروپا و آمریکا را نیز خواهد گرفت. دنیا تجربه دو جنگ جهانی اول و دوم را دارد و بحران اوکراین هشداری برای غرب محسوب میشود و تبعات جنگافروزی آنان بسیار سخت خواهد بود.
در این شرایط، آمریکا و اروپا بدنبال سرپوش گذاشتن بر شکستهای خودهستند و میخواهند با این تهدیدها، هم سرپوش بر شکستهای خود گذاشته باشند هم اینکه شاید بتوانند با ایجاد ترس در مقامات ایرانی جمهوری اسلامی از فعالیتهای صلحآمیز هستهای خود عقب نشینی کند.
ارسال نظرات