ملت ایران ودیگر مسلمانان جهان این روزها در حالی به پاسداشت سی وسومین سال درگذشت حضرت امام خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی مینشینند که راه وسیره آن راحل عظیم الشأن همچنان زنده وپویاست ومیراث گرانقدرش یعنی انقلاب اسلامی ونظام برخاسته از آن پرچمدار حرکتی نوین در دنیای معاصر برای رساندن بشریت به آرمان نظام جهانی مهدوی است.
امام خمینی مصداق انسانی کامل و شخصیتی خود ساخته، مهذب و با کرامت بود که تنها در دامن فرهنگ اسلام ناب امکان پرورش و بروز آن وجود دارد. مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: «امام به همه فهماند که انسان کامل شدن، علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست.» ورمز ماندگاری راه امام نیز این واقعیت است که میان شخصیت و شیوه رهبری امام با کرامات انسانی و ارزشهای الهی، مطابقت و تعامل کامل وجود داشته و الهام بخش آن هم ناشی از این واقعیت است و به همین دلیل است که دستگاه تبلیغاتی دشمنان هنوز هم خط امام (ره) و اندیشههای والای نهضت اسلامی را هدف قرار داده و تلاش میکنند تا همچنان پروژه امام زدایی را در سطح جهان اسلام دنبال کنند.
امام خمینی کسی بود که مبتنی بر شریعت اسلام راه جدیدی را برای اداره نظامهای سیاسی به انسان امروز ارائه نمود و به تعبیر اندیشمند پسامدرن فرانسوی میشل فوکو منادی معنویت و روحی جدید برای جهان بی روح در عصر حاضر گردید. امام میراث گرانبهایی برای مسلمانان و شیفتگانش برجای گذارد و سنتی نو و مکتبی اصیل برای احیای ارزشها و اصول اسلامی در جهان امروز ارائه کرد. مکتب امام خمینی شامل یک بسته کامل و دارای سه بعد اصلی وبرگرفته از شریعت اسلام است و این سه بعد عبارتند از بعد معنویت، بعد عقلانیت وبعد عدالت ودر تحلیل شخصیت امام باید این سه بعد در کنارهم دیده شود.
شاخصهای اصلی معنویت در مکتب امام خمینی (ره) مبتنی بر سلوک معنوی، اعتماد به خدا و باور داشتن به کمک الهی، انجام کارها برای خدابود. امام اهل توکل، تضرع، رعایت اخلاق واز گناه به دور بود، صرفاً با تکیه بر عوامل مادی و ظواهر مادی، راه خود را پی نمیگرفت؛ امام به کمک الهی باور داشت؛ امید او به خدای متعال، امید پایانناپذیری بود. مظهر معنویت در امام بزرگوار، در درجه اول، اخلاص خود او بود. اما در عین حال در مکتب امام، معنویت از سیاست جدا نبود. سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سیاسى خود بود، سیاست و معنویت را در چارچوب نظام ولایت فقیه باهم داشت و همین را دنبال مى کرد. او محبوبیتش را نه از ثروت و مقام گرفته بود نه از شهرت و علم؛ هرچه داشت مرهون آن ارتباط تنگاتنگ با پروردگار خویش بود.
در بعد عقلانیت، مکتب امام مبتنی بر خرد و تدبیر و فکر و محاسبه بود. یکی از شاخصها در این عرصه و در اداره نظام سیاسی مبتنی بر اصل ولایت فقیه، مردم سالاری دینی یعنی تکیه به آرای مردم بود و قانون اساسی ما هم بر همین مبنا تنظیم شد. امام بزرگوار ما این توفیق را یافت که مسئله حضور مردم و انتخابات مردمی را به یک حقیقت نهادینه شده تبدیل کند. مردم آزادانه پای صندوقهای رأی آمدند و رأی خودشان را به صندوق انداختند و منشأ تشکیل مجلس و دولت و خبرگان و شوراهای شهر و امثال اینها شدند. این، بارزترین نمونه عقلانیت امام بزرگوار ما بود. تکیه بر خرد و هوشمندی و عدم اعتماد به دشمن شاخصهای دیگر عقلانیت امام بود. عقلانیت امام و آن خرد پخته قوامیافته این مرد الهی، او را به این نتیجه رساند که در مقابل دشمن، کمترین انعطاف و کمترین عقبنشینی و کمترین نرمش، به پیشروی دشمن میانجامد. اعتماد به نفس و خوداتکایی در ملت یکی دیگر از مظاهر عقلانیت امام بود و این نقطه تحول ملت ایران شد. پیشرفتهای ما در زمینه علمی، صنعتی، در انواع و اقسام عرصههای زندگی، معلول همین اعتماد به نفس است. شعار «ما میتوانیم» را امام بزرگوار در اعماق جان این ملت نهادینه کرد.
بعد عدالت هم در مکتب امام بسیار برجسته است، اگرچه به یک معنا عدالت هم از همان عقلانیت و نیز از معنویت برمی خیزد، از اول پیروزی انقلاب، امام تکیه بر طبقات ضعفا را اصرار میکردند، تعبیر «پابرهنگان» و «کوخنشینان» جزو تعبیراتی بود که در کلام امام بارها و بارها تکرار شد، توصیه به مسئولین برای پرهیز از اشرافی گری و مال اندوزی وارتباط نزدیک مسئولین با مردم، مقابله با فساد واینکه مسئولین باید از میان مردم انتخاب شوند (وابستگی معیار قبول مسئولیتها نباشد) از دیگر شاخصههای عدالت در مکتب امام بود.
به لحاظ سیره عملی نیز با آنکه امام از بهترین فرصت و زمینه مناسب برای بهرهگیری از انواع مظاهر دنیا برخوردار بودند، هیچ گاه به دنبال دنیا نرفته، بلکه از آن گریزان و رویگردان بودند و همه آنچه در راستای وارستگی و خلوص و خدمت به دین خدا و بندگان او به دست آورده بودند، فقط و فقط در راه خدا صرف کردند و هرگز هیچ گونه اثری از کمترین دلبستگی به ریز و درشت و خرد و کلان امور دنیوی در ایشان مشاهده نشد، چرا که او دل را یکپارچه به محبوب سپرده بود حضرت روح الله با نگاهی متفاوت به ملت آنان را، ولی نعمتان حاکمان دانسته و از مسئولان میخواهد که «این معنا را در قلب مان احساس کنیم که با این، ولی نعمتهای خودمان رفتاری بکنیم که خدا از آن رفتار راضی باشد.» (۱۳/۱۰/۶۲) شجاعت، موقعیت شناسی و درایت، دشمن شناسی و مدیریت بحران مولفههای برجسته دیگری از این شخصیت ممتاز بود که در جایگاه رهبری نظام اسلامی گوشهای از دولت کریمه فراگیر موعود را به جهانیان نمایان ساخت.
حضرت امام خمینی (ره) مبتنی بر این ویژگیهای کم نظیر نظام اسلامى را بنیان گذارى کرد وپس از او حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) این مسیر را به درستی ادامه داده است وامروز که بیش از چهل وسه سال از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی میگذرد، ملت ما بهرغم تحمل هشت سال جنگ و پیچیدهترین فشارها وتحریمها که هرکدام برای فروپاشی یک نظام سیاسی کفایت میکند، روز به روز پیشرفت کرده و استقامت ملت ما دشمنان را به شکست رسانیده و آنان را به این شکست معترف کرده است.
ارسال نظرات