بیش از یک دهه است که زمزمههای آشکار و پنهان درباره بروز تحولات خطرناک در هرم جمعیتی کشورمان در محافل مختلف مطرح میشود و حالا چند سالی است که این هشدارها آشکارتر و رسمیتر شده است؛ خلاصه همه این هشدارها هم این است که جمعیت ایران به سمت پدیده «پیری و سالخوردگی» و مصایب ناشی از آن پیش میرود.
علت اولیه بروز این پدیده، رها کردن سیاست کنترل جمعیت دهه هفتاد در دهه های بعد بوده که در سالهای اخیر، مشکلات اقتصادی و معیشتی همراه با تغییر نسبی سبک زندگی هم آن را تشدید کرده است.
در واقع، مشکلات معیشتی و اقتصادی در زمینه اشتغال، مسکن و رفاه عمومی از یک طرف و القائات و تصورات نادرست فرهنگی درباره مشکلات فرزندآوری از طرف دیگر، باعث شده تا زاد و ولد کاهش یافته و کشور به سمت پیری جمعیت حرکت کند.
صالح قاسمی پژوهشگر حوزه جمعیت و دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور، سال گذشته در این باره گفته است: شاخصهای جمعیتی کشور رکوردهای نگرانکنندهای را ثبت کرده؛ به طوریکه نرخ رشد جمعیتی ایران حدود ۰.۶ درصد است و پیشبینی میشود حدود ۱۰ تا ۱۵ سال آینده، نرخ رشد جمعیت صفر درصد و سپس نرخ رشد منفی جمعیت (یعنی کاهش جمعیت) را ثبت کنیم.
قاسمی با اشاره به شاخص «نرخ باروری» تصریح کرده است: امروز نرخ باروری کشور (میانگین تعداد فرزندان یک زن) به حدود ۱.۶ فرزند به ازای هر زن رسیده است. پایینترین نرخ باروری امروز در تمام منطقه غرب آسیا، شمال آفریقا و منطقه معروف به MENA به نام ایران ثبت شده است که علاوه بر این موضوع، رکورد سرعت کاهش نرخ باروری هم در سه دهه گذشته به نام ایران ثبت شده است و این در حالی است که در سال ۶۵ نرخ باروری ۶.۵ فرزند به ازای هر زن بود.
به گفته این کارشناس، سالمندی جمعیت پیامدهای بسیار جدی برای کشور رقم خواهد زد که مهمترین این پیامدها در حوزه اقتصاد خواهد بود. زمانی که سالخوردگی این میزان از جمعیت را به خود اختصاص میدهد یعنی نیروی کار کاهش پیدا میکند و این درحالی است که ما نیازمند نیروی کار خارجی خواهیم شد؛ وقتی نیروی کار کاهش پیدا کند، تولید ناخالص ملی GDP نیز کاهش و وابستگی ما به واردات افزایش مییابد. با وارد شدن نیروی کار خارجی، خروج ارز از کشور تسریع پیدا خواهد کرد.
علاوه بر این، با سالمندی جمعیت کشور، هزینه نگهداری، بهداشت و درمان سالمندان افزایش جدی پیدا میکند، به طوری که مطالعات نشان میدهد یک سالمند چهار برابر یک جوان هزینههای درمانی و بهداشتی دارد.
رهبر معظم انقلاب در طی یک دهه اخیر بارها با صراحت و با هشدارهای پدرانه، عواقب کاهش فرزندآوری و پیری جمعیت را گوشزد کرده و مردم و مسئولان را به کار مشترک و همت جمعی برای عبور از این وضعیت خطرناک فرا خواندهاند.
ایشان در سال 1392 گفتند: «امروز كشورهایی كه در دنیا دچار پیری شدهاند و قدرت زاد و ولد خودشان را از دست دادهاند، به دشواری میشود گفت كه راه علاجی برای حلّ این مشكل دارند» و این نکته را یادآوری کردند که «همچنان كه ما فكر می كنیم كه اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش یك خانواده وضع زندگیشان چگونه خواهد شد، فكر این را هم بكنید كه این چهار پنج بچه وقتی بزرگ شدند و كاری پیدا كردند و شغلی پیدا كردند چه كمكی میتوانند به پیشرفت كشور بكنند؛ یعنی این را هم باید فكر كرد».
ایشان یادآور شدهاند: «این كشور با این سطح وسیع، با این تنوع آب و هوایی، با این امكانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوهی علمی كه در این كشور وجود دارد، میتواند یك كشور پرجمعیّتی باشد و انشاءالله خودش هم این جمعیّت را اداره كند».
به گفته رهبر معظم انقلاب «فرهنگسازی در مسئله جمعیت مثل خیلی از مسائل دیگر اجتماعی، حرف اوّل را میزند؛ باید فرهنگسازی بشود كه متأسفانه امروز این فرهنگسازی نیست، تعطیل است؛ با اینكه حالا گفتهشده، ما هم گفتهایم، دیگران هم گفتهاند، در مجلس هم مطرح شده، بعضیها هم كم و بیش اینجا و آنجا بحث میكنند، لكن كار فرهنگی به معنای صحیح انجام نگرفته... عوامل كاهش جمعیّت و موجبات افزایش جمعیّت بهنحو مطلوب و با اعتدال متناسب، درست سنجیده بشود، مطرح بشود [تا] اقناع بشوند افكار نخبگان».
ارسال نظرات