پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
03 مرداد 1397 - 10:45
اشتغال بانوان و تاثير آن بر ایفای نقش همسری و مادری

اشتغال زن؛ حق یا وظیفه؟!

اشتغال زنان موضوعی است که روز به روز در جامعه‌ی ایرانی پررنگ‌تر می‌شود. در میان برخی زنان ایرانی این نگاه وجود دارد که با شرایط سخت اقتصادی، یک دست صدا ندارد و زن و مرد باید در کنار هم برای گذراندن زندگی کار کنند
کد خبر : 1173

پایگاه رهنما :

اشتغال زنان موضوعی است که روز به روز در جامعه‌ی ایرانی پررنگ‌تر می‌شود. در میان برخی زنان ایرانی این نگاه وجود دارد که با شرایط سخت اقتصادی، یک دست صدا ندارد و زن و مرد باید در کنار هم برای گذراندن زندگی کار کنند. برخی نیز معتقدند زن باید استقلال مالی داشته باشد تا بتواند بدون نیاز به هماهنگی با همسر، آنچه که نیاز دارد را تهیه کند. استدلال‌های مشابه زیادی نیز برای لزوم اشتغال زنان ارائه می‌شود. این الگو به وضوح متفاوت با الگوی نسل‌های قبل زنان ایرانی است که عمدتاً به خانه‌داری، تربیت فرزندان و همسرداری مشغول بودند. این تفاوت الگو بین نسل‌ها، توجه پژوهشگران را جلب کرده است و در این زمینه اندیشه‌ورزی بسیار صورت گرفته است. در نگاه اسلامی اشتغال زن نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در برخی شرایط مطلوب نیز هست و در پاره‌ای از شغل‌ها حتی واجب و لازم. به طور مثال در جامعه‌ی اسلامی ماما و پزشک و معلم زن یا حتی پلیس زن حتماً نیاز است. در سایر مشاغل و مسئولیت‌های اجتماعی نیز حضور زن، نفی نشده است. اما نکته‌ی مهم این‌جاست که اسلام گر چه حق اشتغال را برای زن قائل است، اما تربیت فرزند و همسرداری را وظیفه‌ای ضروری برای بانوان می‌داند. باید بین حق و وظیفه تفاوت قائل شد. به عنوان مثال، کودک دبستانی وظیفه دارد که تکالیف مدرسه‌اش را انجام دهد و همچنین حق دارد که تفریح و بازی کند. این کودک زمانی می‌تواند از حق تفریح خود استفاده کند که به وظایفش عمل کرده باشد. پارادایم جدیدی در علم اقتصاد سال‌هاست به وجود آمده که آن را «اقتصاد رفتاری» می‌نامند. از منظر اقتصاد رفتاری، همه‌ی رفتار‌های اقتصادی انسان برای این است که به آرامش روحی و روانی بیش‌تری برسد. کار می‌کند تا درآمد کسب کند و با آن درآمد بتواند خانواده‌ی خود را اداره کند و به آرامش برسد. کار می‌کند تا درآمد داشته باشد و بتواند به مسافرت برود و به آرامش برسد و ...؛ لذا هدف نهایی اشتغال رسیدن به آرامش است. حال اگر قرار باشد زن، کار کند، ولی به واسطه‌ی این کار مجبور باشد فرزندش را به مهد بفرستد تا در آن‌جا تربیت شود –در حالی که کودک برای تربیت متعادل، به دامان مادر نیاز دارد- چنین مادری وقتی قرار است شیرینی میوه‌ی زندگی‌اش که فرزندش است را بچشد، ممکن است با ناملایمت‌هایی مواجه شود که از اثرات سوء تربیت فرزندش است. همچنین وقتی زن بیشتر اوقاتش را به کار در بیرون از منزل مشغول است، مجبور است ساعات کمی را با خانواده –همسر و فرزندان- بگذراند و همان وقت کم هم در شرایطی است که او خسته از یک فعالیت تمام‌وقت روزانه است. در چنین شرایطی گرچه زن شاغل است و درآمد دارد، ولی این درآمد در جهت هدف اصلی اقتصاد –در پارادایم رفتاری- عمل نمی‌کند و به جای این‌که درآمد بیشتر موجب آرامش روحی بیشتر شود، رهاوردش چیزی جز خستگی و تشویش و عدم رضایت از زندگی نیست.
البته این‌گونه نیست که هر زنی که شاغل است با این موارد مواجه است. در برخی موارد گرچه بانوان شاغل هستند، اما وضعیت شغلی و البته توانایی فردی آن‌ها به گونه‌ای است که توان جمع کردن بین وظایف اصلی خود و اشتغال در خارج از منزل را دارند. به همین دلیل نمی‌توان برای همه‌ی بانوان نسخه‌ی واحدی پیچید. پژوهش‌ها نیز در این زمینه نتایج متفاوتی را نشان می‌دهند. به طور مثال یکی از پژوهش‌ها که به مطالعه‌ی ۱۶۳ نفر از بانوان شاغل در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری پرداخته است، به طور کلی نشان می‌دهد که اشتغال زنان تاثیر چندان مخربی بر کیفیت زندگی آنان نداشته است. البته در همین پژوهش نیز افراد مجرد به نسبت متاهل‌ها رضایت بیشتری از کیفیت زندگی خود داشتند. در مقابل یک پژوهش دیگر که ۲۵۰ نفر از بانوان شاغل در شهر آران و بیدگل را بررسی کرده است، نشان می‌دهد که نقش‌های کاری و نقش‌های سنتی خانه‌داری، همسرداری، و فرزندداری و همچنین روابط اجتماعی تعارض وجود دارد. علاوه بر این، به موازات بالا‌رفتن سن و تعداد فرزندان، فشار کاری نیز افزایش می‌یابد. در نهایت پاسخ واحدی برای این پرسش که «آیا اشتغال زنان، در ایفای نقش به عنوان مادر و همسر اخلال ایجاد می‌کند؟!» وجود ندارد. باید نوع شغل و توان بانوان به طور مجزا در نظر گرفته شود. اما به طور کلی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که هر چه مهارت و تحصیلات بانوان بیشتر بوده، سختی کار آن‌ها کمتر و در نتیجه رضایت از کیفیت زندگی‌شان بالاتر بوده؛ هم می‌توانستند به وظایف خود برسند و هم از حق اشتغال خود بهره‌مند شوند؛ لذا پیشنهادی که می‌توان به بانوان داشت این است که سعی کنند با افزایش مهارت و علم، به شغل‌هایی دست پیدا کنند که سنگین و مغایر با لطافت و متانت زن نباشد و در عین حال از وظایف اصلی خود در منزل نیز باز نمانند. وظایفی که گرچه منجر به کسب درآمد نمی‌شوند، اما گاه خیلی بهتر از یک شغل هدف اقتصاد –که افزایش آرامش روانی- است را فراهم می‌کنند.

ارسال نظرات